جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

church church  |

قلزم کلیسما سوئز سویس عرب زبانان

معنی: قُلزُم از شهرها و بندرهای قدیم مصر بر کرانه خلیج سوئز و نقطه پایانی کانال سوئز در سوی دریای سرخ بود. قلزم در نزدیکی کوه طور واقع است از دوران باستان پایانه خاوری کانال قدیم سوئز به‌شمار می‌آمد. نام قدیم دریای سرخ در متون عربی و فارسی یعنی «دریای قلزم» از نام این شهر گرفته شده‌است.
رومیان این محل را کاستروم (Castrum به معنی دژ) و یونانیان ‎Κλὐδμα‏ (Clysma به معنی نابودی) می‌نامیدند که نام قلزم شکل عربی‌شده نام یونانی آن یعنی کلیسما است.
در افسانه‌ها آمده‌است که محل غرق شدن فرعون که در تعقیب موسی بود در قلزم است و به این خاطر نام قلزم یعنی «نابودی» به آن داده شده‌است. داریوش بزرگ هخامنشی این محل را با کانالی به دریای مدیترانه پیوند داد و یکی از لوحه‌های داریوش نیز در نزدیکی قلزم کشف شده‌است.
توصیف‌ها در متون کهن

مقدسی درباره قلزم می‌گوید: شهری باستانی در پایان دریای چین واقع است خشک و بی‌روح است نه آب دارد نه آبادی نه کشت و نه حیوان نه هیزم نه درخت نه انگور نه هیچ میوه، آب را با کشتی و با شتر از جائی در فاصله یک برید بنام سویس می‌آورند، آن هم آبی گندیده‌ است. ایشان به متلک می‌گویند: خواربار قلزم از بلبیس، آبش از سویس، خوراک مردم آن گوشت تیس (الاغ) است، سقف‌هایش به مصرف سوخت می‌رسد، یکی از کثافت‌خانه‌های دنیا است، آب گرمابه‌هایش تلخ و رنج‌زا، راهش دشوار است ولی مسجدهای زیبا و کاخ‌های استوار و تجارت‌خانه‌های سودآور دارد. انبار مصر و بارانداز حجاز و کمک‌رسان به حاجیان بشمار می‌رود. روزی چیزی مورد نیاز را به یک درم خریدیم، ولی ناچار شدیم یک درم نیز برای نیاز همان بپردازیم. شهرهای این خوره ناخوشایند هستند و یاد کردن آنها سودی ندارد.
در دهخدا: شهری است در مصر که میان آن و مصر سه روز فاصله‌ است. این شهر بر ساحل دریا واقع است و سپس به سوی بلاد بجه منعطف می‌گردد و دارای کشت و زرع و باغ و درخت و آب نیست و مردم آب را از چاه‌های دوردست برای مصرف خود می‌آورند. این شهر عمارتها دارد و لشکرگاه مصر و شام بدانجاست. محمولات مصر و شام برای حجاز و یمن از اینجا بارگیری می‌شود.
یاقوت حموی: اینک این شهر ویران شده و بندر و لشکرگاه کشتی‌ها جایی است نزدیک بدان که آن را سویس خوانند و آنجا هم چندان آباد نیست و ساکنان کمی دارد. گروهی از دانشمندان به قلزم منسوبند. و آنجا که از قصبه‌های مصر یاد میکند گوید: رایه و قلزم از قصبه‌های قبلی مصر است و در قلزم فرعون غرق شد، و قلزم در اقلیم سوم است و طول آن ۵۶ درجه و ۳۰ دقیقه و عرض آن ۲۸ درجه و ثلث است.
مهلبی: به کوه قلزم کوهی پیوسته‌ است که در آن مغناطیس یافت میشود.
ابوالحسن بلخی: آن قسمت از دریای هند که از قلزم تا محاذی بطن یمن است آن را دریای قلزم نامند. طول آن سی مرحله‌ است و وسیع‌ترین نقطه ٔ عرضی آن جایی است که فاصله ٔ آن سه شب راه است و رفته رفته این فاصله کم می‌شود تا آنکه در قسمتهایی از آن از طرفی میتوان طرف دیگر را دید تا آنکه به قلزم منتهی میگردد. جایی است که فرعون و یارانش در آن غرق شدند، و در مورد آن اختلاف است.
نخبةالدهر دمشقی ص ۱۶۵: دریای قلزم: این دریا به نام دریای موسی و دریای زیلعنیز نامیده میشود، و آن خلیج باریکی است که مانند زبان از دریای یمن بیرون آمده‌است. در این دریا فرعون و سپاهیانش غرق شدند.
یاقوت حموی: (برقز) آن نیز شاخه‌ای از دریای هند است، از سرزمین بربر و سودان که در بحر زنگ یاد شد و عدن آغاز می‌شود و به سوی باختر کشیده شده تا به شهر «قلزم» نزدیک مصر پایان یابد، و به نام آن «قلزم» خوانده و هر بخش آن به نام جایگاهی که از آن می‌گذرد نامیده شود. در کرانه جنوبی آن، سرزمین بربر و حبشه، و در خاور آن کرانه سرزمین عربستان است. دست چپ کسی که به درون قلزم آید پایانه بربرستان است و سپس به «زیلع» و «حبشه» و در پایان به «بجا» که پیش از این یاد کردم می‌رسد. دست راست او «عدن» و «مندب» است و این تنگه‌ای در کوه در سرزمین یمن بوده‌است که جلو پیشرفت دریا را در خاک یمن گرفته بود، گویند برخی از شاهان باستانی برای غرق کردن دشمن، میان این کوه را با دست افزار به اندازه دو یا سه پرتاب تیر بدرید و آب را باز کرد و چون نتوانست جلو آن را بگیرد ملتهایی را غرق کرد و شهرهایی بی شمار از یمن را به زیر گرفت. پس کرانه خاوری قلزم از سرزمین یمن و «جدّه» و «جار» و «ینبع» و «مدین» شهر شعیب پیامبر و «ایله» می‌گذرد و به قلزم می‌رسد و این جایگاهی است که فرعون و قوم او در آن غرق شدند. از این جایگاه تا فسطاط مصر هفت روز راه باشد سپس کرانه به جنوب می‌پیچد تا به «قصیر» رسد و آن بندرگاهی است در برابر «قوص» و میان آن دو، پنج روز راه است. سپس در یک نیم دایره به سوی «عیذاب» و سرزمین «بجاء» می‌پیچد و به حبشه می‌رسد. هرگاه خلیجی را که به سوی بصره می‌شود و خلیجی را که به سوی قلزم پیش رفته‌است در نظر گیریم جزیره عرب را میان دو خلیج ببینیم که دو سوم سرزمین عربستان را در میان گرفته‌است.
منابع

↑ Encyclopaedia of Islam: al-Kulzum.
↑ Walter Reinhold Warttig Mattfeld y de la Torre, M.A. Ed.: Exodus Red Sea Crossing Map (Suez) and The Red Sea Canal Stelae of Darius I of Persia. 23 Jan. 2004 (Revisions through 27 November 2009).
↑ Encyclopaedia of Islam: al-Kulzum.
↑ Walter Reinhold Warttig Mattfeld y de la Torre, M.A. Ed.: Exodus Red Sea Crossing Map (Suez) and The Red Sea Canal Stelae of Darius I of Persia. 23 Jan. 2004 (Revisions through 27 November 2009).
↑ مقدسی، احسن‌التقاسیم، ص ۱۹۵. ترجمه فارسی جلد ۱ ص ۲۸۷.
↑ یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۱، ص ۳۴۴، ترجمه فارسی، جلد ۱ ص ۴۴۰.
رده‌های صفحه: شهرهای مصر باستان مصر باستان

قس کاتالان

Kulzum o Bahr al-Kulzum fou un antic port i fortalesa de la costa
egípcia de la mar Roja, avui dins de la governació de Suez i prop de la ciutat de Suez.
Hièrocles i Epifani lesmenten com a Castrum (castell) i després Llucià esmente una Clysma (Κλὐδμα), que vol dir lenclusa, que en àrab donà Kulzum, generalment emprat sense article. Estava situada a la desembocadura del canal del Nil a la mar Roja iniciat pel faraó Nekao i acabada durant el regnat de Darios I el Gran, i després restaurada per Ptolemeu II Filadelf i per Trajà. Sembla que sota els romans ja hi vivien grups àrabs i a lActe de leremita Sisoes (en copte Djidjoi) un dels tres màrtirs coptes enterrats a Kulzum. A una cova al costat de la ciutat va viure 70 anys lanacoreta Joan Kolobos (Yuhanna al-Kasir, mort vers el 409) i a la seva "Història" el nom Kulzum apareix per primer cop en lloc de Clysma.
A lèpoca àrab musulmana el canal fou arranjat diversos cops, i acabava a Dhunb a 1,5 km de Kulzum, i en una ocasió el califa al-Mansur va fer omplir el canal per temor a un atac del seu oncle Muhammad al-Nafs al-Zakiyya revoltat a Medina; en temps dAbu Salih el canal arribava a al-Sadir a lentrada del Wadi Tumilat. Harun al-Rashid el va intentar fer navegable sense èxit. Posteriorment les aigües vesaven a la Birkat al-Djubb, La vila estava situada en un lloc dolent, sense aigua ni vegetació i només tenia importància com a final del canal que al inici de lèpoca islàmica la feien el punt de sortida dels vaixells que navegaven per la mar Roja (cap a lÍndia o Xina), i per la sal que produïa i les mines de sílex vermell a lentorn; fou sovint anomenada Bahr al-Kulzum (la Mar de Khulzum). En temps dal-Mutawàkkil (847-861) els beges es van revoltar i van envair el Said devastant diverses poblacions i es va enviar contra ells a un exèrcit manat per Muhammad ibn Abd Allah al-Kummi que va creuar el desert fins a les mines de maragdes, mentre una expedició de 7 vaixells va sortir de Kulzum fins a Sanga, prop dAydhab; els beges foren derrotats i els vaixells van abastir a lexèrcit vencedor. A la tardor del 971 el càrmata Hasan ibn Ahmad, en una campanya contra el general fatimita Jàwhar as-Siqil·lí, va ocupar Kulzum, al-Farama i Tinnis però derrotat davant el Caire el 24 de desembre del 971, es va retirar a la nit i va passar per Kulzum que va evacuar marxant cap a Aràbia oriental.
Lhivern del 1182-1183 Reinald de Chatillon al inici de la seva expedició contra les ciutats santes dHedjaz, va enviar des de el port dAden dues naus que havien de vigilar Kulzum i impedir el avituallament de la guarnició però poc després el hadjib Husam al-Din Lulu hi va construir per orde dal-Adil, el germà de Saladí, una flota que va salpar cap a Aydhab i va posar fi als plans de Renald. Encara que el geograf al-Dimaskhi inclou Kulzum dins les dependències del govern dal-Karak, sembla que això no era exacte.
Al la segona meitat del segle XII, Kulzum ja era una vila deserta i va restar així posteriorment. La fortalesa (Kalat al-Kulzum) probablement estava ja abans en ruïnes probablement després dhaver estat ocupada i destruïda per beduïns al començament del segle XII. Només hi havia un pou que es deia al-Suways (Suez) i produïa poca aigua i una mica salada. Prop del pou (a 1 o 2 km) ja sesmenta al segle X la vila dal-Suways, modernament coneguda a Europa per Suez.
Es creu que les instal·lacions de Kultum foren usades per la guàrdia del canal de Suez mentre aquest es construïa. Per raon de higiene el canal fou cobert totalment el 1899. Al nord de Suez encara avui dia hi uns turons que sanomenen Kom al-Kulzum.
Referències

↑ Gibb, H. A. R.. The Encyclopaedia of Islam, Volum 2, Part 1. Brill Archive, 1980, p.368.
↑ el altres són Itanes i Pidjimi
↑ al Djabal Antwan que devia el seu nom a sant Antoni Abat que shi havia retirat per aïllar-se del món
↑ en temps del governador abbàssida dEgipte Anbasa ibn Ishak al-Dabbi (852-856)
Bibliografia

E. Quatremere, Mémoires géografiques et historiques, París 1811
Amelineau, La Géographie de lEgypte, París 1893

A aquest article li manquen les coordenades. Podeu ajudar la Viquipèdia afegint-les.
Categories: Geografia dEgiptePorts

قس انکلیسی


This article is an orphan, as no other articles link to it. Please introduce links to this page from related articles; suggestions may be available. (July 2010)
Clysma or Klysma or Qulzum was a village situated around the northeast Egypt at the northern end of the Gulf of Suez and at the southern terminus of the Suez Canal. Renowned as a transit point for the roman trade route on land between the Mediterranean Sea (Pelousion) and the Red Sea, the Port city of Suez today traces back to this village that was existed around 3rd BC.

Sources



The Book of Exodus Univ. Cambridge Press, 6th Edition. p128
Philip Mayerson (1996). "Egeria and Peter the Deacon on the Site of Clysma (Suez)". Journal of the American Research Center in Egypt (American Research Center in Egypt) 33: 61–64. JSTOR 40000605.
Philip Mayerson (1996). "The Port of Clysma (Suez) in Transition from Roman to Arab Rule". Journal of Near Eastern Studies (The University of Chicago Press) 55 (2): 119–126. JSTOR 546035.
View page ratings
Rate this page
Whats this?
Trustworthy
Objective
Complete
Well-written
I am highly knowledgeable about this topic (optional)

Submit ratings
Categories: Cities in Ancient Egypt
... ادامه
700 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
آواشناسی:
منبع: واژه‌نامه آزاد
معادل ابجد: 931
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
church church
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

برای بررسی قواعد نگارشی و نحوی مربوط به کلمات "قلزم"، "کلیسما"، "سوئز"، "سویس" و "عرب زبانان"، می‌توان به نکات زیر اشاره کرد:

  1. قلزم:

    • این واژه به معنای دریا یا اقیانوس است و معمولاً به عنوان اسم خاص در متون استفاده می‌شود.
    • در نگارش، باید به هجویات و عدم تکرار حروف توجه کرد.
  2. کلیسما:

    • اگر این واژه به دنبال "کلیسا" باشد، باید دقت کنیم که نسبت به محیط مکالمه و متنی که در آن استفاده می‌شود، تاویل شود.
    • در نگارش باید به شکل دقیق کلمه توجه کرده و نوشتار را صحیح و بدون املای غلط ارائه دهیم.
  3. سوئز:

    • این واژه به کانالی که مصر و دریای سرخ را به هم متصل می‌کند اشاره دارد. در متون رسمی و علمی، معمولاً به همین شکل (سوئز) نوشته می‌شود.
    • در جملات، می‌توان از «کانال سوئز» استفاده کرد که مناسب‌تر است.
  4. سویس:

    • این واژه به کشور سوئیس اشاره دارد. نوشتار صحیح آن "سوئیس" است و باید در متن رعایت شود.
    • کلمه را باید به عنوان اسم خاص با حروف بزرگ و به صورت صحیح نگارش کرد: "سوئیس".
  5. عرب زبانان:
    • این عبارت به مردمی اشاره دارد که به زبان عربی صحبت می‌کنند. در نگارش فارسی، بهتر است از واژه "عرب‌زبانان" به صورت پیوندی استفاده کرد.
    • بسته به سیاق و معنای جملات ممکن است از "عرب‌زبان‌ها" یا "عرب‌زبانان" به عنوان نام جمع استفاده شود.

نکات کلی نگارشی:

  • رعایت قواعد املایی و نگارشی برای نام‌ها و اصطلاحات خاص بسیار مهم است.
  • فاصله‌گذاری و نقطه‌گذاری را رعایت کنید.
  • در متون رسمی و علمی، از زبان معیار استفاده کنید و از زبان عامیانه پرهیز کنید.
  • بررسی واژه‌ها در جلوی نهادهای دیگر و توجه به نهاد و مفعول در جملات قابل اهمیت است.

در نهایت، توجه به سیاق جملات و مفهوم کلی مهم است تا از ایجاد ابهام جلوگیری شود.


500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری