ادبیات انگلیسی
licenseمعنی کلمه ادبیات انگلیسی
معنی واژه ادبیات انگلیسی
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | english literature | ||
عربی | أدب إنجليزي | ||
واژه | ادبیات انگلیسی | ||
معادل ابجد | 599 | ||
تعداد حروف | 13 | ||
منبع | واژهنامه آزاد | ||
نمایش تصویر | معنی ادبیات انگلیسی | ||
پخش صوت |
ادبیات انگلیسی به مجموعه آثار ادبی گفته میشود که به زبان انگلیسی و توسط ادبایی که اهل سرزمین انگلستان و دیگر کشورهای جهان بودهاند سروده یا تصنیف شدهاست. گستردگی زبان انگلیسی باعث شده که ادبایی نظیر رابرت برنز اسکاتلندی، جیمز جویس ایرلندی، جوزف کنراد لهستانی، دیلن تامس ولزی، توماس پینچن آمریکایی، وی. اس. نایپل ترینیدادی و ولادیمیر ناباکوف روسی که همگی جزو بزرگترین ادبای زبان انگلیسی به شمار میروند دست به خلق آثاری به این زبان بزنند. ادبیات انگلیسی به تنوع گویشهای سخنوران این زبان در اکناف جهان است؛ کشورهایی که تحت استعمار و اسکان بریتانیا قرار گرفتند. با وجود گوناگونی نویسندگان ادبیات انگلیسی آثار شاعر شهیر انگلستان، ویلیام شکسپیر همچنان به عنوان برترین سرودههای خلقشده به این زبان در سراسر دنیای انگلیسیزبانان به شمار میرود.
تا اوایل سده ۱۹ میلادی بیشتر آثار ادبی زبان انگلیسی توسط اهالی بریتانیا نوشته میشد. پس از آن، زمان پیدایش نویسندگان بزرگ در ایالات متحده آمریکا فرا رسید. در سده ۲۰ آمریکا و ایرلند بسیاری از مهمترین آثار ادبی زبان انگلیسی را تولید کردند. پس از جنگ جهانی دوم نویسندگان امپراتوری سابق بریتانیا نیز نویسندگان بریتانیا را به چالش کشیدند. برای آشنایی با ادبیات انگلیسی دیگر کشورها به بخش جستارهای وابسته مراجعه کنید.
محتویات
۱ ادبیات انگلیسی باستان: ۱۱۵۳-۴۵۰
۲ ادبیات انگلیسی میانه: ۱۴۸۵-۱۱۵۴
۳ دوران مدرن اولیه: ۱۸۰۰-۱۴۸۶
۳.۱ ادبیات رنسانس: ۱۶۲۵-۱۴۸۶
۳.۱.۱ دوران الیزابتی (۱۶۰۳-۱۵۵۸)
۳.۱.۲ دوران جاکوبی (۲۵-۱۶۰۳)
۳.۱.۳ دورههای کارولین، فترت و بازگشت سلطنت (۱۶۸۹-۱۶۲۵)
۳.۱.۴ دوران آگوستین (۱۷۵۰-۱۶۸۹)
۴ سده ۱۹ در ادبیات
۴.۱ دوران رمانتیسم (۱۸۳۷-۱۷۹۸)
۵ تقسیمبندی زمانی ادبیات انگلیسی
۶ جستارهای وابسته
۷ پانویس
ادبیات انگلیسی باستان: ۱۱۵۳-۴۵۰
نوشتار اصلی: ادبیات انگلیسی باستان
نخستین صفحهٔ بئوولف
نخستین آثار ادبی زبان انگلیسی به زبان انگلیسی باستان و در اوایل قرون وسطی نگاشته شدند. کهنترین متن کشفشده سرود کدمون (حدوداً بین ۶۸۰-۶۵۸ و تقریباً برابر با سالهای بین ۳۷ تا ۵۹ هجری شمسی) نام دارد. ادبیات شفاهی در فرهنگ انگلیسی ریشهای عمیق داشت و به همین جهت بیشتر آثار ادبی به منظور اجرا نوشته میشدند. از این رو اشعار حماسی طرفداران زیادی داشتند و نمونههای زیادی از آنها از جمله بئوولف (که احتملاً بین سده ۸ و ۱۱ میلادی سروده شده) تا به امروز هم با همان غنای ادبیات آنگلوساکسونی که قویاً یادآور زبانهای ایسلندی، نروژی، فریسی شمالی و گویشهای انگلیسی مدرن نظیر نورثامبریایی و اسکاتلندی هستند برای ما به جا ماندهاند. بسیاری از اشعار بهجا مانده در قالب کتابهای خطی به زبان انگلیسی باستان احتمالاً از اشعار جنگی ژرمنی اروپای قارهای اقتباس شدهاند. هنگامی که این گونه اشعار به انگلستان آورده میشدند به صورت شفاهی از نسلی به نسل بعد انتقال مییافتند. استفادهٔ دائم از واجآرایی در این اشعار باعث میشد تا مردمان آنگلوساکسون آنها را به یاد بسپارند. این گونه قافیهها مختص زبانهای ژرمنی بوده و با زبانهای رومیتبار که غالباً از قوافی آوایی که تکیهٔ قافیه در آنها در هجای پایانی است متفاوت است. اما نخستین آثار ادبی مکتوب در نخستین صومعههای مسیحی که توسط آگوستین کانتربری و مریدانش در انگلستان ساخته شده بودند به رشتهٔ تحریر درآمدند. از این رو منطقی است که تصور کنیم این آثار به منظور فهم خوانندگان مسیحی سازگاری یافته بودند.
ادبیات انگلیسی میانه: ۱۴۸۵-۱۱۵۴
نوشتار اصلی: ادبیات انگلیسی میانه
جفری چاوسر
در سده ۱۲ میلادی گونهٔ نوینی از زبان انگلیسی که امروزه آن را با نام انگلیسی میانه میشناسیم در بین مردم رشد یافت. این نخستین گونه از ادبیات انگلیسی است که برای خوانندگان و شنوندگان امروزی تا حدی قابل درک است. زبان انگلیسی میانه تا دهه ۱۴۷۰ میلادی دوام آورد تا این که استاندارد چنسری که زبان انگلیسی رایج درلندن بود گسترش یافت و صنعت چاپ این زبان را منظم ساخت. ترجمههای انجیل به انگلیسی میانه به خصوص انجلیل ویکلیف (بین ۱۳۸۲ تا ۱۳۹۵) کمک زیادی کردند تا زبان انگلیسی به زبانی ادبی تبدیل شود.
سه دستهٔ اصلی ادبیات انگلیسی میانه عبارتند از: مذهبی، عشق درباری و آرتوری. بسیاری از منتقدین، پییرز شخمزن اثر ویلیام لنگلند (حدوداً ۱۳۸۶-۱۳۳۲)، حکایتهای کنتربری و سر گوین و شوالیهٔ سبز از آثار جفری چاوسر (حدوداً ۱۴۰۰-۱۳۴۳) را جزو نخستین آثار بزرگ زبان انگلیسی در قرون وسطی میدانند. پییرز شخمزن جزو قدیمیترین آثار بهجا ماندهای است که به رابین هود، یاغی افسانهای انگلیسی تلمیح دارد.
مهمترین نویسندهٔ انگلیسی میانه جفری چاوسر است که در اواخر سدهٔ ۱۴ میلادی فعال بود. چاوسر که بسیاری او را «پدر ادبیات انگلیسی» میدانند به این دلیل ستوده میشود که توانست به جای استفاده از زبانهای فرانسه یا لاتین، قدرت هنری زبان انگلیسی بومی را به نمایش بگذارد. شاهکار چاوسر حکایتهای کنتربری است که موفقیت بزرگ فرهنگ غرب به شمار میرود. نخستین اشاره به پیوند روز ولنتاین و عشق رومانتیک را میتوان در مجمع مرغان چاوسر (۱۳۸۲) یافت.
چندزبانی بودن مخاطبان ادبیات در سده ۱۴ میلادی را میتوان با بررسی آثار جان گاور دریافت. او ادیبی بود که میتوانست به زبانهای لاتین، انگلیسی میانه و آنگلونورمن بنویسد.
در میان آثار مذهبی میتوان به آثار موجود در گروه کاترین، آثار جولیان اهل نرویچ و ریچارد رول اشاره کرد.
دست کم از از سدهٔ ۱۴ میلادی میتوان رد پای شعرای ایرلندی را در ادبیات انگلیسی یافت. همچنین نخستین شعری که توسط یک ولزی به زبان انگلیسی سروده شده حدوداً مربوط به سال ۱۴۷۰ است.
دوران مدرن اولیه: ۱۸۰۰-۱۴۸۶
اطلاعات بیشتر: انگلیسی مدرن اولیه و بریتانیای مدرن اولیه
ادبیات رنسانس: ۱۶۲۵-۱۴۸۶
نوشتار اصلی: رنسانس انگلستان
در پی معرفی صنعت چاپ به انگلستان در سال ۱۴۷۶ توسط ویلیام کاکستون (حدوداً ۱۴۹۲-۱۴۲۲)، ادبیات بومی شکوفا شد. اصلاحات در کلیسای انگلستان الهامبخش خلق نیایشسراییهای محلی شد که در نهایت باعث انتشار کتاب ادعیهٔ عمومی گردید. چاپ این کتاب تأثیر عمیقی بر زبان ادبی انگلیسی گذاشت. اشعار، متون منثور و نمایشنامههایی که در زمان ملکه الیزابت اول و شاه جیمز اول نگارش یافتند آثاری هستند که امروزه به آنها لقب ادبیات مدرن اولیه یا رنسانس داده میشود.
دوران الیزابتی (۱۶۰۳-۱۵۵۸)
نوشتارهای اصلی: ادبیات الیزابتی و تئاتر رنسانس انگلستان
نمایشنامه هملت، چاپ سال ۱۶۰۵
تئاتر رنسانس انگلستان در طول حکومت الیزابت اول (۱۶۰۳-۱۵۵۸) و پس از او جیمز اول (۲۵-۱۶۰۳) و حتی بعدها در اواخر سده ۱۶ میلادی و اوایل سده ۱۷ میلادی فرهنگی لندنی داشت و به دو صورت درباری و عامیانه توانست اشعار و نمایشنامههای بزرگی ایجاد کند. نمایشنامهنویسان انگلیسی مجذوب الگوهای ایتالیایی بودند: مجموعهای از بازیگران ایتالیایی در لندن ساکن شده بودند و جیووانی فلوریو (۱۶۲۵-۱۵۵۳) که پدرش ایتالیایی بود و خودش یک معلم زبان در کاخ جیمز اول بود و احتمالاً از دوستان تأثیرگذار شکسپیر محسوب میشد تا حد زیادی فرهنگ و زبان ایتالیایی را با خود به انگلستان آورده بود. این نکته نیز درست است که دوران الیزابتی عصر خشونتهای بسیار بود و آمار بالای ترورهای سیاسی در عصر رنسانس ایتالیا (که در کتاب شهریار نیکولو ماکیاولی مجسم شدهاست) ترس از توطئههای اهالی کلیسا را کم نمیکرد. در نتیجه به احتمال زیاد نمایش این نوع خشونت روی صحنه برای تماشاگران دوران الیزابتی بیشتر آرامشبخش بود. به دنبال نخستین نمایشنامههای دوران الیزابتی نظیر گوربودک (۱۵۶۱) اثر توماس سکویل و توماس نورتون و تراژدی اسپانیایی (۱۵۹۲) اثر توماس کید (۹۴-۱۵۵۸) که مواد لازم برای نگارش هملت را ارائه کرد، ویلیام شکسپیر (۱۶۱۶-۱۵۶۴) به عنوان شاعر و نمایشنامهنویس ظاهر شد. حرفهٔ اصلی شکسپیر ادبیات نبود و احتمالاً از تحصیلات فقط کمی دستور زبان میدانست. زمانی که وی شروع به نگارش کرد نه جزو حقوقدانها بود و نه جزو اشرافزادههایی که در قالب «نخبگان دانشگاهی» صحنههای تئاتر را به انحصار خود در آورده بودند. او در عوض بسیار با استعداد و به طرز خارقالعادهای چندبعدی بود. شکسپیر بسیاری از «حرفهای»های زمان خود همچون رابرت گرین (۱۵۹۲-۱۵۵۸) را که این «صحنه لرزان» بیریشه را مسخره میکردند پشت سر گذاشت. هرچند بسیاری از نمایشنامههای وی با موفقیت عظیم مواجه شدند اما آثار سالهای پایانی عمر او که با حکمرانی جیمز اول همراه بود بهترین نمایشنامههای وی به شمار میروند: هملت، رومئو و ژولیت، اتللو، شاه لیر، مکبث، آنتونیوس و کلئوپاترا و توفان. شکسپیر در کنار نمایشنامه، غزل انگلیسی را نیز عمومی ساخت و تغییرات قابل توجهی به الگوی پترارک وارد آورد.
کریستوفر مارلو
در میان دیگر ادیبان برجسته تئاتر دوران الیزابتی، میتوان به کریستوفر مارلو (۹۳-۱۵۶۴)، توماس دکر (حدوداً ۱۶۳۲-۱۵۷۲)، جان فلچر (۱۶۲۵-۱۵۷۹) و فرانسیس بیمونت (۱۶۱۶-۱۵۸۴) اشاره کرد. آنتونی بورگس میگوید اگر مارلو در بیست و نه سالگی در یک دعوای میخانهای با چاقو کشته نشده بود شاید میتوانست به دلیل ذوق شاعرانهاش رقیبی برای شکسپیر شود یا حتی با او برابری کند. جالب است که او تنها چند هفته پیش از شکسپیر به دنیا آمده بود و به احتمال زیاد وی را میشناخت. نمایشنامههای مارلو از حیث موضوع با شکسپیر متفاوت است. او بیش از هر چیز روی نمایشهای اخلاقی انسان عصر رنسانس تمرکز داشت. فتح مرزهای جدید دانش، مارلوی جوان را شگفتزده و در عین حال وحشتزده کرده بود. وی با استفاده از فرهنگ ژرمن داستان فاوست را در قالب نمایشنامهای به نام دکتر فاستوس (حدوداً ۱۵۹۲) به انگلستان معرفی کرد. دکتر فاستوس دانشمند و جادوگری است که به شدت به دنبال گسترش مرزهای دانش است و میخواهد تواناییهای فنی انسان را به منتهیالیه مرزهای دانش برساند. فاستوس تواناییهای مافوقالطبیعهای دارد که به او حتی اجازه میدهد به گذشته رفته و با هلن شهر تروا ازدواج کند اما در نهایت پس از پایان پیمان بیست و چهار ساله با شیطان مجبور میشود جان خود را به او تسلیم کند. شاید قهرمانان تاریک مارلو چیزی از شخصیت یا زندگی وی که مرگش نیز هنوز در بوتهای از ابهام است به ما بگویند. گفته میشود که او ملحد و لاقید بوده، معشوقههای زیادی داشته، همنشین الوات بوده و در دنیای زیرزمینی لندن زندگی پر ریخت و پاشی داشتهاست. اما بسیاری هم بر این باورند که نوع زندگی او پوششی برای شغل اصلی وی یعنی مأمور مخفی ملکه الیزابت اول بود. ایشان چاقو خوردن تصادفی مارلو را تروری عمدی از سوی دشمنان تاج و تخت میدانند. بیمونت و فلچر نیز جزو نمایشنامهنویسان آن عصر هستند که هر چند به اندازهٔ شکسپیر شناختهشده نیستند اما وی را در خلق بهترین نمایشنامههایش کمک کردند و در زمان خود شهرت داشتند. در همین زمان است که ژانر کمدی شهری نیز گسترش مییابد.
توماس ویات (۱۵۴۲-۱۵۰۳) در سده ۱۶ میلادی غزل را وارد انگلیسی کرد. شعر انگلیسی در سالهای پایانی این سده با پیچیدگی زبانی و تلمیحهای بسیار به اسطورههای کلاسیک همراه شد. یکی از مهمترین شاعران این دوره ادموند اسپنسر (حدوداً ۱۵۹۹-۱۵۵۲) خالق ملکهٔ پریان است. این اثر، شعری حماسی و تمثیلی خیالی در مدح دودمان تیودور و الیزابت اول است. سر فیلیپ سیدنی (۸۶-۱۵۵۴)، شاعر، مقرب دربار و سرباز انگلیسی بود که از او به عنوان یکی از برجستهترین شخصیتهای دوران الیزابتی یاد میشود. در میان آثار وی میتوان به استروفل و استلا (دهه ۱۵۸۰)، دفاع از شعر (حدوداً ۱۵۷۹) و کنتس آرکادیای پمبروک اشاره کرد. در میان اشعار بهجا مانده از این دوره شعرهای فیالبداههای نیز به الیزابت اول منسوب است. در این دوره به واسطهٔ وفور صنعت چاپ شعرهای شاعرانی نظیر توماس کمپیون (۱۶۲۰-۱۵۶۷) که به منظور تطابق با موسیقی نگاشته میشدند (نظیر ترانهها) گسترش بیشتری یافتند. نک: مدرسهٔ همخوانی انگلستان
دوران جاکوبی (۲۵-۱۶۰۳)
نوشتار اصلی: ادبیات جاکوبی
نوشتارهای وابسته: تئاتر رنسانس انگلستان
بن جانسن
پس از مرگ شکسپیر، بن جانسن (۱۶۳۷-۱۵۷۲) شاعر و نمایشنامهنویس، تبدیل به چهرهٔ ادبی دورهٔ جاکوبی شد. زیباییشناسی جانسن عطف به قرون وسطی دارد و شخصیتهای آثار وی نظریهٔ اخلاط را تجسم میکنند. بر اساس این نظریهٔ پزشکی تفاوتهای رفتاری به دلیل غلبهٔ یکی از اخلاط چهارگانه (خون، بلغم، صفرا و سودا) بر سه خلط دیگر است. این اخلاط به چهار عنصر جهان مربوط میشوند: آب، هوا، آتش و خاک. تیپهای موجود ادبیات لاتین نیز تأثیر برابری بر ادبیات جانسن گذاشتند. در نتیجه جانسن دست به آفرینش تیپ یا کاریکاتور زد. با این حال کاراکترها در بهترین اثر جانسن «به حدی زنده درآمدهاند که از حد یک تیپ بالاتر میروند.» جانسن استاد سبک است و هجونویسی قهار. کمدی مشهور وی به نام ولپُن (۱۶۰۵ یا ۱۶۰۶) نشان میدهد که چگونه جماعتی از متقلبین توسط یک کلاهبردار گول زده میشوند، بدی با بدی مجازات میشود و نیکی پاداش خود را میگیرد. دیگر نمایشنامههای مشهور جانسن عبارتند از اپیسن (۱۶۰۹)، کیمیاگر (۱۶۱۰) و نمایشگاه بارثولومو (۱۶۱۴).
در میان افرادی که سبک جانسن را پیش گرفتند میتوان از بیمونت و فلچر که کمدیهای زیبایی آفریدند نام برد. شوالیهای با هاون سوزان (۱۶۱۳) نام نمایشنامهٔ کمدیای است که به هجو طبقهٔ متوسط رو به رشد و همچنین نوکیسههایی که با وجود عدم داشتن اطلاعات لازم دربارهٔ ادبیات سعی در دیکته کردن سلیقهٔ خود دارند میپردازد. داستان از این قرار است که یک زوج بقال به جر و بحث با بازیگران حرفهای یک نمایش میپردازند تا بتوانند برای پسر بیسواد خود نقش اولی در یک نمایش بگیرند. در نهایت به وی نقش شوالیهٔ سیاری را میدهند که بر روی سپرش یک هاون در حال سوختن قرار دارد. در حالی که این پسر جوان میکوشد تا قلب یک شاهزاده را به دست آورد مانند دون کیشوت به سخره گرفته میشود. یکی از امتیازهای بیمونت و فلچر این است که هر دو به روشنی دریافته بودند که چطور فئودالیسم و شوالیهگری تبدیل به نخوت و تظاهر شده و طبقات اجتماعی جدیدی در حال رشد هستند. یکی دیگر از سبکهای رایج تئاتر در دوران جاکوبی نمایشنامهٔ انتقام بود که توسط جان وبستر و توماس کید گسترش یافت.
کتاب مقدس شاه جیمز که یکی از بزرگترین پروژههای ترجمه تا به امروز در تاریخ زبان انگلیسی است در سال ۱۶۰۴ آغاز و در ۱۶۱۱ به پایان رسید. این حرکت، اوج سنت ترجمهٔ کتاب مقدس مسیحیان به زبان انگلیسی است که توسط ویلیام تیندال (حدوداً ۱۵۳۶-۱۴۹۲) آغاز شد. این کتاب پس از اتمام به عنوان کتاب استاندارد کلیسای انگلستان انتخاب شد. پروژه ترجمهٔ کتاب مقدس توسط چهل و هفت پژوهشگر که تحت نظارت مستقیم شخص جیمز اول بودند به سرانجام رسید. هر چند ترجمههای مختلفی از کتاب مقدس مسیحیان به زبان انگلیسی صورت گرفته اما بسیاری بر این باورند که ترجمهٔ شاه جیمز از دقت بیشتری برخوردار است و از لحاظ هنری ارجحیت دارد زیرا سعی شده که اوزان جملات در آن بر اساس اصل نثر عبری باشد.
جان دان
از مهمترین شاعران سده ۱۷ میلادی به غیر از شکسپیر میتوان به شاعران متافیزیکی مانند جان دان (۱۶۳۱-۱۵۷۲) و جرج هربرت (۱۶۳۳-۱۵۹۳) اشاره کرد. جان دان با الهام از سبک باروک اروپای قارهای و انتخاب تصوف مسیحی و اروتیسزم به عنوان موضوعات اصلی، در اشعار خود از شخصیتهای «غیرشاعرانه» نظیر قطبنما یا پشه به منظور دستیابی به عنصر غافلگیری استفاده میکرد. برای مثال در شعر «وداع: عزای شوم» که در کتاب نغمهها و غزلها چاپ شده، دو سر عقربهٔ قطبنما را به عاشق و معشوق تشبیه کردهاست. زن در خانه منتظر است و در مرکز قطبنما قرار دارد. دورترین نقطهٔ عقربه نشانگر عاشق اوست که سوار بر کشتی از او دور میشود. اما هر چه مسافت دورتر باشد عقربههای قطبنما بیش از پیش به هم تکیه میکنند: یعنی جدایی عشق را قویتر میکند. متناقضنمایی یکی از جلوههای ثابت در شعر جان دان است. شاعری که ترسها و نگرانیهایش هم حکایت از عقاید معنوی مسلمی دارد که وجودشان توسط کشفیات نوین در علم و جغرافیا به لرزه در آمدهاست. دنیایی که دیگر در مرکز عالم قرار ندارد. جرج چپمن (حدوداً ۱۶۳۴-۱۵۵۹) نیز در همین دوره دو تراژدی انتقامی نوشتهاست اما او را بیشتر به خاطر ترجمهای که در سال ۱۶۱۶ از ایلیاد و ادیسهی هومر به صورت شعر انجام دادهاست میشناسند. این نخستین ترجمهٔ کامل از این دو اثر منظوم به زبان انگلیسی است. این ترجمه اثر ژرفی بر ادبیات انگلیسی گذاشت و حتی الهامبخش غزلی از جان کیتس (۱۸۲۱-۱۷۹۵) شد. پیش از ترجمهٔ چپمن تنها راه دسترسی خوانندگان انگلیسیزبان به داستانهای مربوط به تروا، قصههای حماسی قرون وسطی نظیر کتاب مجموعه داستانهای تروی (۱۴۷۳ یا ۱۴۷۴) اثر ویلیام کاکستون بود.
دورههای کارولین، فترت و بازگشت سلطنت (۱۶۸۹-۱۶۲۵)
نوشتار اصلی: ادبیات دوره بازگشت سلطنت انگلستان
اندرو مارول (۷۸-۱۶۲۱)
بعد از سال ۱۶۲۵ هنوز شاعران متافیزیکی مثل جان دان (۱۶۳۱-۱۵۷۲) و جرج هربرت (۱۶۳۳-۱۵۹۳) زنده بودند که کمی بعد در سده ۱۷ میلادی شاعرانی همچون ریچاد کراشو (۴۹-۱۶۱۳)، اندرو ماروِل (۷۸-۱۶۲۱)، توماس تراهرن (۷۴-۱۶۳۶) و هنری واگان (۹۵-۱۶۲۲) به همین سبک شروع به سرایش کردند. شعرای شوالیهای یکی دیگر از گروههای ادبی مهم این سده هستند که جزو طبقهای بودند که از شاه چارلز دوم در طول جنگ داخلی انگلستان (۵۱-۱۶۲۲) پشتیبانی میکردند. شاه چارلز از سال ۱۶۲۵ تا سال ۱۶۴۹ که اعدام شد سلطنت کرد. مشهورترین شاعران شوالیهای عبارتند از رابرت هریک (۱۶۷۴-۱۵۹۱)، ریچارد لاولیس (۵۷-۱۶۱۸)، توماس کارو (۱۶۴۰-۱۵۹۵) و سر جان ساکلینگ (۴۲-۱۶۰۹). آنها «یک گروه رسمی نبودند اما همگی از بن جانسون تأثیر گرفته بودند.» بسیاری از شاعران شوالیهای به جز چند استثنای برجسته مقرب دربار بودند. برای مثال رابرت هریک مقرب دربار نبود اما سبک او لاجرم وی را جزو در این گروه قرار میدهد. در آثاری که به این سبک آفریده شدهاند تمثیلهای بسیار و تلمیحهای کلاسیک دیده میشود. این آثار تحت تأثیر نویسندگان لاتین مثل هوراس، سیسرو و اووید نگاشته شدند.
ادبیات دوره بازگشت سلطنت انگلستان مجموعهای از آثار متفاوت را شامل میشود. از بهشت گمشده تا سودوم اثر ارل روچستر و از کمدی جسورانه و جنسی زن دهاتی تا اثر اخلاقی و حکیمانهای به نام پیشرفت زائر در این دوره نوشته شدهاند. در این سده شاهد آفرینش دو رساله درباره حکومت توسط جان لاک، تأسیس انجمن سلطنتی، آزمایشهای رابرت بویل، حمله به سالنهای تئاتر توسط جرمی کولیه، پیشگامی نقد ادبی توسط درایدن و انتشار نخستین روزنامه هستیم. اِعمال سانسور و پیادهسازی استانداردهای اخلاقی رادیکال توسط رژیم پیورتن کرامول باعث ایجاد یک وقفهٔ رسمی در فرهنگ ادبی و فاصله افتادن در سنت ادبی شد. اما همین فاصله باعث شد تا پس از بازگشت سلطنت به انگلستان در تمامی قالبهای ادبی آغاز نوینی صورت بگیرد. در طول دورهٔ فترت، نیروهای سلطنتطلبی که به دربار چارلز اول وصل بودند به همراه چارلز دوم که تنها بیست سال سن داشت تبعید شدند. در نتیجه نجبایی که همراه چارلز دوم سفر میکردند به مدت یک دهه در قلب ادبی اروپا منزل کردند. چارلز دوم وقت خود را با حضور در تئاترهای فرانسه میگذراند. او به نمایشهای اسپانیایی هم علاقهمند شده بود. آن دسته از نجبایی که در هلند زندگی میکردند شروع به یادگیری بازرگانی کردند و در کنار آن در بحثهای عقلانی مداراآمیز شرکت میکردند.
جان میلتون، شاعر انگلیسی سده ۱۷
جان میلتون (۷۴-۱۶۰۸) که یکی از بزرگترین شاعران انگلیسی به شمار میرود در طول همان تحولات سیاسی و غلیانات مذهبی دست به قلم برد. میلتون را بیش از هر چیز به خاطر کتاب بهشت گمشده (۱۶۷۱) میشناسند. از دیگر اشعار مهم وی میتوان به لالگرو (مرد شاد) (۱۶۳۱)، پنسروسو (۱۶۳۴)، کوموس (بالماسکه) (۱۶۳۸)، لیسیداس، بهشت بازیافته (۱۶۷۱) و سامسون آگونیست (۱۶۷۱) اشاره کرد. نظم و نثر میلتون بازتابی از اعتقادات راسخ و ژرف، اشتیاق به آزادی و خودمختاری و مسائل اضطراری و آشفتگیهای سیاسی آن زمان است. آگاهی وی به زبانهای انگلیسی، لاتین و ایتالیایی باعث شد تا در زمان حیاتش به شهرت بینالمللی برسد. اثر مشهور وی به نام آروپاجیتیکا که در اعتراض به سانسور قبل از چاپ نگارش یافته بود به عنوان یکی از تأثیرگذارترین آثار تاریخ و پرهیجانترین دفاعیات از آزادی بیان و آزادی مطبوعات ستوده میشود. ویلیام هیلی در کتاب زندگینامهای که در سال ۱۷۹۶ نوشته او را به عنوان «بزرگترین نویسندهٔ انگلیسی» معرفی کردهاست. هنوز هم میلتون را به عنوان «یکی از برترین نویسندگان زبان انگلیسی» میشناسند.
طنز، گستردهترین و مهمترین گونهٔ شعری در آن دوران بود. به طور کلی آثار طنز بدون نام نویسنده منتشر میشدند چون در غیر این صورت جان نویسنده در معرض خطر قرار میگرفت. از یک سو قانون مجازاتِ توهین، بسیار کلی بود و اگر ثابت میشد که یک طنزپرداز متنی را نوشته و به نقد یک نجیبزاده پرداخته، دیگر راهی برای فرار از محاکمه وجود نداشت. از سوی دیگر بسیار محتمل بود که یک ثروتمند با اجیر کردن اوباش دست به حملهٔ فیزیکی به شاعر طنّاز مظنون بزند. جان درایدن نیز تنها به این دلیل که شخصی گمان برده بود که وی شعر طنز بشریت را نوشته مورد حمله قرار گرفت. نتیجهٔ این گمنامی آن شد که بسیاری از شعرهای طنزآمیز که برخی از آنها ارزش ادبی والایی داشتند، یا اصلاً منتشر نشدند و یا بیشترشان ناشناخته باقی ماندند.
جان درایدن
جان درایدن (۱۷۰۰-۱۶۳۱) یکی از تأثیرگذارترین شاعران، منتقدین ادبی، مترجمین و نمایشنامهنویسان انگلیسی است که حیات ادبی انگلستان در دورهٔ بازگشت سلطنت را تحت تسلط خود در آورد تا حدی که بعدها این دوره را به نام عصر درایدن شناختند. ابداع دوبیتیهای حماسی به عنوان یک قالب استاندارد در شعر انگلیسی و سرایش آثار طنز، مذهبی، افسانه، لطیفه، مدح، پیشگفتار و نمایشنامه توسط آنها وی را به شاعری نامدار در این عصر بدل کرد. او همچنین قالب الکساندرین را وارد ادبیات انگلیسی کرد. درایدن در اشعار، ترجمهها و نقدهایش واژگانی شاعرانه استفاده کرد که مناسب قالب دوبیتی حماسی باشند. شاهکارهای درایدن در اشعار طنزآمیز نظیر مکفلکنو (۱۶۸۲) بود. ویستن هیو آودن به او لقب «استاد سبک میانه» داد که مدلی برای همعصرانش و شاعران سده ۱۸ میلادی بود. غمی که از مرگ وی بر جامعهٔ ادبی انگلستان حادث شد را میتوان در سوگنامههایی که توسط شاعران آن زمان نوشته شدهاست مشاهده کرد. الکساندر پوپ (۱۷۴۴-۱۶۸۸) بسیار تحت تأثیر درایدن قرار داشت و غالباً در اشعارش از او وام میگرفت. دیگر شاعران سده ۱۸ نیز به همان اندازه از درایدن و پوپ تقلید میکردند. هر چند بن جانسن، ملکالشعرای دربار جیمز اول بود اما این لقب در آن زمان جایگاه رسمی به شمار نمیرفت. لقب رسمی ملکالشعرایی به عنوان یک شغل سلطنتی برای نخستین بار با حکم کتبی در سال ۱۶۷۰ به جان درایدن اعطا شد. بعد از آن این شغل به شکل یک نهاد عادی در بریتانیا در آمد.
جان لاک
نثر در دوره بازگشت سلطنت در تسلط متون مذهبی مسیحی بود. اما در این دوره شاهد شکلگیری دو سبک دیگر هستیم که در دورههای بعد به وفور دیده شدند: داستان تخیلی و ژورنالیسم. متون مذهبی غالباً به متون سیاسی و اقتصادی منتهی میشدند همانطور که متون سیاسی و اقتصادی در باطن خود و یا به طور مستقیم مسائل دینی را بیان میکردند. در این دوره جان لاک (۱۷۰۴-۱۶۳۲) بسیاری از آثار فلسفی خود را به رشتهٔ تحریر در آورد. همین شیوهٔ علمی است که جان لاک را به سمت نگارش دو رساله درباره حکومت رهنمون کرد؛ اثری که بعدها الهامبخش متفکران انقلاب آمریکا شد. لاک در این اثر همانند آثاری که در مورد ادراک نوشته، از کوچکترین واحد جامعه به سمت بزرگترین میرود و همچون تامس هابز بر ذات انعطافپذیر قراردادهای اجتماعی تأکید میکند. در عصری که شاهد فروپاشی سلطنت مطلقه، به قدرت رسیدن و فساد دموکراسی و بازگشت سلطنت به شکل محدود هستیم تنها یک بانیان قابل انعطاف برای حکومت، رضایتبخش به نظر میرسید. دوران بازگشت سلطنت باعث شد که بسیاری از آثار فرقهای متعصبانه تعدیل شوند. با این حال رادیکالیسم همچنان پس از دوران بازگشت ادامه یافت. نویسندگان پیورتن نظیر جان میلتون مجبور به کنار آمدن یا بازنشستگی شدند و گروه پروتستان حفارها، مردان سلطنت پنجم، تعدیلگران، جمعیت دوستان دینی (کویکرها) و آناباپتیستها که علیه سلطنت تبلیغ کرده بودند و به طور مستقیم در قتل شاه چارلز اول دست داشتند تا حدی سرکوب شدند. در نتیجه متون معاند اجباراً زیرزمینی شدند و جایگاه بسیاری از افرادی که در دورهٔ فترت خدمت کرده بودند ضعیف شد. جان بانیان (۸۸-۱۶۲۸) فراتر از همهٔ نویسندگان مذهبی این دوران قرار میگیرد. کتاب پیشرفت زائر اثر بانیان اثری تمثیلی است از رستگاری شخصی و راهنمایی به سوی زندگی مسیحیوار. بانیان در این اثر میکوشد تا بدون پرداختن به فرجامشناسی یا عقوبت اخروی نشان بدهد که چگونه ذات قدسی انسان میتواند در برابر وسوسههای ذهن و بدن مقاومت کند. این کتاب به صورت داستان روایی ساده نوشته شده و نشانههایی از تأثیر نمایشنامه و زندگینامه را در خود دارد. همچنین در این اثر آگاهی از سنت تمثیلی ادموند اسپنسر نیز قابل ردیابی است. در طول دوران بازگشت سلطنت معمولترین راه دریافت اخبار به صورت چاپ بر روی برگههای بزرگ کاغذ بود. این برگها که به صورت واحد منتشر میشدند غالباً روایتگر یکجانبهٔ یک رخداد بودند. در همین دوره بود که برای نخستین بار روزنامهنگاری حرفهای و منظم در انگلستان آغاز شد. این حرفه در اواخر زمان ادعای سلطنت توسط ویلیام اورانژ در سال ۱۶۸۹ توسعه یافت. روزنامهنگاری در انگلستان به طور اتفاقی یا با طرح قبلی با ورود ویلیام به کاخ پادشاهی از آمستردام که در آن زمان صنعت چاپ روزنامه داشت گسترش پیدا کرد.
افرا بن
غیرممکن است که بتوانیم تاریخ دقیق آغاز نگارش رمان در انگلستان را مشخص کنیم. با این حال نگارش داستانهای تخیلی بلند و زندگینامههای خیالی به طوری که از دیگر قالبها قابل تشخیص باشند در دوران بازگشت سلطنت آغاز شد. در آن زمان سنت نگارش داستانهای تخیلی رومانس که در فرانسه و اسپانیا موجود بود در انگلستان رواج داشت. رومانس غالبی زنانه تلقی میشد و زنانی که خواندن رمان (Novel) را ترجیح میدادند سرزنش میشدند. یکی از مهمترین چهرههایی که در دوران بازگشت سلطنت به رشد رمان کمک کرد خانم افرا بن (۸۹-۱۶۴۰) نام داشت. او نه تنها جزو نخستین زنان حرفهای در نگارش رمان به شمار میرود بلکه حتی در میان نخستین افرادی است در میان هر دو جنس برای نخستین بار در انگلستان به نگارش رمان پرداختهاند. مشهورترین رمان او ارونوکو (۱۶۸۸) نام دارد. این اثر روایتی از زندگینامهی یک شاه آفریقایی خیالی است که در سورینام به بردگی گرفته شده است. رمان بن نمایشگر تأثیر تراژدی و تجربهی وی به عنوان یک نمایشنامهنویس است.
به محض رفع ممنوعیت نمایش تئاتر که توسط رژیم پیوریتن اعمال شده بود، اجرای نمایش و نگارش نمایشنامه به سرعت و با گستردگی دوباره از سر گرفته شد. مشهورترین نمایشنامههایی که در اوایل دوران بازگشت سلطنت کار میشدند کمدیهای غیراحساسی یا «سخت» جان درایدن، ویلیام ویچرلی (۱۷۱۵-۱۶۴۰) و جرج اثریج (حدوداً ۹۲-۱۶۳۶) بودند که جو کاخ پادشاهی را نشان میدادند و از شیوهی زندگی اشرافی مردانهای که دائماً به دنبال فریفتن و چیرگی است تجلیل میکردند. پس از آن که در دههی ۱۶۸۰ نمایشنامهها افول کمی و کیفی پیدا کردند، در میانههای دههی ۱۶۹۰ شاهد رشد کوتاهمدت در این عرصه به ویژه در سبک کمدی میباشیم. کمدیهایی چون شیوهی دنیا (۱۷۰۰) اثر ویلیام کانگِریو، عودت (۱۶۹۶) و زن تحریکشده (۱۶۹۷) آثار جان ونبرو، «نرمتر» بودند و به زبان طبقهی میانی نزدیکتر بودند. این دست آثار بسیار با آثار اشرافی اغراقآمیز بیست سال پیش متفاوت بودند و مخاطبان گستردهتری را مورد هدف قرار میدادند. نمایشنامهنویسان دههی ۱۶۹۰ میلادی در انگلستان به دنبال جذب مخاطبان متفاوت به خصوص از طبقهی متوسط و زنان بودند. برای مثال آنها جنگ بین دو جنس را از عشقهای نهانی به ازدواج منتقل کردند تا مخاطبان بیشتری جذب کنند. در این دوره کمدیها علاقهی کمتری به حکایت عشاق جوانی که پیرترها را فریب میدهند دارند و بیشتر تمرکزشان بر روابط زناشویی است.
دوران آگوستین (۱۷۵۰-۱۶۸۹)
اطلاعات بیشتر: ادبیات در سده ۱۸ (میلادی)
نوشتار اصلی: ادبیات آگوستین
ادبیات در طول سدهی ۱۸ میلادی بازتابی از جهانبینی عصر روشنگری بود: عصری که با رویکردی عقلایی و علمی به مسائل دینی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی مروج نگاهی سکولار به جهان و احساس پیشرفت و کمالگرایی است. فیلسوفان این دوره نظیر جان لاک و فرانسیس بیکن با الهام از کشفیات دانشمندان سدهی پیش مانند ایزاک نیوتون و نوشتههای رنه دکارت راهبران این عصر شدند. آنها میکوشیدند بر پایهی اصول معتبری که بر انسانیت، طبیعت و جامعه منطبق بود به اکتشاف و عمل بپردازند. این فلاسفه و دانشمندان در موارد متعدد به مراجع مذهبی و علمی، جزماندیشی، نابردباری، سانسور و محدودیتهای اقتصادی و اجتماعی میتاختند. آنها دولت را وسیلهای مناسب و عقلانی برای پیشرفت میدانستند. عقلگرایی و شکاکیت افراطی در این عصر به طور طبیعی منتهی به دادارباوری شدند. بعدها همین مسائل موجب واکنش رومانتیسیسم گردیدند. دانشنامهی آنسیکلوپدی اثر دنی دیدرو تلخیصی از روح حاکم بر این عصر را جمعآوری کرده است.
الکساندر پوپ
اصطلاح ادبیات آگوستین برگرفته از نویسندگان دهههای ۱۷۲۰ و ۱۷۳۰ میلادی است که به لقبی که شاه جرج اول به خود میداد پاسخ مثبت دادند. هر چند منظور جرج اول از این که نام آگوستوس امپراتور روم باستان را بر خود گذاشت این بود که قدرت خود را نشان دهد ولی آن چه مد نظر ادیبان این دوره بود گذر روم باستان از ادبیات خشن به ادبیات سیاسی و صیقلخورده بود. به دلیل همین تشابه بود که منتقدینی نظیر ولتر و الیور گلداسمیت که در سده ۱۸ میزیستند، دورهی بین سالهای ۱۶۸۹ تا ۱۷۵۰ را «دوران آگوستین» نام گذاشتند. ادبیات این دوره آشکارا سیاسی است و کاملاً از محدودیتهای خاص آگاه است. این عصر، عصر وفور و رسوایی است، عصر انرژیهای شگرف و ابداع و هتک حرمت. عصری که مردمان انگلیسی، اسکاتلندی و ایرلندی با اقتصاد رو به گسترش، کم شدن محدودیتهای تحصیل و شروع انقلاب صنعتی مواجه میشوند.
برجستهترین شاعر این دوره الکساندر پوپ است. برتری پوپ تا اندازهای به خاطر رویکرد روشن و نئوکلاسیک به مقولهی شعر و درگیری دائم با شاعران دیگر بود. این رویکرد در تضاد با شعر شدیداً ایدهمحور قرار داشت و پوپ در رقابت با شاعرانی نظیر امبروس فیلیپس بود. در همین زمان بود که جیمز تامسون، فصلها را نوشت و ادوارد یانگ کتاب افکار شبانه را به رشتهی تحریر در آورد. همچنین در همین دوره شاهد رقابتی جدی حول الگوی مناسب برای ادبیات شبانی (پاستورال) هستیم. در حوزهی نقد شاهد شاعرانی هستیم که در مورد دکترین دکوروم به بحث و جدل میپردازند. منظور از دکوروم، یافتن واژههای مناسب برای حسی خاص به منظور دستیابی به بیانی است که با موضوع مطابق باشد. در همین زمان است که آثار حماسه مسخره نیز در اوج خود بودند. یورش به طره و دانسیاد که هر دو از آثار مهم پوپ هستند هنوز هم بهترین اشعار حماسه مسخره به زبان انگلیسی تلقی میشوند.
در نثر، نخستین بخش این دوره در سیطرهی مقالهنویسی بود. روزنامهی The Spectator (ناظر) که توسط جوزف ادیسون و ریچارد استیل چاپ میشد توانست با ایجاد مقالههای روزنامهای در دنیای انگلیسیزبان، نقش یک تماشاچی جدا از دنیای انسانها را بازی کند که میتوانست بدون این که خواهان تغییر خاصی در دنیا باشد، روی آن تمرکز و اندیشه کند. مقالههای روزنامهای موجب ابداع نوشتههای ژورنالیستی شدند. در میان نوشتههای مشهور این دوره میتوان به «گزارش مباحثات مجلس سنای لیلیپوت» اثر ساموئل جانسون اشاره کرد. ساموئل جانسون (۱۷۸۴-۱۷۰۹) این نام را از آن جهت انتخاب کرده بود که بتواند جریان مباحث پارلمان را به نوع دیگری گزارش دهد زیرا در آن زمان انتشار مجدد گزارشهای پارلمانی غیرقانونی بود. در این دوره رمان انگلیسی نیز که برای نخستین بار در همین عصر به وجود آمده بود تبدیل به یک گونهی مهم هنری شد. دانیل دفو (۱۷۳۱-۱۶۶۰) از دنیای ژورنالیسم و نوشتن احوال مجرمین برای مطبوعات رو به نگارش داستانهای مجرمان خیالی آورد و آثاری چون رکسانا (۱۷۲۴) و مال فلاندرز (۱۷۲۱) را پدید آورد. او همچنین سفرنامهای خیالی از سفرهای الکساندر سلکریک به نام رابینسون کروزوئه (۱۷۱۹) نوشت. رمان در این عصر به شکل غیرمستقیم از تراژدی نمایشی تأثیر گرفت و در میانههای این سده نویسندگان زیادی رو به نگارش رمان آوردند.
جاناتان سویفت
اگر ادیسون و استیل در یک گونه از نثر مهارت داشتند، جاناتان سویفت (۱۷۴۵-۱۶۶۷) در گونهای دیگر مهارت داشت. نثر سویفت فارغ از آداب خاص و غیرمستقیم است و وضوح کلام وی در میان معاصرانش بیبدیل بود. او یکی از مشکوکین ژرفاندیش در مورد دنیای مدرن به شمار میرفت ولی در عین حال به شدت نسبت به نوستالژی بیاعتماد بود. او در گذشته انبوهی از دروغ و نخوت را میدید و در زمان حال، جنون نخوت و دروغ را. سویفت به لزوم بقای ارزشهای مسیحی باور داشت ولی معتقد بود که این ارزشها باید قوی و قطعی باشند و از چنگ سوءاستفادهکنندگان از دین و طرفداران سادهلوحشان به در آیند تا توسعه پیدا کنند. نگارش داستان یک تغار (۱۷۰۴) توسط سویفت تحلیل شکاکانهی وی در مورد ادعاهای دنیای مدرن را نشان میدهد. دیگر آثار متأخر وی مثل جنگ او با پاتریج منجم و بسیاری از حملات وی به حس فخرفروشی در سفرهای گالیور (۱۷۲۶) تنها کسانی را در امان گذاشت که دائماً در ترس و حقارت بودند. سویفت پس از «تبعید» به ایرلند با بیمیلی شروع به دفاع از ایرلندیها در برابر وحشیگریهای استعمار کرد. یک پیشنهاد ملایم (۱۷۲۹) و نامههای دراپیر از آثار سویفت باعث بروز شورشها و درگیریهایی در ایرلند شدند ولی سویفت که هیچ علاقهای به کاتولیکهای ایرلندی نداشت با سوءاستفادهها و قساوتی که پیرامون خود میدید به شدت خشمگین میشد.
عرصهی نمایشنامه در نخستین سالهای این دوره با آثار مهمی از جان ونبرو و ویلیام کانگریو همراه بود. کمدی دورهی بازگشت سلطنت توسط این نمایشنامهنویسان با کمی تغییر به دورهی جدید آمد. با این حال اکثر نمایشهای این دوره لودگیهای رمانتیک و تراژدیهای بسیار جدی و خانگی بود. جرج لیلو (۱۷۳۹-۱۶۹۱) و ریچارد استیل (۱۷۲۹-۱۶۷۲) دست به خلق تراژدیهای بسیار اخلاقمدار زدند که نگرانیها و آمال شخصیتهای آنها از آروزها و باورهای طبقهی متوسط یا کارگر بر میآمد. این مسأله بازتابی از تغییر مخاطبین تئاتر در آن دوره است زیرا دیگر به حمایتهای ملوکانه برای موفقیت نمایش نیازی نبود. به علاوه، کالی کیبر (۱۷۵۷-۱۶۷۱) و جان ریچ (۱۷۶۱-۱۶۹۲) بر سر به صحنه بردن اسپکتاکلها (جلوههای ویژهی تئاتری) بزرگتر روی صحنه با هم به رقابت پرداختند. شخصیت دلقک به نمایشها وارد شد و تئاتر پانتومیم پا به عرصهی نمایش گذاشت. این کمدی «سطح پایین» خیلی طرفدار پیدا کرد و نمایشنامهها روی صحنه در درجه سوم اهمیت قرار گرفتند. مقبولیت اپرا در لندن در حالی رو به گسترش میرفت که مقاومت ادبی قابل توجهی در برابر این تهاجم ایتالیایی وجود داشت. این روند با تلاشهایی در جهت نوع جدیدی از کمدی شکسته شد. پوپ، جان آرباثنات (۱۷۳۵-۱۶۶۷) و جان گی (۱۷۳۲-۱۶۸۵) با نمایشنامهای به نام سه ساعت پس از ازدواج (۱۷۱۷) به میدان آمدند ولی شکست خوردند. با این حال در سال ۱۷۲۸ جان گی با اپرای گدا به تئاتر بازگشت. این اپرا به زبان انگلیسی بود و داستان جک شپارد و جاناتان وایلد را بازگو میکرد ولی به نظر میرسید که اثر وی تمثیلی مبتنی بر اثر رابرت والپول و کارگردانان شرکت دریای جنوب بود لذا جلوی نمایش آن را گرفتند. تصویب قانون مجوز نمایشنامه در ۱۷۳۷ ناگهان بسیاری از نمایشنامهها را با ممنوعیت مواجه کرد و در نتیجه تئاترها بار دیگر تحت نظر حکومت قرار گرفتند.
تصویب قانون مجوز نمایشنامه باعث شد بسیاری از نمایشنامهنویسان برجسته رو به نوشتن رمان بیاورند. وقتی که هنری فیلدینگ (۱۷۵۴-۱۷۰۷) دریافت که نمایشنامههایش نمیتوانند از تیغ سانسور جان سالم به در ببرند شروع به نوشتن نثر طنزآمیز و رمان آورد. هنری بروک (۱۷۸۳-۱۷۰۳) هم رو به رمان آورد. در همین زمان ساموئل ریچاردسون (۱۷۶۱-۱۶۸۹) با نوشتن رمان پاملا یا پاداش پاکدامنی (۱۷۴۰) سعی کرد با آثار زیانبار رمانها مبارزه کند. هنری فیلدینگ با نوشتن دو اثر به نامهای شاملا (۱۷۴۱) و جوزف اندروز (۱۷۴۲) به پوچی این اثر حمله کرد و بعدها با نگارش تام جونز (۱۷۴۹) به جنگ کلاریسا (۱۷۴۸) اثر ریچاردسون رفت. هنری مکنزی (۱۸۳۱-۱۷۴۵) رمان مرد احساساتی (۱۷۷۱) را نوشت و به طور غیرمستقیم آغازگر رمان عاطفی شد. لورنس استرن (۱۷۶۸-۱۷۱۳) با رویکرد خاص خود مبنی بر امکانناپذیر بودن زندگینامه (که مدل بسیاری از رمانها تا آن زمان بود) و ادراک دست به نگارش تریسترام شندی (۱۷۵۹) زد. این در حالی بود که بدگوی منتقد وی به نام توبیاس اسمولت (۱۷۷۱-۱۷۲۱) سبک رمان رندنامه را در آثار خود توسعه داد. هر کدام از این رمانها تفاوت زیادی از لحاظ فرم و تم با دیگری دارند. رماننویسان در حال گفتگو و رقابت با هم بودند. میتوان گفت در این انفجار خلاقیت، این گونهی نثر به ژانر متنوع و مختلف از لحاظ فرم درآمد. ماندگارترین تأثیرات این تجربههای نگارشی را میتوان در رئالیسم روانشناسی ریچاردسون، لحن جادویی فیلدینگ و حساسیت بروک دید.
سده ۱۹ در ادبیات
دوران رمانتیسم (۱۸۳۷-۱۷۹۸)
نوشتار اصلی: رمانتیسم
تاریخهای مختلفی برای تعیین ابتدا و انتهای دوران رمانتیسم در ادبیات انگلیسی وجود دارد. در این جا انتشار دیوان Lyrical Ballads (افسانههای غنایی) در سال ۱۷۹۸ به عنوان آغاز این دوره و تاجگذاری ملکه ویکتوریا در سال ۱۸۳۷ به عنوان پایان دوران رمانتیسم فرض میشود. با این حال باید این نکتهها را نیز مد نظر داشت که برای مثال ویلیام وردزورث تا سال ۱۸۵۰ زیست و ویلیام بلیک آثارش را پیش از ۱۷۹۸ منتشر کرد. با این حال نویسندگان این دوره خود را رمانتیک نمیخواندند زیرا این اصطلاح بعدها توسط منتقدین دوران ویکتوریایی ابداع شد. رمانتیسم بعدها به دیگر نقاط دنیای انگلیسیزبان نیز رسید.
دوران رمانتیسم همزمان بود با یکی از بزرگترین تغییرات اجتماعی در انگلستان. در آن هنگام حومهی شهرها از سکنه خالی میشدند و به سرعت به جمعیت شهرها اضافه میشد. این حرکت سریع بین سالهای ۱۷۵۰ تا ۱۸۵۰ رخ داد. جابهجایی این مقدار مردم در انگلستان دو دلیل عمده داشت: انقلاب کشاورزی که باعث حصارکشی زمینها شد و کارگران را از زمینهای کشاورزی بیرون کرد و انقلاب صنعتی که آنها را «در کارخانهها و آسیابهایی که توسط ماشینهای بخار کار میکردند» به کار گرفت. در واقع رمانتیسم را میتوان واکنشی به انقلاب صنعتی دانست؛ با این حال این حرکت قیامی علیه هنجارهای اشرافی، اجتماعی و سیاسی عصر روشنگری و همچنین واکنشی به عقلانی شدن علمی طبیعت نیز به شمار میرود. انقلاب فرانسه نیز تا حد زیادی بر تفکرات سیاسی شاعران رمانتیک انگلستان تأثیر گذاشت.
تقسیمبندی زمانی ادبیات انگلیسی
قرون وسطی (تا سال ۱۴۸۵)
ادبیات انگلیسی در قرن شانزدهم (۱۶۰۳-۱۴۸۵)
ادبیات انگلیسی در قرن هفدهم (۱۶۶۰-۱۶۰۳)
ادبیات انگلیسی در دوران بازگشت و سده هجدهم (۱۷۹۸-۱۶۶۰)
ادبیات انگلیسی در دوره رومانتیک (۱۸۳۲-۱۷۹۸)
ادبیات انگلیسی در عصر ویکتوریا (۱۹۰۱-۱۸۳۲)
ادبیات انگلیسی در قرن بیستم (۱۸۹۰ تا به حال)
جستارهای وابسته
ادبیات بریتانیایی
ادبیات ایرلندی
ادبیات اسکاتلندی
ادبیات انگلیسی ولزی
ادبیات آفریقای جنوبی
ادبیات آمریکایی
ادبیات کانادایی
ادبیات کارائیبی
ادبیات استرالیایی
ادبیات زلاند نو
ادبیات انگلیسی هندی
ادبیات انگلیسی پاکستانی
ادبیات پسااستعماری
پانویس
پرش به بالا ↑ Oruch, Jack B. , "St. Valentine, Chaucer, and Spring in February," Speculum, 56 (1981): 534–65. آقای اوروک در پژوهشهای خود هیچ ارتباطی بین ولنتاین و عشق رومانتیک تا قبل از چاوسر نمییابد. به این ترتیب او نتیجه میگیرد که به احتمال زیاد چاوسر «افسانهساز اصلی در این مورد» است.
پرش به بالا ↑ "Ben Jonson." Encyclopædia Britannica. Encyclopædia Britannica Online Academic Edition. Encyclopædia Britannica Inc. , 2012. Web. 20 September 2012. Jonson.
پرش به بالا ↑ "Ben Jonson." Encyclopædia Britannica. Encyclopædia Britannica Online Academic Edition.
پرش به بالا ↑ The Oxford Companion to English Literature,ed. Margaret Drabble,p. 181.
پرش به بالا ↑ Clayton, Thomas (Spring). "The Cavalier Mode from Jonson to Cotton by Earl Miner". Renaissance Quarterly 27 (1): 111. Retrieved 29 July 2012.
پرش به بالا ↑ McCalman 2001 p. 605.
پرش به بالا ↑ Contemporary Literary Criticism, "Milton, John – Introduction"
پرش به بالا ↑ W. H. Auden, New Year Letter, in Collected Poems
پرش به بالا ↑ John Dryden, Major Works, ed. by Keith Walker, (Oxford: Oxford University Press, 1987), p.37.
پرش به بالا ↑ The Norton Anthology of English Literature, 7th edition, vol.2, p.5.
پرش به بالا ↑ The Bloomsbury Guide to English Literature, p.21.
پرش به بالا ↑ Encyclopædia Britannica. "Romanticism. Retrieved 30 January 2008, from Encyclopædia Britannica Online. Britannica.com. Retrieved 2010-08-24.
پرش به بالا ↑ Christopher Casey, (October 30, 2008). ""Grecian Grandeurs and the Rude Wasting of Old Time": Britain, the Elgin Marbles, and Post-Revolutionary Hellenism". Foundations. Volume III, Number 1. Retrieved 2009-06-25.
پرش به بالا ↑ The Norton Anthology of English Literature, vol.2 (2000), p.2.
ردهها: ادبیات انگلستان فرهنگ در انگلستانفرهنگ زبان انگلیسی
همچنین
الأدب الإنجلیزی (بالإنجلیزیة: English literature) هو الأدب المکتوب باللغة الإنجلیزیة و یعتبر شکسبیر من أهم الادباء الإنجلیزی الذین ساهموا فی تغذیة الأدب العالمی.
تاریخ الأدب الإنجلیزی
یرقى الأدب الإنکلیزی إلى ا
english literature
أدب إنجليزي