کوفی تزئینی
license
98
4041
100
معنی کلمه کوفی تزئینی
معنی واژه کوفی تزئینی
decorative kofi
|
کوفی تزئینی
معنی:
خطوطی که درسطوح داخل و خارج بناها و یا روی سایر اشیاء هنری اسلامی صورت میگیرد ظاهرأ برای ذکر نام سفارش دهنده و هنرمند یا قید تاریخ و چگونگی ملحقات و متعلقات آن و ثبت کلمات و عبارات مقدس مذهبی چون بسماللهالرحمنالرحیم و اسامی مختلف خدا و رسول(ص) و جانشینان رسول او ویا آیات سورههای قرآن مجید، که مناسب بنا و یادآور وطائف دینی و اخلاقی و غیره است،میباشد ولی علاوه براینها خطوط عربی و فارسی، به علت خصوصیات موافق و به سبب کیفیت حروف، جنبة تزیینی بخود میگیرد، و درکنار گل و بتهها و اتصال به آنها، منظرة زیبائی بوجود میآورد و رویهم رفته درمفهوم کلی خط وارد است.
«خط مفهوم وسیعی دارد ـ خط ممکن است حد باشد،یعنی حدودی برای سطوحی باشد ... دریک بنا، ممکن است حد، کنارة سطوح و حدفاصل میان آنها باشد: خطوط معماری،زیبائی ظاهری بنا را ازنظر زیباشناسی بوجود میآورند ... خط ممکن است حصار شکلی باشد،دراین صورت شکل مزبور را محدود میسازد؛ در مجسمهسازی، خطوط، با پیچوخم خود موادی مانند (لباس و غیره) را به تماشاچی القاءمیکنند ... یا ممکن است،مقصود ازخط، نوشته،یا تصویری، باشد. چنین خط سرشار ازپیچوخم و قوس و هلال خودبخودی است و در وجود تأثیر شگرفی دارد ... این خط دارای جنبش است و یا نمودار اندیشهای است ... خاصیت خط هرچه باشد، هدف آن جنبش و حرکت بسور مقصدی است ... خطوط افقی، عمودی، منحنی. هرکدام نوعی احساس دربیننده میانگیزد ... ما همه میدانیم که خطوط عمودی نظر را ببالا میکشانند و خطوط افقی، آرامش میبخشند ـ خطوط مورب محرک هستند ـ و انحناها نرم و مطبوعند ... البته تأثیر خطوط،تنها به علت حرکت آنها نیست بلکه این تأثیر در ارتباط میان خطوط متنوع نیز میباشد ... هنرمند، یمان خطوط متنوع همآهنگی و ارتباط برقرار میسازد ... برای ایجاد همآهنگی گاه خط را تکرار میکند و برای القاء تنوع، گاه خطی را بموازات خط دیگر و گاه بخلاف جهت حرکت همان خط ترسیم مینماید ... به کمک خط اریب، تعادل آرامش بخش خطوط افقی و عمودی را بهم میزند و ایجاد حرکت و جنبش میکند ... برای ایجاد تأثیر تمثیلی و یا حالتی کاملأ دراماتیک خطوط اریب را بهم میآمیزد و خطوط جناقی (زیگزاگ) بوجود میآورد ... خطوط ممکن است ادامه یابند،یا قطع شوند، ـ بیننده ممکن است درعین مشاهدة خطوط شکسته احساس ادامةحرکت آنها را بنماید هرچند عملأ این حرکت مرئی نباشد ... کمتر اتفاق میافتد که در طرحی یا نقشی فقط یک نوع خط بکار رود: هنرمند بسته به تنوع و همآهنگی اثرش ممکن است از دو یا چند نوع خط استفاده کند، و درست مانند تمهای گوناگونی که دریک قطعه همآهنگ موسیقی بکار برده میشود، چند نوع خط را بهم بیامیزد»(1).
در لحظة اول ممکن است بین مطالب مذکور و خط کوفی تناسبی بنظر نرسد ولی وقتی در فلسفه و چگونگی ایجاد خط،بطور اعم،و اختراع نوشته،بطور اخص، دقت شود معلوم خواهد گردید که خط کوفی مشمول مطالب مزبور و واجد اکثر شرایطی است که در آن مطالب اظهارشده و طبعأ بهمین علت در تزیین بناها و سایر آثار تاریخی و هنری نقش مهمی بعهده داشته که نگارنده این نقش را، حتیالامکان،بشرح ذیل بیان مینماید:
سابقه و وجه تسمیةخط کوفی.
خط کوفی تزیینی درآثار تاریخی اسلامی ایران.
منشأ خط کوفی تزیینی.
یک قطعه پارچة ابریشمی منسوب به قرن ششم هجری که شامل خطوط کوفی برگدار است. بعضی از حروف تبدیل به یک درخت کوچک کاجی شکل و برخی تبدیل به یک برگچة سه لبی راست یا خمیده شده است.
عکسی از سردر مدرسة الغ بیگ سمرقند مورخ 822 هجری که با کوفی گوشهدار زیبائی مزین شده است.
قسمتی از نمای سمت راست ایوان جنوبی مسجد جامع گناباد مورخ 609 هجری که کتیبهای را با خط کوفی ساده نشان میدهد.
الف ـ سابقه و وجه تسمیة خط کوفی
برطبق نوشتة اطلس خط تألیف و تصنیف دانشمند محترم حبیبالله فضائلی، که در نوشتههای دیگر تأیید گردیده(2)،خط کوفی منسوب به خط نبطی متأخر و نبطی متأخر مربوط بدو اصل «صفوی مسند» و «نبطی قدیم آرامی» و این دواصل ناشی ازخط فینیقی است و خط فینیقی به دوخط میخی و هیروگلیفی منتهی میشود. این خط درجریان تحول خود زمانی بنام حیری و انباری و با رفتن بمکه و مدینه، مکی و مدنی نامیده شده و بدو صورت مبسوط و مستدیر متداول بوده است ودر آخرین مرحله یکی ازآندو «مبسوط»، پس ازبنای شهر کوفه و تکامل و تجوید،بخط کوفی معروف گردید(3).
جرجی زیدان نویسندة عرب درکتاب تاریخ تمدن اسلام(4) مینویسد: «درآثار باقیماندة ازاعراب حجاز چیزی دردست نیست که برخط و سوادداشتن آنان دلالت کند،درصورتی که از عربهای مقیم شمال و جنوب حجاز آثار کتاب تبسیار موجود میباشد،مشهورترین آن اعراب مردم یمن هستند که با حروف مسند مینوشتند و دیگر نبطیهای شمال که خطشان نبطی بود و هنوز آثار کتبی آنان در نواحی حوران و بلقاءموجود میباشد و علت بیسوادبودن آنان این بوده که مردم حجاز یا اعراب مصر زندگی صحرانشینی داشتند و خواندن و نوشتن از عادات مردم شهری میباشد از آنرو تاکمی پیش از اسلام کتابت درمیان اعراب حجاز معمول نبوده است. اما بعضی از مردم حجاز که (کمی) پیش ازاسلام بعراق و شام میرفتند با اخلاق شهرنشینی آشنا میگشتند و بطور استعاره نوشتن را از عراقیان و شامیان فرا میگرفتند و همینکه بحجاز میآمدند عربی را با حروف نبطی یا سریانی و یا عبرانی مینوشتند و خط سریانی و نبطی پس از فتوحات اسلام نیز میان اعراب باقی ماند و تدریجأ از خط نبطی خط نسخ (دارج) پدید آمد و از سریانی خط کوفی پیدا شد. خط کوفی در ابتدا بخط حیری مشهور بود و آنرا بشهر حیره از شهرهای عربی عراق نسبت میدادند و بعدهاکه مسلمانان در نزدیکی حیره شهر کوفه ساختند شهرت خط حیری بخط کوفی تبدیل یافت .... »(4).
درمقدمةابنخلدون، ترجمة دانشمند محترم محمد پروین گنابادی، سابقه و مراحل تحول خط کوفی به این شرح بیان شده است: «وخط عربی هنگام دولت تبابعه در زیبائی و آرایش بمنتهی درجةاستواری رسیده بود زیرا دولت مزبور بمرحلةشهرنشینی و تجمل و شکوه نائل آمده بود و خط مزبور بنام «خط حمیری» نامیده شده است و آن از تبابعه به مردم حیره انتقال یافت که درآن دولت خاندان منذر تشکیل یافته بود و این خاندان در عصبیت از وابستگان و خویشان تبابعه بودند ... و مردم طائف و قبیلةقریش چنانکه گفتهاند خط را از اهالی حیره فراگفتند و گویند کسی که خط را از مردم حیره آموخته سفیانبن امیّه و بقولی حرببن امیّه بوده است ... پس نظر آنانکه میگویند مردم حجاز خط را از اهالی حیره فراگرفته و مردم حیره آنرا از تبابعه و حمیر آموختهاند ازدیگر اقوال شایستهتر است ... آنگاه چون تازیان بفرمانروائی و کشورداری نائل آمدند و شهرهای گوناگون را فتح کردند و کشورها را متصرف شدند و ببصره و کوفه فرود آمدند و دولت آنان بنوشتن و خط کوشیدند و آنرا آموختند و متداول کردند و در نتیجه بمرحلة ترقی و استواری رسید و در کوفه و بصره از لحاظ زیبائی پایةبلندی یافت،ولی البته فروتر از مرحلة ترقی نهائی و هدف مطلوب بود، و رسم خط کوفی دراین دوران هم معروفست.
آنگاه تازیان در سرزمینهای و کشورهای گوناگون پراکنده شدند و افریقیه و اندلس را نیز فتح کردند و خاندان عباسیان شهر بغداد را بنیان نهادند و درآن شهر پس ازآنکه از لحاظ عمران توسعه یافت خطوط هم بآخرین مرحلة ترقی رسی دو آنشهر بعنوان پایتخت اسلام (دارالاسلام) و مرکز دولت بشمار میآمد ... »(5).
برطبق مندرجات کتاب راهنمای صنایع اسلامی، صنعت خط یا خوشنویسی از دورههای اولیه میان مسلمانان مورد توجه بود و حتی پیش ازنقاشی احترام و مقام داشت. خط عربی دو اسلوب عمده دارد،یکی اسلوب رسمی با حروف زاویهدار و دیگری اسلوب شکسته با حروف منحنی و قوسدار. اسلوب اول معروف بخط کوفی است که بشهر کوفة عراق که شاید اولین بار بطور رسمی درآنشهر این خط شایع شد،نسبت داده میشود؛اسلوب دوم خط نسخ است(6).
برطبق همین کتاب خط کوفی مدت پانصد سال برای کتیبهنویسی و کتابت قرآن کریم استعمال میشد و اغلب نسخ قرآن دورةعباسی متعلق به قرن سوم هجری روی پوست نوشته شده و حروف کوفی آنها دارای مد کوتاه و جر طویل بوده و طی قرن سوم و قسمتی از قرن چهارم درمصر و سوریه و عراق بکار میرفته است.
یک قطعه پارچة ابریشمی منسوب به قرن ششم هجری که کوفی گل و برگدار را نشان میدهد.
مؤلف کتاب مزبور میگوید: «ایرانیان مسلمان خط و تذهیب را از اعراب اقتباس کردند. خطاطهای ایرانی نوعی خط ابتکار کردند که از خط کوفی عباسی مشتق است و درآن مدها واضحتر از جرها است، یعنی قسمتهای عمودی حروف از قسمتهای افقی روشنتر و واضحتر است ... درقرآنهای عهد سلاجقه متعلق بقرن یازدهم و دوازدهم(7) خط کوفی ایرانی حداکثر نمو و رشد و ترقی را نموده و تذهیبات آن نیز غنیتر است.»(8).
درکتاب «تاریخ ادبیات درایران» به این ترتیب نفوذ خط عربی به ایران و بکاررفتن خط کوفی بیان شده است:«از وقتی که زبان عربی با سپاهیان عرب بایران نفوذ کرد خط عربی نیز باآن همراه بود. خط عربی بنحوی که در دورة اسلامی معمول بود در زمانی قریب باسلام از دو قوم اخذ شد: نخست از قوم نبطی درجانب حوران و دوم ازسریانیان از طریق حیره (نزدیک کوفه). این هردو خط از خطوط سامی و برای عرب کاملأ قابل تقلید بود. خط نخستین منشاء خط نسخ و خط دومین مبداء خط کوفی شد .... دوخط نسخ و کوفی هردو بعد از غلبة اسلام میان مسلمانان باقی مانده و ظاهرأ این هردو خط را باهم بکار میبردند. خط نسخ بیشتر برای کتاب نامهها و امثال این مورد بکار میرفت و خط کوفی مانند خط سطرنجیلی بیشتر بکار کتابت مصاحف میآمد و بعدها در تزیین مساجد و سکهها نیز مورد استفاده قرار گرفت.»(9).
از مجموع بیانات دانشمندان و مؤلفین که فوقأ نقل و خلاصه گردید، استنباط میشود که:
1- خط کوفی پیش ازظهور اسلام رواج داشته و توسط اعراب و مسلمانان اشاعه یافته است.
2- خط کوفی درشهر کوفه بوجود نیامده بلکه ناشی از ریشههای کهن بوده و چون احتمالأ درآن شهر بمرحلةترقی خود رسیده مسمّی به خط «کوفی» شده است.
3- خط کوفی انواع و اقسامی داشته و بدو دستةبزرگ شرقی و غربی منقسم بوده و دردستة شرقی شیوةایرانی مقام خاصی داشته است.
عکسی از برج رادکان منسوب به قرن پنجم هجری که کتیبة کوفی گرهدار را نشان میدهد. انتهای دستة بعضی از حروف آن دو دفعه گره خورده و بالاخره راست شده است.
ب ـ خط کوفی تزیینی درآثار اسلامی ایران
خطوط، از جمله نوشتهها، بطور کلی و اساسأ دارای زیبائی و درزمرة هنرها است و اضافه برنوشتة استاد محترم علی نقی وزیری، که درابتدای مقاله نقل گردید، ابنخلدون درمقدمة خودخط را فن و هنر نامیده و گفته است: «واین فن از هنرهای شریف است زیرا نوشتن ازآن گونه خواص انسانی است که بدان از حیوان بازشناخته میشود و هم فنی است که انسان را از نیات درونی یکدیگر آگاه میکند و مقاصد آدمی را به شهرهای دوردست میرساند و نیازهای انسان را برمیآورد ...»(10).
کتیبة کوچک مجاور محراب مسجد جمعة نائین که حروف آن با عناصر سادة گیاهی و غیره، دربین و یا بالا، همراه است.
کتیبة بزرگ مجاور محراب مسجد جمعة نائین منسوب به قرن چهارم هجری که دستههای حروف آن به برگچههای سهلبی منتهی میگردد.
بشقاب سفالی مربوط به ماوراءالنهر و راجع به قرن چهارم هجری که بایک کتیبة کوفی ساده مزین شده است.
یک قطعه پارچة ابریشمی منسوب به قرن 5 یا 6 هجری که دستة بعضی ازحروف کتیبة کوفی آن به دور خود گره خورده و سپس دوتائی بهم گره پیچیده است.
ولی درمقالة حاضر مقصود ازخط کوفی تزیینی بیشتر خطی است که هم خود مزین به موضوعات تزیینی باشد یعنی ازهیأت ساده خود خارج شده و اضافه بر کتابت، نقوش دیگری از گیاهان و یا اشکال هندسی و غیره نشان دهد و هم سطوحی را با فرم خود و اشکال ملحق بخود مزین سازد و برای این مقصود ابتدا بعضی مطالب مربوط نقل و سپس بعضی موارد استفاده بیان میگردد.
مؤلف محترم اطلس خط مینویسد: « تمام این شیوهها،ازنظردقت و بررسی در خطوط مصاحف و کتیبههای مساجد و ابنیه از آجری ـ و کاشیکاری و ظروف سفالین و فلزی و سنگ نوشتهها، به سه نوع عمدة متمایز منقسم میگردد:
1- نوع ساده (محرر) و آن بردوشیوه است: شیوهای قدیمی که سادة خالص و خالی ازهرگونه تزیین است و نمونههائی از قرآن و کتیبة متعلق بقرن اول هجری ازاین شیوه بدست هست و کتیبة موجود ازآن زمان درمسجد ابنطولون درقاهره میباشد. دیگری شیوة سادةایرانی که اکثر قرآنهائی که درایران نوشته شده و حتی بعضی کتیبهها، باین شیوة منکسر و متطوراز کوفی اول است که تقریبأ بوی و رنگی از تزیین نیز بدان راه یافته است و بهمین شیوه است که پس از تحولات و تطورات زیاد،سرانجام خطوط خاص ایرانی ازآن بیرون آمده است.
2- نوع تزیینی ـ فرق اساسی میان این دونوع یعنی ساده و تزیینی این است که نوع ساده دارای اصول و قواعد معینه است، ولی کوفی تزیینی جز رعایت حروف الفباء،تحت قواعد اساسی ثابت و معین نمیباشد، واکثر پیچیده و سخت خوانده است، زیرا درآن تصرفات و ابداعات بسیار شده است و برای نظم و ترتیب و قرینهسازی وپرکردن زمینه متوسل برسم و نقاشی شده، و خط درمیانة شاخة و گل وبرگ و تزیینات هندسی که همراه حروف بکار رفته، پنهان ساختهاند.
3- نوع بنائی (معقلی) است که بصورتهای مختلف پدید آمد و به آسان و متوسط و مشکل دستهبندی میشود ... »(11).
مؤلف دانشمند کتاب راهنمای صنایع اسلامی مینویسد: «ازنسخهای از قرآن سلجوقی مورخ 1054 میلادی دو ورق در مزوة متروپولیتن موجود است. این اوراق که بخط کوفی ایرانی نوشته شده، دارای خصوصیات تزیینی اسلوب سلجوقی است. دریکی از اوراق عنوان سوره بطلا و رنگهای متعدد نوشته شده و در دیگری عنوان سوره فقط طلائی رنگ است. بعضی ازآیات (شکل 40) بخط کوفی نوشته شده که حالت تزیینی دارد. در زمینةاین خط کوفی اشکال کوچک گل و گیاه برنگ طلائی کشیده شده است.
برج مسعود غزنوی مورخ 508 هجری که دستة بعضی از حروف کتیبة بالای آن متقارنأ گره خورده و بالاخره به شکل اسلیمیهای بسیار ظریف درآمده است.
سینی نقره مورخ 459 هجری که با اسلیمیها و حیوانات متقابل و کتیبة کوفی مزین گردیده و انتهای دستة حروف آن بایک پیچ ظریف به دولب تقسیم شده است.
این نوع خط کوفی مزین درابنیة سلجوقی و نقاشیهای بردیوار آن دوره مانند داخل برج پیر علمدار دامغان که درسال 1026 میلادی (417 ه.) تکمیل شده، دیده میشود ... سه ورق که در موزة متروپولیتن وجود دارد، نشان میدهد چگونه خط و تزیین با هم ترکیب شده و اشکال برگ نخلی با مرکب قهوهای کشیده شده است (شکل 41)»(12).
برطبق نوشتة دکتر زکی محمدحسن دانشمند مصری، عربهاموفق شدند زبان خود را بر ممالک مفتوحه تحمیل کنند ولی در ایران نتوانستند زبان ایران باستان راازمیان تودة ملت براندازند و فقط ایرانیان لغت زبان فارسی را باحروف عربی نوشتهاند ولی طولی نکشید که همان کتاب و خط را یکی از موضوعات تزیینی قرار دادند. وی میافزاید: «واقعأ هم نقوش خطی و کتابتی یکی از مهمترین موضوعات تزیینی فنون اسلامی بشمار میرود، .... و خطوط عربی تنها درساختمانها و آثار فنی برای ثبت نام مالک آن اثر نفیس و یا بانی آن ساختمان ویا برای ثبت تاریخ یا تبرک ببعضی آیات قرآنی و یا ادعیه بکار نرفته است بلکه صنعتگران سایر ممالک اسلامی آن را بمنظور اینکه یک موضوع تزیینی است مورد استفاده قرار داده و در مشاهد و قبور و روی خزف و کاشی و صنایع فلزی نیز بکار برده است ... »(13).
از نوشتههای فوقالذکر برمیآید که خط کوفی از موضوعات مهم تزیینی معماری و آثار سایر رشتههای هنری بوده و عناوین مختلف بخود گرفته است. با توجه بهمین نوشتهها و عناوین داده شده و همچنین دقت در نقوش آثار تاریخی، نگارنده شش نوع خط را، که کم و
بیش جنبةتزیینی دارد،مورد بررسی قرار میدهد:
پائین منارة مسجد گار اصفهان مورخ 515 هجری که بدنة آن با خطوط کوفی گوشهدار مزین و عبارت «الملکلله» تکرار شده است.
1- کوفی ساده ـ حروف این نوع کوفی به صورت اصلی و بدون ملحقات یا تغییرات است ولی گاهی دستة حروف آن دراز یا پهن میشود و، با اینکه خود یا زمینهاش مزین نیست، میتواند یک حاشیةجالب توجه را القاءنماید (شکل1).
2- کوفی گوشهدار (معقّل) ـ قطعات حروف این نوع کوفی بصورت تسمهها و یا رشمههای افقی و عمودی است و درآن معمولأ انحنا وجود ندارد(شکل2). به این نوع خط،خط مربع و مستطیل و بنائی نیز گفته میشود.(14).
3- کوفی برگدار(مورّق) ـ دستة حروف این نوع کوفی،بخصوص الف و لام، در انتهای فوقانی غالبأ به یک برگچة سه لبی منتهی میگردد(شکل3).
4- کوفی گل و برگدار(مزهّر) ـ این نوع کوفی غالبأ در زمینهای از گل و برگ و اسلیمی قرار داده میشود و یا انتهای حروف آن تبدیل به شاخههای باریک گیاهی میگردد (شکل4). به این نوع، اگر با شاخههای گیاهی همراه باشد، میتوان کوفی مشجّر اطلاق کرد.
5- کوفی گرهدار (معقّد) ـ دستةحروف این نوع کوفی درحین صعود بدور خود یا باهم گره میخورد (شکل5). اگر دویا چند دستة حروف باهم گره بخورد و این گرهها،که غالبأ به صورت مربع القاءمیگردد، تکرار شود میتواند مشبّک نیز نامیده شود.
6- کوفی پیچنده (معشّق) ـ دستههای حروف این نوع کوفی درحین صعود، مانند عشقه، بدور هم می پیچند و تقریبأ شبیه کوفی گرهدار است(شکل6) و ندرة بکار میرود.
انواع این خطوط کوفی درآثار معماری اسلامی ایران با روش حجاری، گچبری، کاشیکاری، آجرکاری بکار رفته و یا درروی اشیاءهنری چون سفال، فلز،پارچه و غیره القاءگردیده و مثالهای ذیل از آن جمله است:
بشقاب سفالی ـ این بشقاب که در موزةلوور است از آثار تاریخی ماوراءالنهر و راجع به قرن سوم هجری است. دروسط این ظرف یک نقطه و پس ازآن یک دایره بنظر میرسد و بین این دایره و لبة آن یک کتیبةکوفی ساده و زیبا نقش گردیده است (شکل7). دستةحروف این کتیبه درجهت دایره است و عبارت «العلماولهمر مذاقته لکن آخره احلی من العسل السلامه» را ازآن استخراج کردهاند(15). دکتر زکی محمدحسن دانشمند مصری دربارة این ظرف میگوید: «صنعتگرانی که روی خزفها را مینوشتند در خواندن و نوشتن کامل نبوده و اطلاعی از موضوعهائی که مینوشتند نداشتهاند،و آنچه مینوشتهاند بطور نقل و رونویس بوده و بنقاشی شباهت داشته است»(16).
بشقاب سفالی دیگر ـ این ظرف که در موزة متروپولیتن است از آثار منسوب به نیشابور و مورخ قرن سوم هجری میباشد. دروسط این ظرف یک پرنده که برگی در منقار دارد نقش شده و بین آن و لبة ظرف یک کتیبة کوفی قرار داده شده است. این کوفی نسبة ساده است ولی ابتدا و یا انتهای بعضی از حروف آن با خط منحنی صعود کرده و درسمت چپ بصورت سر مرغابی درآمده است(17).
محراب گچبری شدة مسجد شاه ابوالقاسم یزد منسوب به قرن 5 و 6 هجری که درضمن تزیینات آن دو کتیبة کوفی بچشم میخورد. بعضی از دستههای حروف کتیبه در پائین پهن و دربالا باریک است و بعضی از حروف شکل اس فرنگی وارونه بخود گرفته است.
این بنا منسوب به قرن چهارم هجری است و محراب و طاق بالای آن دارای تزیینات گیاهی و هندسی و خطی است. تزیینات خطی آنر را دوکتیبه، یکی با اندازة بزرگ در سطوح زیر گنبد بالای محراب (شکل8) و دیگری با اندازة کوچک در نبش قوس روی محراب، وجود دارد. دستههای حروف این دو کتیبه به برگچههای سه لبی منتهی میگردد و اضافه برآن عناصر سادة گیاهی مانند برگهای گلابی شکل و برگهای سه لبی در بالای بعضی ازحروف آن بچشم میخورد(18) (شکل9).
سینی نقره ـ این ظرف توسط ملکة وقت به آلبارسلان پادشاه سلجوقی هدیه شده است و فعلأ در موزةهنرهای زیبای بستن وجود دارد. تاریخ این سینی 459 هجری است و با اسلیمیها،حیوانات متقابل و متقارن و دوکتیبة کوفی نسبة ساده مزین گردیده است. یکی از دوکتیبه درلبة آن است و نام سازنده، حسن کاشی، را دربر دارد و کتیبة دیگر افقأ درمرکز ظرف واقع و دارای حروف درشت است(شکل10) ولی دستة حروف و آخر «ن»ها،که صعود کرده، با یک پیچ ظریف به دولب تقسیم شده است(19).
تالار شمالی مسجد جامع اصفهان ـ درحلقة زیرگنبد مدرو این تالار، که مورخ 481 هجری است،یکی از کوفیهای زیبا وجود دارد. دراین کوفی دستة اکثر حروف مستقیم و ساده و بلند است ولی دستة بعضی بطور اریب صعود میکند و درانتها با یک برگچة سه لبی بشکل سر مرغابی یا انگشتی که اشاره میکند درمیآید؛ این سه لب گاهی افقی و گاهی به بالا متمایل است(20).
کتیبهای ازمدرسة حیدریة قزوین منسوب به قرن ششم هجری که خطوط آن میتواند در زمرة کوفی برگدار، گل و برگدار و پیچنده محسوب شود.
برج مسعود غزنوی ـ دربالای این برج، که مورخ 508 هجری است، یک حلقه کتیبه با قطعات فرجهدار و گوشهدار ایجاد گردیده است. هریک از فرجهها مانند کتاب بازی است که دردو صفحة آن حروف کوفی درشت و زبا القاء گردیده است (شکل11). دستة بعضی از حروف، ازجمله الف. صعود میکند و در بالا متقارنأ گره میخورد و بالاخره راست و درانتها باریک میشود و به شکل اسلیمیهای بسیار ظریف توریقی درمیآید و، دراینصورت، می تواند کوفی برگدار محسوب گردد ولی چون قبل ازآنکه دستةحروف به اسلیمی ختم شود بطور درشت و محسوسی گره میخورد، میتوان آنها را در زمرة کوفیهای گرهدار(معقد) محسوب داشت(21). نظیر این وضعیت دربرج محمود غزنوی مورخ 421 هجری نیز دیده میشود(22).
منارة مسجد گار ـ دهکدة گار در 22 کیلومتری مشرق اصفهان است. تزیینات منارة مسجد این دهکده مورخ 515 هجری است و قسمت بالای پایة آن با یک کتیبة سادة کوفی و بدنة آن با خطوط کوفی گوشهدار مزین بوده سات. خطوط کوفی بدنة مناره بر زمینة شطرنجی، با گذاردن آجرها بطور افقی و با تکرار کلمة «الملکلله» صورت گرفته است(23)(شکل12).
مسجد اردستان ـ درگچبریهای این مسجد، که مربوط به قرن ششم هجری است، دستة حروف کوفی مستقیمأبالا میرود و درانتها بیک برگچة سه لبی تبدیل میشود و چنانچه الف و لام نزدیک هم باشد رویهم رفته و متقارنأ یک برگچة پنج لبی را القاء میکند. غیرازاین برگچههای دارای دستة مستقیم، دنبالة واو و یا اول کاف با خط منحنی نازک صعود میکند و درانتها مانند سر مرغابی و یا انگشتی که اشاره میکند،با سه لب، قرار میگیرد(24).
محراب مسجدشاه ابوالقاسم یزد ـ این بنا منسوب به قرن 5 یا 6 هجری است و یکی از گچبریهای پرکار درآن صورت گرفته است(شکل13). این گچبری ازبالا به پائین عبارت است از:
1- یک حاشیة نسبةپهن شامل دوایر و ستارههای مشبک و نقوش مرکب با بالهای برافراشته.
2- یک نوار با نقوش هندسی متشکل از خطوط عمودی و افقی و اریب.
3- یک کتیبة کوفی که بعضی از حروف آن دارای دستههای پهن،با انتهای باریک، است و بعضی ازآنها دارای دستههائی است که درانتها به سمت چپ حلقه میشود و اگر این حروف (و) باشد شکل اس وارونه بخود میگیرد.
4- قوس جناغی محراب که درنمای خود شامل کتیبة دیگری با همین حروف است ولی انتهای بعضی (و)ها صعود میکند و مانند کوفی داخل تالار شمالی مسجد جامع اصفهان به یک برگچةسه لبی تبدیل میشود.
5- دوسه گوشة طرفین قوش که شامل یکی از اسلیمیهای متقارن و درهم پیچیده است.
هریک از دو کتیبة کوفی رایک اسلیمی طوماری گیاهی ظریف دربر میگیرد و این اسلیمیها به چپ و راست میپیچد و برگهای کوچک و شبه گلهای پنج برگی یا سه برگی میدهد و درنتیجه خطوط دو کتیبه در زمرة کوفی گل و برگدار (مزهر) قرار میگیرد(25).
برج رادکان ـ در بالای ساقةاین برج، که در جملةبناهای قرن پنجم هجری است،چند حلقة تزیینی القاءشده که یکی از آنها کتیبهای با خط کوفی است. دستة حروف این کتیبه اشکال مختلفی بخود میگیرد ودربین بعضی ازآنها نقوش شبه تاج بنظر میرسد و انتهای بعضی ازحروف ازجمله (و) دومرتبه گره میخورد و بالاخره راست میشود و بهمین علت در زمرة کوفی گرهدار (معقد) محسوب میگردد(26)(شکل5).
پارچة ابریشمی ـ یک قطعه پارچة ابریشمی راهراه مروبط به مجموعةاکرمن (Ackerman) و منسوب به قرن 5 یا 6 هجری دارای حاشیة مزین به خط کوفی است. دستةبعضی از حروف این کتیبه به دور خود گره خورده و سپس دوتائی بهم پیچیده است و برخی ازدستهها بدور دستة دیگر پیچیده و گاهی،از پیچیدن مکرر جفت دستهها،مشبکهائی القاء گردیده است (شکل6). بنابراین میتوان خطوط کوفی آن را گرهدار (معقد و مشبک) و پیچنده (معشق) بشمار آورد(27).
پارچة ابریشمی دیگر ـ یک قطعه پارچةابریشمی منسوب به قرن ششم هجری است. دراین پارچه دو کتیبة کوفی وجود دارد که دستةبعضی از حروف آنها تبدیل به یک درخت کوچک، شبیه کاج، و بعضی تبدیل به یک برگچة سه لبی راست یا خمیده گردیده (شکل3) و میتواند در زمرةکوفیهای برگدار (مورّق) یا مشجر قرار گیرد(28).
پارچة ابریشمی سوم ـ یک قطعه پارچة ابریشمی مربوط به مجموعة W.H. Moor شمرده شده و منسوب به قرن ششم هجری گردیده است. دراین پارچه یک کتیبة درشت کوفی القاء گردیده که دستة بعضی از حروف آن ساده است و بعضی دیگر از اواسط مستقیمأ صعود کرده و سپس افقأ به چپ ادامه یافته و تبدیل به یک برگچة سه لبی شده است. این کتیبه را یک شاخة گل و برگدار،یا اسلیمی، که به چپ و راست پیچیده، و در خمیدگیهای خودبرگ و گلداده،دربرگرفته است. برگچههائی که درزیر حروف القاءشده میفهماند که هنرمند میخواسته کتیبة کوفی را درروی اسلیمی بنشاند(شکل4). این کتیبه را میتوان در زمرة کوفیهای گل و برگدار محسوب کرد(29).
مدرسةحیدریة قزوین ـ یکی اززیباترین خطوط کوفی تزیینی با گچبری در مدرسة حیدریة قزوین، منسوب به قرن ششم هجری، صورت گرفته و، با نقوش غنی خود و اطراف خود،چند نوع خط کوفی را القاءنموده است(شکل14):
اول کوفی برگدار زیرا دستةبعضی ازحروف آن در انتها با یک شیار ظریف S شکل یا قرینة آن به صورت یک برگچة سه لبی درمیآید و گاهی دستة دوحرف در جوارهم قرار میگیرد و متقارنأ صعود میکند و مجموعأ یک برگچة پنج لبی را القاءمیکند.
دوم کوفی گل و برگدار زیرا کتیبه در روی گل و برگها قرار گرفته و بنظر میرسد بعضی شاخهها از انتهای دستة حروف جستن میکند.
سوم کوفی پیچنده (معشق) زیرا دستةبعضی از حروف متقارنأ بهم میپیچد و درانتها چون دوسرمار مقابل هم قرار میگیرد.
اضافه براین دراواسط دستة حروف کتیبةدرشت، خطوطی با حروف ریز گچبری شده که دستة بعضی ازآنها بدور دستة بعضی از حروف درشت حلقه میشود(30). شبیه این کتیبه، منتهی با وضع سادهتر،در روی یک کاشی براق نقاشی شدة کاشان (شکل15) و منسوب به قرن هفتم هجری نیز وجود دارد(31).
مسجد جامع گناباد ـ این مسجد مورخ 609 هجری است و ایوان جنوبی آن در داخل و نمای خود دارای کتیبههای زیبای آجری است. یکی از کتیبهها درطرفین وبالای دهنة ایوان قرارداشته و تا زلزلة اخیر(32) شش متر درطرف راست و 5ر6 متر درطرف چپ آن باقی بوده و قسمتهای بالای آن در نتیجة زلزلههای شدید گذشته خراب شده بوده است. طول دستههای حروف این کتیبه پنجاه سانتیمتر بوده (شکل1) و رویهم رفته یک حاشیة شصت سانتیمتری زیبا را درنمای ایوان نشان میداده است(32).
مقبرة پیربکران ـ این بنا مورخ 703 هجری است و در آن کتیبههای متعدد و نقوش متنوع و بسیار جالب وجود دارد. دراین کتیبهها خطوط کوفی گوشهدار (معقل) در زمینههای نسبة وسیع دیده میشود(33).
حروف این کتیبهها کلأ ازقطعات راست عمودی یا افقی تشکیل گردیده و یکی از کوفیهای مفصل و زیبای معقلی را نشان میدهد(شکل16).
خانقاه نطنز ـ این بنا مورخ 717 هجری است و درآن تزیینات متنوع و چند کتیبه وجود دارد. بعضی از آنها با کوفی گوشهدار (معقل) مزین میباشد و حروف آنها تمامأ از رشتههای راست،عمودی یا افقی، تشکیل میگردد و انحنا درآن وجود ندارد(34).
مسجد شاه اصفهان ـ این بنا در ربع اول قرن یازدهم هجری بنیاد گردیده و درآن، علاوه بر تزیینات مفصل دیگر،از خط کوفی نیز استفاده شده است. یکی از مواضعی که با خط کوفی مزین شده ساقة گنبد تالار بزرگ آن است که مشتمل برسه قسمت میباشد:
کتیبة روی یک کاشی براق، ار کاشان و منسوب به قرن هفتم هجری.
اول بالای ساقه که شامل عبارات صلوات برچهارده معصوم است.
دوم پائین قسمت مزبور که شامل عبارات (سبحانالله والحمدالله و الااله الاالله والله اکبر) و «الحکم لله» است.
سوم پائین ساقه که شامل آیات سورةدهر ازقرآن مجید است.
خطوط کوفی روی ساقه با قطعات موزائیک بر زمینة فیروزهای یا سفید نصب گردیده و در زمرة کوفیهای گوشهدار یا بنائی است ولی در اینجا کلمات مربع یامستطیل نیست بلکه در بعضی نقاط دندانهدار بنظر میرسد. درعین حال درحروف ین کلمات انحنا وجود ندارد و دندانهها،که ظاهرأ برای سهولت خواندن صورت گرفته، وسیلة چهار گوشهای کوچک ایجاد گردیده است(35).
ج ـ منشاءخطوط کوفی تزیینی
ظاهرأ این قسمت از مقاله لازم بنظر نمیرسد زیراچگونگی انتخاب خط کوفی برای کتابت قرآن مجید و وابستگی آن، معالواسطه، با دوخط میخی و هیروگلیفی و همچنین نتاج اشکال تزیینی آن به اختصار، با توجه به نوشتههای اهل فن، بررسی گردید ولی میباید یادآور بود که همیشه نشوونمای یک پدیده، هنری یا غیر آن، یکنواخت و مسلسلوار صورت نمیگیرد و درجریان آن،اضافه برعامل مستقیم پدروفرزندی، عوامل غیرمستقیم نیز دخالت میکند. به عبارت دیگر اگر دو ولد والدینی در دو نقطة متفاوت و تحت تربیت دومربی جداگانه قرار گیردند به احتمال قوی درای بشره و صفات جداگانه خواهند بود و دلیل روشن آنکه،با قبول خطوط میخی و هیروگلیفی به عنوان اجداد کهن، خط کوفی مقارن ظهور اسلام به دوشاخة شرقی و غربی و شیوههای ایرانی و غیرایرانی تقسیم گردید. بهمین جهت میتوان برای خط کوفی دودسته منشاءو یا خصوصیات قائل شد: یک دسته خصوصیات کلی و تقریبأ مشترک و دستة دیگر خصوصیات محیطی. خصوصیات کلی به این قرار است:
یک پلاک گچی تزیینی از کاخ تیسفون منسوب به زمان شاپور اول (272-241 میلادی) که چهار جفت برگچة دو قسمتی درچهار گوشة آن دیده میشود. هریک ازاین برگچههای دو قسمتی مانند برگچههای انتهای حروف کوفی مسجد نائین سه لبی است و محاذی یا پشت به پشت هم قرار گرفته است.
عکسی از داخل مقبرة پیر بکران اصفهان مورخ 703 هجری که درسمت راست آن یک کتیبة کوفی گوشهدار دیده میشود.
اول خصوصیات زیبائی و زیبائی شناسی ـ بعضی از حروف کوفی هرسه نوع خط (به مفهوم وسیع) را القاء میکند مثلأ اگر کتیبة کوفی روی سینی نقرة سلجوقی(36) دقت شود ملاحظه میگردد که:
1- دستة بعضی ازحروف، چون الف و لام، و انتهای بعضی دیگر، چون «ن»، عمودی است و میتواند کموبیش احساسی را که سایر خطوط عمودی در بیننده ایجاد میکند، بوجود آورد.
2- حروف مختلف با قطعات افقی بهم متصل میشود و این قطعات، بخصوص در کتیبههای بزرگ، میتواند همان احساسی را که سایر خطوط افقی در بیننده القاء میکند بوجودآورد.
بعضی ازحروف، ازجمله «ن»، مدور است و میتواند مانند سایر خطوط منحنی متعادل کنندةقطعات عمودی و افقی و به عبارت دیگر نرم و مطبوع باشد.
4- انتهای دستة حروف اریب است و میتواند همان خصوصیت احساس سایر خطوط مورب را داشته باشد.
5- انتهای دستة حروف یک پیچ ظریف را نشان میدهد و گوئی میخواهد تأثیر شگرفت «پیچوخم وقوس وهلال» مندرج درنوشتة استاد علی نقی وزیری را دربیننده ایجاد کند.
دوم خصوصیات هندسی ـ موضوعات هندسی از قدیم الایام مورد توجه بوده و شاید اولین نقوشی که بشرایجاد کرده، نقوش هندسی بوده است زیرا کشیدن این نقوش آسان و ساده و مرکب ازچند خط بوده است. نقش زگزاگها، جناغها،مثلثات، مربعات، لوزیها و غیره ازجملة نقوشی است که انسان درروی دست ساختهای خود، بخصوص سفالها،ایجاد کرده و با کاوشها دراختیار بشر امروزی قرار گرفته است(37).
چنانچه در کوفی گوشهدار مقبرة پیر پکران دقت شود معلوم خواهد گردید که علاقه به روش هندسی چگونه حروف را از خطوط افقی و عمودی تشکیل داده و حتی قسمتی از کلمات را برای این منظور شکسته و برگردانده است و گوئی درنظر هنرمند حروف کتیبه با قطعات آجر تفاوتی نداشته است؛او آن حروف را درکنار هم نصب کرده و یک چهارگوش نسبة بزرگ را بوجود آورده است که در لحظات اول شخص بیسواد و باسواد یک نوع کشش هنری را احساس میکند.
سوم خصوصیات اندیشه و فکری ـ اندیشه و افکار هنرمند و هنردوست درایجاد آثار هنری از قدیمالایام مؤثر بوده وهست و همین تأثیرات فکری است که مکاتب مختلف هنری چون رمانتیزم(38)،ناتورالیزم(39) و غیره را بوجود آورده است. هرخط، ازجمله کتابت کوفی، نمیتواند ازاین قاعده مستثنی باشد. وقتی خطاط حروف کوفی گوشهدار رامیریزد احتمالأ میل دارد حرکت این حروف رابرطبق قواعد مدون و منظم هندسی ترتیب دهد و هنگامی خطاط دیگری انتهای حروف کوفی را به گل و برگ استیلیزه مبدل میکند شاید غرق در تخیل و تصور است و خیال میکند این حروف میتواندگل و برگ بدهد، آنهم گل و برگی که در طبیعت واقعیت ندارد.
بالاخره زمانی که خطاط کوفی پیچنده (معشق) را بکار میبرد ممکن است دارای افکار شاعرانه است و خیال میکند حروف کوفی میتواند مانند «طرة پرپیچوخم» به پیچد و حلقه شود و یا رشد و حرکتی نظیر عشقه داشته باشد.
چهارم خصوصیات تصویری ـ حروف کوفی میتواند، توسط هنرمند، چون موضوعات تصویری و نقاشی بکار رود و دراین صورت رجعت به زمانی است که خط در مرحلةتصویری و درحقیقت خلاصهای ازاصل مورد نظر بوده است(40).
شاید اظهار شود که یک گچبر و یا کاشیکار و درعین حال خطاط متوجه خصوصیتهای فوقالذکر نبوده و به عبارت دیگر از زبائیشناسی و دقایق آن،از هندسه و قواعد آن، از اندیشه و مراحل آن، از تاریخ الفباء و سوابق آن مطلع نباشد. دراین صورت این هنرمند اجراکنندة دستورات و تمایلات هنردوست و یا الهام گیرنده از محیط و سنتهای آبا و اجدادی خوداست و با توجه بهمین موضوع مسألة خصوصیات محیطی مطرح میشود و نگارنده میخواهد بگوید منشاء خط کوفی شیوة ایرانی را، ولو با دخالت خصوصیتهای فوقالذکر،میتوان درخود ایران جستجو کرد و چون ازجریان تغییر مدّ و جرّ حروف ساده کوفی، بدست ایرانیان، و همچنین خاصیت هندسی آنها فوقأ صحبت شد، ذیلأ دربارة بعضی عناصر و موضوعاتی که احتمالأ درترکیب انواع دیگر کوفی تزیینی (برگدار،گلوبرگدار، پیچنده و گرهدار) مؤثر بوده است جستجو میشود.
عکسی ازبدنة یک کوزه سفالی منسوب به قرن دوم یا سوم هجری که دارای تزیینات گیاهی ازجمله برگچههای پنج لبی گلابی شکل و ساقههای راستی است که انتهای آن به برگچههای سهلبی ختم میشود و شباهت به دستههای حروف کوفی برگدار مسجد نائین دارد.
راجع به کوفی برگدار یعنی حروفی که انتهای دستة آنها به یک برگچة سه لبی ختم میشود ویا جفت دستة آنها یک برگچة پنج لبی را نشان میدهد میباید یادآور شد که شبیه این زینت درتزیین بناهای ساسانی بکاررفته و برای روشن شدن مطلب در خطوط کوفی مسجد نائین، ازنظر برگهای انتهائی دستة آنها، دقت میشود.
به طوریکه گفته شد(41) دوکتیبه یکی با اندازة بزرگ در زیرگنبد بالای محراب و دیگری با اندازة کوچک درنبش قوس آن
وجوددارد. انتهای دستة حروف این کتیبهها به یک برگچة سه لبی ختم میشود و گاهی جفت دستة بعضی حروف درکنارهم قرار میگیرد و متوازیأ صعود میکند و دوبرگچة سهلبی متقارن میدهد بطوریکه مجموعأمانند یک برگچةپنجلبی بنظر میرسد. این نوع برگهای سهلبی و پنجلبی و یا سهلبی متقارن در تزیینات دورة ساسانی و قرون اولیة دوران اسلامی بکار رفته است:
1- پلاک گچی تیسفون ـ کاخ تیسفون در زمان سلطنت شاهپور اول (272-241) ساخته شده و درآن تزیینات مختلف بکار رفته است. نوعی از تزیینات پلاکهای گچی است که قبلأ تهیه و در سطوح دیوارها نصب میشده است. روی یکی ازاین پلاکها زینتهای ذیل بنظر میرسد:
یک جفت بال برافراشته که یک کلمه را درمیان گرفته است.
یک حلقة مروارید شکل که بالهای برافراشته را درمیان گرفته است.
چهارجفت برگچة دوقسمتی که در چهارگوشة پلاک و خارج حلقة مروارید شکل گچبری شده است. هریک ازاین برگچههای دوقسمتی، مانند برگچههای انتهای حروف کوفی مسجد نائین، سه لبی است (شکل17) و متقارنأ محاذی هم یا پشت به پشت قرار گرفته است(42).
2- کوزة سفالی خوزستان ـ این کوزه منسوب به قرن دوم یا سوم هجری است و در گردن و بدنه دارای تزیینات گیاهی و مرواریدی و غیره است(43). ازجملةتزیینات گیاهی برگچههای پنجلبی گلابی شکل و ساقههای راستی است که انتهای آن به برگچههای سه لبی ختم میشود. این ساقهها، که پشت به پشت قرار گرفته، شباهت فوقالعاده به دستههای حروف کوفی برگدار مسجد نائین دارد(شکل18) و پرفسور پوپ درکتاب شاهکارهای هنر ایران این مطلب را یادآور شده است(44).
یک ظرف سفالی از نیشابور منسوب به قرن چهارم هجری که بعضی از تزیینات آن را ساقههای متقارن و پشت به پشت سه لبی تشکیل میدهد و این ساقهها شبیه جفت دستههای حروف کوفی مسجد نائین و مسجد اردستان است.
3- ظرف سفالی نیشابور ـ این ظرف منسوب به قرن چهارم هجری است(45) و ازجملةتزیینات آن ساقههای متقارن و پشت به پشت است که مانند جفت دستههای حروف کوفی مسجد نائین بنظر میرسد(شکل 19).
4- ظرف سفالی دیگر ـ این ظرف منسوب به قرن سوم یا چهارم هجری است و حلقهای از ساقههای راست، که انتهای آنها به برگچههای سه لبی ختم میشود، لبة آن را زینت میدهد منتهی دراین جا قاعدة تقارن رعایت نشده و ساقهها متوالیأ و بطور شعاعی قرار داده شده است(46).
پلاک گچی تیسفون، کوزة خوزستان و دوظرف دیگر میفهماند که بر گچههای سه لبی وپنج لبی قبل ازایجاد مسجد نائین معمول بوده ودرواقع هنرمند گچکار دسته های حروف کوفی را بجای ساقة بر گچههای دوره ساسانی وقرون اولیه اسلامی بکار برده وکوفی بر گدار را آغاز کرده است(46 ).
قرائن دیگری که توجه گچ بران مسجد نائین را بهموضوعات تزئینی سنتی روشن میکند وجود گلهای کوچک شش لبی، در بین حروف، وبر گچه های دو شاخه، به شکل بالهای برافراشته، است که درزینت فلزات وحجاری آن دوره ساسانی معمول بوده وازآنزمان جمله برگهای برافراشتهای است که جسم مدور وانارشکل را دربر میگیرد ویا بالهای برافراشتهای است که تاج بعضی شاهان ساسانی(48 )رادر میان میگیرد.
در کوفی بر گدار مسجد اردستان، بطوریکه فوقأ گذشت، بعضی حروف دستة خمیدة نازک داردومنتهی به یک برگچة سه لبی میشود(شکل20 ). نظیر این دستهها، یا بطور بهتر ساقهها، نیز در گچبری دورة ساسانی وجود داردو مثال روشن آن در یک پلاک گچی بدستآمده از کاخ بیشاپور(شکل21 )دیده میشود(49 )بهاین معنی که درچهار گوشة آن چهار جفت برگچة دوقسمتی ساخته شده و ساقة هرقسمت از برگچهها،مانند مورد مسجد اردستان، خمیده و نازک است و درانتها دارای یک برگچة سه لبی است.
قرینة دیگری که نشان میدهد گچکاران مسجد نائین به سنتهای قبل ازخود توجه داشتهاند بکاربردن رشتههای مروارید شکل است که در پلاکهای دورةساسانی و گچبریهای روی ستونهای نزدیک محراب مسجد نائین بکار برده شده(50) و حتی این زینت در زه کتیبه نیز بچشم میخورد.
راجع به کوفی گل و برگدار میباید یادآور شد که این کوفی نیز از روش کوفی برگدار مستثنی نیست. دراین نوع،کتیبهها در زمینهای از گل و برگ قرار داده میشود و یا انتهای حروف به شاخههای نازک گیاهی منتهی میگردد. درموردی که دستههای حروف به شاخهها منتهی میشود تفاوت قابل ملاحظهای دربین نیست و درواقع برگهای سادة کوفی برگدار به شاخهها تبدیل شده است.
زمینة پوشیده ازگل وبرگ،به عبارت دیگر پوشیده از اسلیمی، نیز ازسابق درایران معملو بوده و، به گفتة پرفسور پوپ امریکائی، جاهای خالی صفحات تزیینی را پر میکرده است(51). این اسلیمیها که در اغلب آثار هنری ایران و سایر ممالک اسلامی بچشم میخورد،زمینة کتیبهها را نیز مزین کرده و در واقع همان گیاهانی که خطوط و ابعاد یک بنای دورةساسانی را دربرگرفته بوده، خطوط کوفی اسلامی را نیز درمیان گرفته است(52) و یا همان شاخههائی که در دم بعضی نقوش دورة ساسانی روئیده(53)،از انتهای حروف کوفی نیز جستن کرده است.
و اما راجع به کوفی پیچنده و گرهدار،دراین دونوع، دستة حروف بدور خود یابدور دستة دیگر و یا دودسته بدور هم پیچیده و گره خورده و درواقع بمنزلة رشتهها و ساقهها شمرده شده است.
این پیچش، که خاصیت احساسی و زیبائیشناسی دارد،از قدیمالایام درایران و سایر کشورها مورد توجه بوده و نگارنده درشمارة 93 مجلةهنرومردم به عنوان «پیچ تزیینی در آثار تاریخی اسلامی ایران» درآنباره و منشاء آن صحبت کرده است(54). گره خوردگی و مشبک شدن نیز درواقع نوعی پیچ مرکب و متداخل است که درآن رشتهها،اضافهبرخمیدگیها،بدور هم میپیچد، محکم میشود و یا از لابلای هم میگذرد که شکل سادةآن بافت حصیری و طرز پیچیدة آن بافت بعضی پارچهها و قالی است. این نمونهها همه جا در دسترس هنرمند و خطاط بوده و اضافه برآن میتوانسته از سرمشقهای طبیعی حولوحوش خود استفاده نماید؛ مثلأ گچبر مسجد جمعةنائین،که در روی ستونهای آن مسجد برگها و ساقههای مو و خوشههای انگور را مجسم کرده(55)، شکل زنجیرة ساقههای مو و پیچ و تاب و گره خوردگی آن را میدیده و میتوانسته آن را چون نمونه هنگام ساختن کوفی مدرسة حیدریة قزوین(56)، که چند سال مؤخر بر مسجد نائین است، انتخاب نماید.
یک پلاک گچی بدست آمده از کاخ بیشاپور منسوب به قرن سوم میلادی که درگوشههای آن جفت برگچههای دوقمستی القاء گردیده است و ساقة هرقسمت از برگچهها مانند دستة بعضی از حروف کوفی مسجد اردستان و مسجد نائین خمیده و نازم و سه لبی است.
پاورقیها:
1- تاریخ عمومی هنرهای مصور،تألیف استاد علی نقی وزیری، تهران 1337، ص 9 و 10.
2- به صفحات بعد مراجعه شود.
3- اطلسخط، تألیف حبیبالله فضائلی، اصفهان 1391 قمری،ص 125 و بعداز آن.
4- تاریخ تمدن اسلام، تألیف جرجی زیدان، ترجمه و نگارش علی جواهر کلام، تهران 1345، ص 452.
5- مقدمة ابنخلدون،جلد دوم،ترجمة محمدپروین گنابادی، تهران 1337، ص 839 تا 844.
6- راهنمای صنایع اسلامی، تألیف دکتر س ـ م ـ دیماند، ترجمة دکتر عبدالله فریار، ترهان 1336، ص 77.
7و8- ایضأ ص 79.
9- تاریخ ادبیات درایران، جلد اول، تألیف دکتر ذبیحالله صفا،تهران 1338، ص 154 و 155.
10- مقدمةابنخلدون، جلد دوم، تألیف عبدالرحمنبن خلدون،ترجمةمحمدپروین گنابادی، تهران1337، ص838.
11- اطلس خط، تحقیق در خطوط اسلامی، تألیف و تصنیف حبیبالله فضائلی، 1391 هجری قمری، ص 149 بعدازآن.
12- ایضأ زاهنمای صنایع اسلامی، ص 79 و 80.
13- صنایع ایران بعدازاسلام، تألیف دکتر زکی محمدحسن، ترجمة محمدعلی خلیلی، تهران 1320، ص 292 و 293.
14- اطلس خط، تألیف حبیبالله فضائلی، اصفهان 1391 قمری، ص 149 و بعدازآن.
15و16- ایضأ صنایع ایران بعدازاسلام، ص 295.
decorative kofi
كوفي الزخرفية
«خط مفهوم وسیعی دارد ـ خط ممکن است حد باشد،یعنی حدودی برای سطوحی باشد ... دریک بنا، ممکن است حد، کنارة سطوح و حدفاصل میان آنها باشد: خطوط معماری،زیبائی ظاهری بنا را ازنظر زیباشناسی بوجود میآورند ... خط ممکن است حصار شکلی باشد،دراین صورت شکل مزبور را محدود میسازد؛ در مجسمهسازی، خطوط، با پیچوخم خود موادی مانند (لباس و غیره) را به تماشاچی القاءمیکنند ... یا ممکن است،مقصود ازخط، نوشته،یا تصویری، باشد. چنین خط سرشار ازپیچوخم و قوس و هلال خودبخودی است و در وجود تأثیر شگرفی دارد ... این خط دارای جنبش است و یا نمودار اندیشهای است ... خاصیت خط هرچه باشد، هدف آن جنبش و حرکت بسور مقصدی است ... خطوط افقی، عمودی، منحنی. هرکدام نوعی احساس دربیننده میانگیزد ... ما همه میدانیم که خطوط عمودی نظر را ببالا میکشانند و خطوط افقی، آرامش میبخشند ـ خطوط مورب محرک هستند ـ و انحناها نرم و مطبوعند ... البته تأثیر خطوط،تنها به علت حرکت آنها نیست بلکه این تأثیر در ارتباط میان خطوط متنوع نیز میباشد ... هنرمند، یمان خطوط متنوع همآهنگی و ارتباط برقرار میسازد ... برای ایجاد همآهنگی گاه خط را تکرار میکند و برای القاء تنوع، گاه خطی را بموازات خط دیگر و گاه بخلاف جهت حرکت همان خط ترسیم مینماید ... به کمک خط اریب، تعادل آرامش بخش خطوط افقی و عمودی را بهم میزند و ایجاد حرکت و جنبش میکند ... برای ایجاد تأثیر تمثیلی و یا حالتی کاملأ دراماتیک خطوط اریب را بهم میآمیزد و خطوط جناقی (زیگزاگ) بوجود میآورد ... خطوط ممکن است ادامه یابند،یا قطع شوند، ـ بیننده ممکن است درعین مشاهدة خطوط شکسته احساس ادامةحرکت آنها را بنماید هرچند عملأ این حرکت مرئی نباشد ... کمتر اتفاق میافتد که در طرحی یا نقشی فقط یک نوع خط بکار رود: هنرمند بسته به تنوع و همآهنگی اثرش ممکن است از دو یا چند نوع خط استفاده کند، و درست مانند تمهای گوناگونی که دریک قطعه همآهنگ موسیقی بکار برده میشود، چند نوع خط را بهم بیامیزد»(1).
در لحظة اول ممکن است بین مطالب مذکور و خط کوفی تناسبی بنظر نرسد ولی وقتی در فلسفه و چگونگی ایجاد خط،بطور اعم،و اختراع نوشته،بطور اخص، دقت شود معلوم خواهد گردید که خط کوفی مشمول مطالب مزبور و واجد اکثر شرایطی است که در آن مطالب اظهارشده و طبعأ بهمین علت در تزیین بناها و سایر آثار تاریخی و هنری نقش مهمی بعهده داشته که نگارنده این نقش را، حتیالامکان،بشرح ذیل بیان مینماید:
سابقه و وجه تسمیةخط کوفی.
خط کوفی تزیینی درآثار تاریخی اسلامی ایران.
منشأ خط کوفی تزیینی.
یک قطعه پارچة ابریشمی منسوب به قرن ششم هجری که شامل خطوط کوفی برگدار است. بعضی از حروف تبدیل به یک درخت کوچک کاجی شکل و برخی تبدیل به یک برگچة سه لبی راست یا خمیده شده است.
عکسی از سردر مدرسة الغ بیگ سمرقند مورخ 822 هجری که با کوفی گوشهدار زیبائی مزین شده است.
قسمتی از نمای سمت راست ایوان جنوبی مسجد جامع گناباد مورخ 609 هجری که کتیبهای را با خط کوفی ساده نشان میدهد.
الف ـ سابقه و وجه تسمیة خط کوفی
برطبق نوشتة اطلس خط تألیف و تصنیف دانشمند محترم حبیبالله فضائلی، که در نوشتههای دیگر تأیید گردیده(2)،خط کوفی منسوب به خط نبطی متأخر و نبطی متأخر مربوط بدو اصل «صفوی مسند» و «نبطی قدیم آرامی» و این دواصل ناشی ازخط فینیقی است و خط فینیقی به دوخط میخی و هیروگلیفی منتهی میشود. این خط درجریان تحول خود زمانی بنام حیری و انباری و با رفتن بمکه و مدینه، مکی و مدنی نامیده شده و بدو صورت مبسوط و مستدیر متداول بوده است ودر آخرین مرحله یکی ازآندو «مبسوط»، پس ازبنای شهر کوفه و تکامل و تجوید،بخط کوفی معروف گردید(3).
جرجی زیدان نویسندة عرب درکتاب تاریخ تمدن اسلام(4) مینویسد: «درآثار باقیماندة ازاعراب حجاز چیزی دردست نیست که برخط و سوادداشتن آنان دلالت کند،درصورتی که از عربهای مقیم شمال و جنوب حجاز آثار کتاب تبسیار موجود میباشد،مشهورترین آن اعراب مردم یمن هستند که با حروف مسند مینوشتند و دیگر نبطیهای شمال که خطشان نبطی بود و هنوز آثار کتبی آنان در نواحی حوران و بلقاءموجود میباشد و علت بیسوادبودن آنان این بوده که مردم حجاز یا اعراب مصر زندگی صحرانشینی داشتند و خواندن و نوشتن از عادات مردم شهری میباشد از آنرو تاکمی پیش از اسلام کتابت درمیان اعراب حجاز معمول نبوده است. اما بعضی از مردم حجاز که (کمی) پیش ازاسلام بعراق و شام میرفتند با اخلاق شهرنشینی آشنا میگشتند و بطور استعاره نوشتن را از عراقیان و شامیان فرا میگرفتند و همینکه بحجاز میآمدند عربی را با حروف نبطی یا سریانی و یا عبرانی مینوشتند و خط سریانی و نبطی پس از فتوحات اسلام نیز میان اعراب باقی ماند و تدریجأ از خط نبطی خط نسخ (دارج) پدید آمد و از سریانی خط کوفی پیدا شد. خط کوفی در ابتدا بخط حیری مشهور بود و آنرا بشهر حیره از شهرهای عربی عراق نسبت میدادند و بعدهاکه مسلمانان در نزدیکی حیره شهر کوفه ساختند شهرت خط حیری بخط کوفی تبدیل یافت .... »(4).
درمقدمةابنخلدون، ترجمة دانشمند محترم محمد پروین گنابادی، سابقه و مراحل تحول خط کوفی به این شرح بیان شده است: «وخط عربی هنگام دولت تبابعه در زیبائی و آرایش بمنتهی درجةاستواری رسیده بود زیرا دولت مزبور بمرحلةشهرنشینی و تجمل و شکوه نائل آمده بود و خط مزبور بنام «خط حمیری» نامیده شده است و آن از تبابعه به مردم حیره انتقال یافت که درآن دولت خاندان منذر تشکیل یافته بود و این خاندان در عصبیت از وابستگان و خویشان تبابعه بودند ... و مردم طائف و قبیلةقریش چنانکه گفتهاند خط را از اهالی حیره فراگفتند و گویند کسی که خط را از مردم حیره آموخته سفیانبن امیّه و بقولی حرببن امیّه بوده است ... پس نظر آنانکه میگویند مردم حجاز خط را از اهالی حیره فراگرفته و مردم حیره آنرا از تبابعه و حمیر آموختهاند ازدیگر اقوال شایستهتر است ... آنگاه چون تازیان بفرمانروائی و کشورداری نائل آمدند و شهرهای گوناگون را فتح کردند و کشورها را متصرف شدند و ببصره و کوفه فرود آمدند و دولت آنان بنوشتن و خط کوشیدند و آنرا آموختند و متداول کردند و در نتیجه بمرحلة ترقی و استواری رسید و در کوفه و بصره از لحاظ زیبائی پایةبلندی یافت،ولی البته فروتر از مرحلة ترقی نهائی و هدف مطلوب بود، و رسم خط کوفی دراین دوران هم معروفست.
آنگاه تازیان در سرزمینهای و کشورهای گوناگون پراکنده شدند و افریقیه و اندلس را نیز فتح کردند و خاندان عباسیان شهر بغداد را بنیان نهادند و درآن شهر پس ازآنکه از لحاظ عمران توسعه یافت خطوط هم بآخرین مرحلة ترقی رسی دو آنشهر بعنوان پایتخت اسلام (دارالاسلام) و مرکز دولت بشمار میآمد ... »(5).
برطبق مندرجات کتاب راهنمای صنایع اسلامی، صنعت خط یا خوشنویسی از دورههای اولیه میان مسلمانان مورد توجه بود و حتی پیش ازنقاشی احترام و مقام داشت. خط عربی دو اسلوب عمده دارد،یکی اسلوب رسمی با حروف زاویهدار و دیگری اسلوب شکسته با حروف منحنی و قوسدار. اسلوب اول معروف بخط کوفی است که بشهر کوفة عراق که شاید اولین بار بطور رسمی درآنشهر این خط شایع شد،نسبت داده میشود؛اسلوب دوم خط نسخ است(6).
برطبق همین کتاب خط کوفی مدت پانصد سال برای کتیبهنویسی و کتابت قرآن کریم استعمال میشد و اغلب نسخ قرآن دورةعباسی متعلق به قرن سوم هجری روی پوست نوشته شده و حروف کوفی آنها دارای مد کوتاه و جر طویل بوده و طی قرن سوم و قسمتی از قرن چهارم درمصر و سوریه و عراق بکار میرفته است.
یک قطعه پارچة ابریشمی منسوب به قرن ششم هجری که کوفی گل و برگدار را نشان میدهد.
مؤلف کتاب مزبور میگوید: «ایرانیان مسلمان خط و تذهیب را از اعراب اقتباس کردند. خطاطهای ایرانی نوعی خط ابتکار کردند که از خط کوفی عباسی مشتق است و درآن مدها واضحتر از جرها است، یعنی قسمتهای عمودی حروف از قسمتهای افقی روشنتر و واضحتر است ... درقرآنهای عهد سلاجقه متعلق بقرن یازدهم و دوازدهم(7) خط کوفی ایرانی حداکثر نمو و رشد و ترقی را نموده و تذهیبات آن نیز غنیتر است.»(8).
درکتاب «تاریخ ادبیات درایران» به این ترتیب نفوذ خط عربی به ایران و بکاررفتن خط کوفی بیان شده است:«از وقتی که زبان عربی با سپاهیان عرب بایران نفوذ کرد خط عربی نیز باآن همراه بود. خط عربی بنحوی که در دورة اسلامی معمول بود در زمانی قریب باسلام از دو قوم اخذ شد: نخست از قوم نبطی درجانب حوران و دوم ازسریانیان از طریق حیره (نزدیک کوفه). این هردو خط از خطوط سامی و برای عرب کاملأ قابل تقلید بود. خط نخستین منشاء خط نسخ و خط دومین مبداء خط کوفی شد .... دوخط نسخ و کوفی هردو بعد از غلبة اسلام میان مسلمانان باقی مانده و ظاهرأ این هردو خط را باهم بکار میبردند. خط نسخ بیشتر برای کتاب نامهها و امثال این مورد بکار میرفت و خط کوفی مانند خط سطرنجیلی بیشتر بکار کتابت مصاحف میآمد و بعدها در تزیین مساجد و سکهها نیز مورد استفاده قرار گرفت.»(9).
از مجموع بیانات دانشمندان و مؤلفین که فوقأ نقل و خلاصه گردید، استنباط میشود که:
1- خط کوفی پیش ازظهور اسلام رواج داشته و توسط اعراب و مسلمانان اشاعه یافته است.
2- خط کوفی درشهر کوفه بوجود نیامده بلکه ناشی از ریشههای کهن بوده و چون احتمالأ درآن شهر بمرحلةترقی خود رسیده مسمّی به خط «کوفی» شده است.
3- خط کوفی انواع و اقسامی داشته و بدو دستةبزرگ شرقی و غربی منقسم بوده و دردستة شرقی شیوةایرانی مقام خاصی داشته است.
عکسی از برج رادکان منسوب به قرن پنجم هجری که کتیبة کوفی گرهدار را نشان میدهد. انتهای دستة بعضی از حروف آن دو دفعه گره خورده و بالاخره راست شده است.
ب ـ خط کوفی تزیینی درآثار اسلامی ایران
خطوط، از جمله نوشتهها، بطور کلی و اساسأ دارای زیبائی و درزمرة هنرها است و اضافه برنوشتة استاد محترم علی نقی وزیری، که درابتدای مقاله نقل گردید، ابنخلدون درمقدمة خودخط را فن و هنر نامیده و گفته است: «واین فن از هنرهای شریف است زیرا نوشتن ازآن گونه خواص انسانی است که بدان از حیوان بازشناخته میشود و هم فنی است که انسان را از نیات درونی یکدیگر آگاه میکند و مقاصد آدمی را به شهرهای دوردست میرساند و نیازهای انسان را برمیآورد ...»(10).
کتیبة کوچک مجاور محراب مسجد جمعة نائین که حروف آن با عناصر سادة گیاهی و غیره، دربین و یا بالا، همراه است.
کتیبة بزرگ مجاور محراب مسجد جمعة نائین منسوب به قرن چهارم هجری که دستههای حروف آن به برگچههای سهلبی منتهی میگردد.
بشقاب سفالی مربوط به ماوراءالنهر و راجع به قرن چهارم هجری که بایک کتیبة کوفی ساده مزین شده است.
یک قطعه پارچة ابریشمی منسوب به قرن 5 یا 6 هجری که دستة بعضی ازحروف کتیبة کوفی آن به دور خود گره خورده و سپس دوتائی بهم گره پیچیده است.
ولی درمقالة حاضر مقصود ازخط کوفی تزیینی بیشتر خطی است که هم خود مزین به موضوعات تزیینی باشد یعنی ازهیأت ساده خود خارج شده و اضافه بر کتابت، نقوش دیگری از گیاهان و یا اشکال هندسی و غیره نشان دهد و هم سطوحی را با فرم خود و اشکال ملحق بخود مزین سازد و برای این مقصود ابتدا بعضی مطالب مربوط نقل و سپس بعضی موارد استفاده بیان میگردد.
مؤلف محترم اطلس خط مینویسد: « تمام این شیوهها،ازنظردقت و بررسی در خطوط مصاحف و کتیبههای مساجد و ابنیه از آجری ـ و کاشیکاری و ظروف سفالین و فلزی و سنگ نوشتهها، به سه نوع عمدة متمایز منقسم میگردد:
1- نوع ساده (محرر) و آن بردوشیوه است: شیوهای قدیمی که سادة خالص و خالی ازهرگونه تزیین است و نمونههائی از قرآن و کتیبة متعلق بقرن اول هجری ازاین شیوه بدست هست و کتیبة موجود ازآن زمان درمسجد ابنطولون درقاهره میباشد. دیگری شیوة سادةایرانی که اکثر قرآنهائی که درایران نوشته شده و حتی بعضی کتیبهها، باین شیوة منکسر و متطوراز کوفی اول است که تقریبأ بوی و رنگی از تزیین نیز بدان راه یافته است و بهمین شیوه است که پس از تحولات و تطورات زیاد،سرانجام خطوط خاص ایرانی ازآن بیرون آمده است.
2- نوع تزیینی ـ فرق اساسی میان این دونوع یعنی ساده و تزیینی این است که نوع ساده دارای اصول و قواعد معینه است، ولی کوفی تزیینی جز رعایت حروف الفباء،تحت قواعد اساسی ثابت و معین نمیباشد، واکثر پیچیده و سخت خوانده است، زیرا درآن تصرفات و ابداعات بسیار شده است و برای نظم و ترتیب و قرینهسازی وپرکردن زمینه متوسل برسم و نقاشی شده، و خط درمیانة شاخة و گل وبرگ و تزیینات هندسی که همراه حروف بکار رفته، پنهان ساختهاند.
3- نوع بنائی (معقلی) است که بصورتهای مختلف پدید آمد و به آسان و متوسط و مشکل دستهبندی میشود ... »(11).
مؤلف دانشمند کتاب راهنمای صنایع اسلامی مینویسد: «ازنسخهای از قرآن سلجوقی مورخ 1054 میلادی دو ورق در مزوة متروپولیتن موجود است. این اوراق که بخط کوفی ایرانی نوشته شده، دارای خصوصیات تزیینی اسلوب سلجوقی است. دریکی از اوراق عنوان سوره بطلا و رنگهای متعدد نوشته شده و در دیگری عنوان سوره فقط طلائی رنگ است. بعضی ازآیات (شکل 40) بخط کوفی نوشته شده که حالت تزیینی دارد. در زمینةاین خط کوفی اشکال کوچک گل و گیاه برنگ طلائی کشیده شده است.
برج مسعود غزنوی مورخ 508 هجری که دستة بعضی از حروف کتیبة بالای آن متقارنأ گره خورده و بالاخره به شکل اسلیمیهای بسیار ظریف درآمده است.
سینی نقره مورخ 459 هجری که با اسلیمیها و حیوانات متقابل و کتیبة کوفی مزین گردیده و انتهای دستة حروف آن بایک پیچ ظریف به دولب تقسیم شده است.
این نوع خط کوفی مزین درابنیة سلجوقی و نقاشیهای بردیوار آن دوره مانند داخل برج پیر علمدار دامغان که درسال 1026 میلادی (417 ه.) تکمیل شده، دیده میشود ... سه ورق که در موزة متروپولیتن وجود دارد، نشان میدهد چگونه خط و تزیین با هم ترکیب شده و اشکال برگ نخلی با مرکب قهوهای کشیده شده است (شکل 41)»(12).
برطبق نوشتة دکتر زکی محمدحسن دانشمند مصری، عربهاموفق شدند زبان خود را بر ممالک مفتوحه تحمیل کنند ولی در ایران نتوانستند زبان ایران باستان راازمیان تودة ملت براندازند و فقط ایرانیان لغت زبان فارسی را باحروف عربی نوشتهاند ولی طولی نکشید که همان کتاب و خط را یکی از موضوعات تزیینی قرار دادند. وی میافزاید: «واقعأ هم نقوش خطی و کتابتی یکی از مهمترین موضوعات تزیینی فنون اسلامی بشمار میرود، .... و خطوط عربی تنها درساختمانها و آثار فنی برای ثبت نام مالک آن اثر نفیس و یا بانی آن ساختمان ویا برای ثبت تاریخ یا تبرک ببعضی آیات قرآنی و یا ادعیه بکار نرفته است بلکه صنعتگران سایر ممالک اسلامی آن را بمنظور اینکه یک موضوع تزیینی است مورد استفاده قرار داده و در مشاهد و قبور و روی خزف و کاشی و صنایع فلزی نیز بکار برده است ... »(13).
از نوشتههای فوقالذکر برمیآید که خط کوفی از موضوعات مهم تزیینی معماری و آثار سایر رشتههای هنری بوده و عناوین مختلف بخود گرفته است. با توجه بهمین نوشتهها و عناوین داده شده و همچنین دقت در نقوش آثار تاریخی، نگارنده شش نوع خط را، که کم و
بیش جنبةتزیینی دارد،مورد بررسی قرار میدهد:
پائین منارة مسجد گار اصفهان مورخ 515 هجری که بدنة آن با خطوط کوفی گوشهدار مزین و عبارت «الملکلله» تکرار شده است.
1- کوفی ساده ـ حروف این نوع کوفی به صورت اصلی و بدون ملحقات یا تغییرات است ولی گاهی دستة حروف آن دراز یا پهن میشود و، با اینکه خود یا زمینهاش مزین نیست، میتواند یک حاشیةجالب توجه را القاءنماید (شکل1).
2- کوفی گوشهدار (معقّل) ـ قطعات حروف این نوع کوفی بصورت تسمهها و یا رشمههای افقی و عمودی است و درآن معمولأ انحنا وجود ندارد(شکل2). به این نوع خط،خط مربع و مستطیل و بنائی نیز گفته میشود.(14).
3- کوفی برگدار(مورّق) ـ دستة حروف این نوع کوفی،بخصوص الف و لام، در انتهای فوقانی غالبأ به یک برگچة سه لبی منتهی میگردد(شکل3).
4- کوفی گل و برگدار(مزهّر) ـ این نوع کوفی غالبأ در زمینهای از گل و برگ و اسلیمی قرار داده میشود و یا انتهای حروف آن تبدیل به شاخههای باریک گیاهی میگردد (شکل4). به این نوع، اگر با شاخههای گیاهی همراه باشد، میتوان کوفی مشجّر اطلاق کرد.
5- کوفی گرهدار (معقّد) ـ دستةحروف این نوع کوفی درحین صعود بدور خود یا باهم گره میخورد (شکل5). اگر دویا چند دستة حروف باهم گره بخورد و این گرهها،که غالبأ به صورت مربع القاءمیگردد، تکرار شود میتواند مشبّک نیز نامیده شود.
6- کوفی پیچنده (معشّق) ـ دستههای حروف این نوع کوفی درحین صعود، مانند عشقه، بدور هم می پیچند و تقریبأ شبیه کوفی گرهدار است(شکل6) و ندرة بکار میرود.
انواع این خطوط کوفی درآثار معماری اسلامی ایران با روش حجاری، گچبری، کاشیکاری، آجرکاری بکار رفته و یا درروی اشیاءهنری چون سفال، فلز،پارچه و غیره القاءگردیده و مثالهای ذیل از آن جمله است:
بشقاب سفالی ـ این بشقاب که در موزةلوور است از آثار تاریخی ماوراءالنهر و راجع به قرن سوم هجری است. دروسط این ظرف یک نقطه و پس ازآن یک دایره بنظر میرسد و بین این دایره و لبة آن یک کتیبةکوفی ساده و زیبا نقش گردیده است (شکل7). دستةحروف این کتیبه درجهت دایره است و عبارت «العلماولهمر مذاقته لکن آخره احلی من العسل السلامه» را ازآن استخراج کردهاند(15). دکتر زکی محمدحسن دانشمند مصری دربارة این ظرف میگوید: «صنعتگرانی که روی خزفها را مینوشتند در خواندن و نوشتن کامل نبوده و اطلاعی از موضوعهائی که مینوشتند نداشتهاند،و آنچه مینوشتهاند بطور نقل و رونویس بوده و بنقاشی شباهت داشته است»(16).
بشقاب سفالی دیگر ـ این ظرف که در موزة متروپولیتن است از آثار منسوب به نیشابور و مورخ قرن سوم هجری میباشد. دروسط این ظرف یک پرنده که برگی در منقار دارد نقش شده و بین آن و لبة ظرف یک کتیبة کوفی قرار داده شده است. این کوفی نسبة ساده است ولی ابتدا و یا انتهای بعضی از حروف آن با خط منحنی صعود کرده و درسمت چپ بصورت سر مرغابی درآمده است(17).
محراب گچبری شدة مسجد شاه ابوالقاسم یزد منسوب به قرن 5 و 6 هجری که درضمن تزیینات آن دو کتیبة کوفی بچشم میخورد. بعضی از دستههای حروف کتیبه در پائین پهن و دربالا باریک است و بعضی از حروف شکل اس فرنگی وارونه بخود گرفته است.
این بنا منسوب به قرن چهارم هجری است و محراب و طاق بالای آن دارای تزیینات گیاهی و هندسی و خطی است. تزیینات خطی آنر را دوکتیبه، یکی با اندازة بزرگ در سطوح زیر گنبد بالای محراب (شکل8) و دیگری با اندازة کوچک در نبش قوس روی محراب، وجود دارد. دستههای حروف این دو کتیبه به برگچههای سه لبی منتهی میگردد و اضافه برآن عناصر سادة گیاهی مانند برگهای گلابی شکل و برگهای سه لبی در بالای بعضی ازحروف آن بچشم میخورد(18) (شکل9).
سینی نقره ـ این ظرف توسط ملکة وقت به آلبارسلان پادشاه سلجوقی هدیه شده است و فعلأ در موزةهنرهای زیبای بستن وجود دارد. تاریخ این سینی 459 هجری است و با اسلیمیها،حیوانات متقابل و متقارن و دوکتیبة کوفی نسبة ساده مزین گردیده است. یکی از دوکتیبه درلبة آن است و نام سازنده، حسن کاشی، را دربر دارد و کتیبة دیگر افقأ درمرکز ظرف واقع و دارای حروف درشت است(شکل10) ولی دستة حروف و آخر «ن»ها،که صعود کرده، با یک پیچ ظریف به دولب تقسیم شده است(19).
تالار شمالی مسجد جامع اصفهان ـ درحلقة زیرگنبد مدرو این تالار، که مورخ 481 هجری است،یکی از کوفیهای زیبا وجود دارد. دراین کوفی دستة اکثر حروف مستقیم و ساده و بلند است ولی دستة بعضی بطور اریب صعود میکند و درانتها با یک برگچة سه لبی بشکل سر مرغابی یا انگشتی که اشاره میکند درمیآید؛ این سه لب گاهی افقی و گاهی به بالا متمایل است(20).
کتیبهای ازمدرسة حیدریة قزوین منسوب به قرن ششم هجری که خطوط آن میتواند در زمرة کوفی برگدار، گل و برگدار و پیچنده محسوب شود.
برج مسعود غزنوی ـ دربالای این برج، که مورخ 508 هجری است، یک حلقه کتیبه با قطعات فرجهدار و گوشهدار ایجاد گردیده است. هریک از فرجهها مانند کتاب بازی است که دردو صفحة آن حروف کوفی درشت و زبا القاء گردیده است (شکل11). دستة بعضی از حروف، ازجمله الف. صعود میکند و در بالا متقارنأ گره میخورد و بالاخره راست و درانتها باریک میشود و به شکل اسلیمیهای بسیار ظریف توریقی درمیآید و، دراینصورت، می تواند کوفی برگدار محسوب گردد ولی چون قبل ازآنکه دستةحروف به اسلیمی ختم شود بطور درشت و محسوسی گره میخورد، میتوان آنها را در زمرة کوفیهای گرهدار(معقد) محسوب داشت(21). نظیر این وضعیت دربرج محمود غزنوی مورخ 421 هجری نیز دیده میشود(22).
منارة مسجد گار ـ دهکدة گار در 22 کیلومتری مشرق اصفهان است. تزیینات منارة مسجد این دهکده مورخ 515 هجری است و قسمت بالای پایة آن با یک کتیبة سادة کوفی و بدنة آن با خطوط کوفی گوشهدار مزین بوده سات. خطوط کوفی بدنة مناره بر زمینة شطرنجی، با گذاردن آجرها بطور افقی و با تکرار کلمة «الملکلله» صورت گرفته است(23)(شکل12).
مسجد اردستان ـ درگچبریهای این مسجد، که مربوط به قرن ششم هجری است، دستة حروف کوفی مستقیمأبالا میرود و درانتها بیک برگچة سه لبی تبدیل میشود و چنانچه الف و لام نزدیک هم باشد رویهم رفته و متقارنأ یک برگچة پنج لبی را القاء میکند. غیرازاین برگچههای دارای دستة مستقیم، دنبالة واو و یا اول کاف با خط منحنی نازک صعود میکند و درانتها مانند سر مرغابی و یا انگشتی که اشاره میکند،با سه لب، قرار میگیرد(24).
محراب مسجدشاه ابوالقاسم یزد ـ این بنا منسوب به قرن 5 یا 6 هجری است و یکی از گچبریهای پرکار درآن صورت گرفته است(شکل13). این گچبری ازبالا به پائین عبارت است از:
1- یک حاشیة نسبةپهن شامل دوایر و ستارههای مشبک و نقوش مرکب با بالهای برافراشته.
2- یک نوار با نقوش هندسی متشکل از خطوط عمودی و افقی و اریب.
3- یک کتیبة کوفی که بعضی از حروف آن دارای دستههای پهن،با انتهای باریک، است و بعضی ازآنها دارای دستههائی است که درانتها به سمت چپ حلقه میشود و اگر این حروف (و) باشد شکل اس وارونه بخود میگیرد.
4- قوس جناغی محراب که درنمای خود شامل کتیبة دیگری با همین حروف است ولی انتهای بعضی (و)ها صعود میکند و مانند کوفی داخل تالار شمالی مسجد جامع اصفهان به یک برگچةسه لبی تبدیل میشود.
5- دوسه گوشة طرفین قوش که شامل یکی از اسلیمیهای متقارن و درهم پیچیده است.
هریک از دو کتیبة کوفی رایک اسلیمی طوماری گیاهی ظریف دربر میگیرد و این اسلیمیها به چپ و راست میپیچد و برگهای کوچک و شبه گلهای پنج برگی یا سه برگی میدهد و درنتیجه خطوط دو کتیبه در زمرة کوفی گل و برگدار (مزهر) قرار میگیرد(25).
برج رادکان ـ در بالای ساقةاین برج، که در جملةبناهای قرن پنجم هجری است،چند حلقة تزیینی القاءشده که یکی از آنها کتیبهای با خط کوفی است. دستة حروف این کتیبه اشکال مختلفی بخود میگیرد ودربین بعضی ازآنها نقوش شبه تاج بنظر میرسد و انتهای بعضی ازحروف ازجمله (و) دومرتبه گره میخورد و بالاخره راست میشود و بهمین علت در زمرة کوفی گرهدار (معقد) محسوب میگردد(26)(شکل5).
پارچة ابریشمی ـ یک قطعه پارچة ابریشمی راهراه مروبط به مجموعةاکرمن (Ackerman) و منسوب به قرن 5 یا 6 هجری دارای حاشیة مزین به خط کوفی است. دستةبعضی از حروف این کتیبه به دور خود گره خورده و سپس دوتائی بهم پیچیده است و برخی ازدستهها بدور دستة دیگر پیچیده و گاهی،از پیچیدن مکرر جفت دستهها،مشبکهائی القاء گردیده است (شکل6). بنابراین میتوان خطوط کوفی آن را گرهدار (معقد و مشبک) و پیچنده (معشق) بشمار آورد(27).
پارچة ابریشمی دیگر ـ یک قطعه پارچةابریشمی منسوب به قرن ششم هجری است. دراین پارچه دو کتیبة کوفی وجود دارد که دستةبعضی از حروف آنها تبدیل به یک درخت کوچک، شبیه کاج، و بعضی تبدیل به یک برگچة سه لبی راست یا خمیده گردیده (شکل3) و میتواند در زمرةکوفیهای برگدار (مورّق) یا مشجر قرار گیرد(28).
پارچة ابریشمی سوم ـ یک قطعه پارچة ابریشمی مربوط به مجموعة W.H. Moor شمرده شده و منسوب به قرن ششم هجری گردیده است. دراین پارچه یک کتیبة درشت کوفی القاء گردیده که دستة بعضی از حروف آن ساده است و بعضی دیگر از اواسط مستقیمأ صعود کرده و سپس افقأ به چپ ادامه یافته و تبدیل به یک برگچة سه لبی شده است. این کتیبه را یک شاخة گل و برگدار،یا اسلیمی، که به چپ و راست پیچیده، و در خمیدگیهای خودبرگ و گلداده،دربرگرفته است. برگچههائی که درزیر حروف القاءشده میفهماند که هنرمند میخواسته کتیبة کوفی را درروی اسلیمی بنشاند(شکل4). این کتیبه را میتوان در زمرة کوفیهای گل و برگدار محسوب کرد(29).
مدرسةحیدریة قزوین ـ یکی اززیباترین خطوط کوفی تزیینی با گچبری در مدرسة حیدریة قزوین، منسوب به قرن ششم هجری، صورت گرفته و، با نقوش غنی خود و اطراف خود،چند نوع خط کوفی را القاءنموده است(شکل14):
اول کوفی برگدار زیرا دستةبعضی ازحروف آن در انتها با یک شیار ظریف S شکل یا قرینة آن به صورت یک برگچة سه لبی درمیآید و گاهی دستة دوحرف در جوارهم قرار میگیرد و متقارنأ صعود میکند و مجموعأ یک برگچة پنج لبی را القاءمیکند.
دوم کوفی گل و برگدار زیرا کتیبه در روی گل و برگها قرار گرفته و بنظر میرسد بعضی شاخهها از انتهای دستة حروف جستن میکند.
سوم کوفی پیچنده (معشق) زیرا دستةبعضی از حروف متقارنأ بهم میپیچد و درانتها چون دوسرمار مقابل هم قرار میگیرد.
اضافه براین دراواسط دستة حروف کتیبةدرشت، خطوطی با حروف ریز گچبری شده که دستة بعضی ازآنها بدور دستة بعضی از حروف درشت حلقه میشود(30). شبیه این کتیبه، منتهی با وضع سادهتر،در روی یک کاشی براق نقاشی شدة کاشان (شکل15) و منسوب به قرن هفتم هجری نیز وجود دارد(31).
مسجد جامع گناباد ـ این مسجد مورخ 609 هجری است و ایوان جنوبی آن در داخل و نمای خود دارای کتیبههای زیبای آجری است. یکی از کتیبهها درطرفین وبالای دهنة ایوان قرارداشته و تا زلزلة اخیر(32) شش متر درطرف راست و 5ر6 متر درطرف چپ آن باقی بوده و قسمتهای بالای آن در نتیجة زلزلههای شدید گذشته خراب شده بوده است. طول دستههای حروف این کتیبه پنجاه سانتیمتر بوده (شکل1) و رویهم رفته یک حاشیة شصت سانتیمتری زیبا را درنمای ایوان نشان میداده است(32).
مقبرة پیربکران ـ این بنا مورخ 703 هجری است و در آن کتیبههای متعدد و نقوش متنوع و بسیار جالب وجود دارد. دراین کتیبهها خطوط کوفی گوشهدار (معقل) در زمینههای نسبة وسیع دیده میشود(33).
حروف این کتیبهها کلأ ازقطعات راست عمودی یا افقی تشکیل گردیده و یکی از کوفیهای مفصل و زیبای معقلی را نشان میدهد(شکل16).
خانقاه نطنز ـ این بنا مورخ 717 هجری است و درآن تزیینات متنوع و چند کتیبه وجود دارد. بعضی از آنها با کوفی گوشهدار (معقل) مزین میباشد و حروف آنها تمامأ از رشتههای راست،عمودی یا افقی، تشکیل میگردد و انحنا درآن وجود ندارد(34).
مسجد شاه اصفهان ـ این بنا در ربع اول قرن یازدهم هجری بنیاد گردیده و درآن، علاوه بر تزیینات مفصل دیگر،از خط کوفی نیز استفاده شده است. یکی از مواضعی که با خط کوفی مزین شده ساقة گنبد تالار بزرگ آن است که مشتمل برسه قسمت میباشد:
کتیبة روی یک کاشی براق، ار کاشان و منسوب به قرن هفتم هجری.
اول بالای ساقه که شامل عبارات صلوات برچهارده معصوم است.
دوم پائین قسمت مزبور که شامل عبارات (سبحانالله والحمدالله و الااله الاالله والله اکبر) و «الحکم لله» است.
سوم پائین ساقه که شامل آیات سورةدهر ازقرآن مجید است.
خطوط کوفی روی ساقه با قطعات موزائیک بر زمینة فیروزهای یا سفید نصب گردیده و در زمرة کوفیهای گوشهدار یا بنائی است ولی در اینجا کلمات مربع یامستطیل نیست بلکه در بعضی نقاط دندانهدار بنظر میرسد. درعین حال درحروف ین کلمات انحنا وجود ندارد و دندانهها،که ظاهرأ برای سهولت خواندن صورت گرفته، وسیلة چهار گوشهای کوچک ایجاد گردیده است(35).
ج ـ منشاءخطوط کوفی تزیینی
ظاهرأ این قسمت از مقاله لازم بنظر نمیرسد زیراچگونگی انتخاب خط کوفی برای کتابت قرآن مجید و وابستگی آن، معالواسطه، با دوخط میخی و هیروگلیفی و همچنین نتاج اشکال تزیینی آن به اختصار، با توجه به نوشتههای اهل فن، بررسی گردید ولی میباید یادآور بود که همیشه نشوونمای یک پدیده، هنری یا غیر آن، یکنواخت و مسلسلوار صورت نمیگیرد و درجریان آن،اضافه برعامل مستقیم پدروفرزندی، عوامل غیرمستقیم نیز دخالت میکند. به عبارت دیگر اگر دو ولد والدینی در دو نقطة متفاوت و تحت تربیت دومربی جداگانه قرار گیردند به احتمال قوی درای بشره و صفات جداگانه خواهند بود و دلیل روشن آنکه،با قبول خطوط میخی و هیروگلیفی به عنوان اجداد کهن، خط کوفی مقارن ظهور اسلام به دوشاخة شرقی و غربی و شیوههای ایرانی و غیرایرانی تقسیم گردید. بهمین جهت میتوان برای خط کوفی دودسته منشاءو یا خصوصیات قائل شد: یک دسته خصوصیات کلی و تقریبأ مشترک و دستة دیگر خصوصیات محیطی. خصوصیات کلی به این قرار است:
یک پلاک گچی تزیینی از کاخ تیسفون منسوب به زمان شاپور اول (272-241 میلادی) که چهار جفت برگچة دو قسمتی درچهار گوشة آن دیده میشود. هریک ازاین برگچههای دو قسمتی مانند برگچههای انتهای حروف کوفی مسجد نائین سه لبی است و محاذی یا پشت به پشت هم قرار گرفته است.
عکسی از داخل مقبرة پیر بکران اصفهان مورخ 703 هجری که درسمت راست آن یک کتیبة کوفی گوشهدار دیده میشود.
اول خصوصیات زیبائی و زیبائی شناسی ـ بعضی از حروف کوفی هرسه نوع خط (به مفهوم وسیع) را القاء میکند مثلأ اگر کتیبة کوفی روی سینی نقرة سلجوقی(36) دقت شود ملاحظه میگردد که:
1- دستة بعضی ازحروف، چون الف و لام، و انتهای بعضی دیگر، چون «ن»، عمودی است و میتواند کموبیش احساسی را که سایر خطوط عمودی در بیننده ایجاد میکند، بوجود آورد.
2- حروف مختلف با قطعات افقی بهم متصل میشود و این قطعات، بخصوص در کتیبههای بزرگ، میتواند همان احساسی را که سایر خطوط افقی در بیننده القاء میکند بوجودآورد.
بعضی ازحروف، ازجمله «ن»، مدور است و میتواند مانند سایر خطوط منحنی متعادل کنندةقطعات عمودی و افقی و به عبارت دیگر نرم و مطبوع باشد.
4- انتهای دستة حروف اریب است و میتواند همان خصوصیت احساس سایر خطوط مورب را داشته باشد.
5- انتهای دستة حروف یک پیچ ظریف را نشان میدهد و گوئی میخواهد تأثیر شگرفت «پیچوخم وقوس وهلال» مندرج درنوشتة استاد علی نقی وزیری را دربیننده ایجاد کند.
دوم خصوصیات هندسی ـ موضوعات هندسی از قدیم الایام مورد توجه بوده و شاید اولین نقوشی که بشرایجاد کرده، نقوش هندسی بوده است زیرا کشیدن این نقوش آسان و ساده و مرکب ازچند خط بوده است. نقش زگزاگها، جناغها،مثلثات، مربعات، لوزیها و غیره ازجملة نقوشی است که انسان درروی دست ساختهای خود، بخصوص سفالها،ایجاد کرده و با کاوشها دراختیار بشر امروزی قرار گرفته است(37).
چنانچه در کوفی گوشهدار مقبرة پیر پکران دقت شود معلوم خواهد گردید که علاقه به روش هندسی چگونه حروف را از خطوط افقی و عمودی تشکیل داده و حتی قسمتی از کلمات را برای این منظور شکسته و برگردانده است و گوئی درنظر هنرمند حروف کتیبه با قطعات آجر تفاوتی نداشته است؛او آن حروف را درکنار هم نصب کرده و یک چهارگوش نسبة بزرگ را بوجود آورده است که در لحظات اول شخص بیسواد و باسواد یک نوع کشش هنری را احساس میکند.
سوم خصوصیات اندیشه و فکری ـ اندیشه و افکار هنرمند و هنردوست درایجاد آثار هنری از قدیمالایام مؤثر بوده وهست و همین تأثیرات فکری است که مکاتب مختلف هنری چون رمانتیزم(38)،ناتورالیزم(39) و غیره را بوجود آورده است. هرخط، ازجمله کتابت کوفی، نمیتواند ازاین قاعده مستثنی باشد. وقتی خطاط حروف کوفی گوشهدار رامیریزد احتمالأ میل دارد حرکت این حروف رابرطبق قواعد مدون و منظم هندسی ترتیب دهد و هنگامی خطاط دیگری انتهای حروف کوفی را به گل و برگ استیلیزه مبدل میکند شاید غرق در تخیل و تصور است و خیال میکند این حروف میتواندگل و برگ بدهد، آنهم گل و برگی که در طبیعت واقعیت ندارد.
بالاخره زمانی که خطاط کوفی پیچنده (معشق) را بکار میبرد ممکن است دارای افکار شاعرانه است و خیال میکند حروف کوفی میتواند مانند «طرة پرپیچوخم» به پیچد و حلقه شود و یا رشد و حرکتی نظیر عشقه داشته باشد.
چهارم خصوصیات تصویری ـ حروف کوفی میتواند، توسط هنرمند، چون موضوعات تصویری و نقاشی بکار رود و دراین صورت رجعت به زمانی است که خط در مرحلةتصویری و درحقیقت خلاصهای ازاصل مورد نظر بوده است(40).
شاید اظهار شود که یک گچبر و یا کاشیکار و درعین حال خطاط متوجه خصوصیتهای فوقالذکر نبوده و به عبارت دیگر از زبائیشناسی و دقایق آن،از هندسه و قواعد آن، از اندیشه و مراحل آن، از تاریخ الفباء و سوابق آن مطلع نباشد. دراین صورت این هنرمند اجراکنندة دستورات و تمایلات هنردوست و یا الهام گیرنده از محیط و سنتهای آبا و اجدادی خوداست و با توجه بهمین موضوع مسألة خصوصیات محیطی مطرح میشود و نگارنده میخواهد بگوید منشاء خط کوفی شیوة ایرانی را، ولو با دخالت خصوصیتهای فوقالذکر،میتوان درخود ایران جستجو کرد و چون ازجریان تغییر مدّ و جرّ حروف ساده کوفی، بدست ایرانیان، و همچنین خاصیت هندسی آنها فوقأ صحبت شد، ذیلأ دربارة بعضی عناصر و موضوعاتی که احتمالأ درترکیب انواع دیگر کوفی تزیینی (برگدار،گلوبرگدار، پیچنده و گرهدار) مؤثر بوده است جستجو میشود.
عکسی ازبدنة یک کوزه سفالی منسوب به قرن دوم یا سوم هجری که دارای تزیینات گیاهی ازجمله برگچههای پنج لبی گلابی شکل و ساقههای راستی است که انتهای آن به برگچههای سهلبی ختم میشود و شباهت به دستههای حروف کوفی برگدار مسجد نائین دارد.
راجع به کوفی برگدار یعنی حروفی که انتهای دستة آنها به یک برگچة سه لبی ختم میشود ویا جفت دستة آنها یک برگچة پنج لبی را نشان میدهد میباید یادآور شد که شبیه این زینت درتزیین بناهای ساسانی بکاررفته و برای روشن شدن مطلب در خطوط کوفی مسجد نائین، ازنظر برگهای انتهائی دستة آنها، دقت میشود.
به طوریکه گفته شد(41) دوکتیبه یکی با اندازة بزرگ در زیرگنبد بالای محراب و دیگری با اندازة کوچک درنبش قوس آن
وجوددارد. انتهای دستة حروف این کتیبهها به یک برگچة سه لبی ختم میشود و گاهی جفت دستة بعضی حروف درکنارهم قرار میگیرد و متوازیأ صعود میکند و دوبرگچة سهلبی متقارن میدهد بطوریکه مجموعأمانند یک برگچةپنجلبی بنظر میرسد. این نوع برگهای سهلبی و پنجلبی و یا سهلبی متقارن در تزیینات دورة ساسانی و قرون اولیة دوران اسلامی بکار رفته است:
1- پلاک گچی تیسفون ـ کاخ تیسفون در زمان سلطنت شاهپور اول (272-241) ساخته شده و درآن تزیینات مختلف بکار رفته است. نوعی از تزیینات پلاکهای گچی است که قبلأ تهیه و در سطوح دیوارها نصب میشده است. روی یکی ازاین پلاکها زینتهای ذیل بنظر میرسد:
یک جفت بال برافراشته که یک کلمه را درمیان گرفته است.
یک حلقة مروارید شکل که بالهای برافراشته را درمیان گرفته است.
چهارجفت برگچة دوقسمتی که در چهارگوشة پلاک و خارج حلقة مروارید شکل گچبری شده است. هریک ازاین برگچههای دوقسمتی، مانند برگچههای انتهای حروف کوفی مسجد نائین، سه لبی است (شکل17) و متقارنأ محاذی هم یا پشت به پشت قرار گرفته است(42).
2- کوزة سفالی خوزستان ـ این کوزه منسوب به قرن دوم یا سوم هجری است و در گردن و بدنه دارای تزیینات گیاهی و مرواریدی و غیره است(43). ازجملةتزیینات گیاهی برگچههای پنجلبی گلابی شکل و ساقههای راستی است که انتهای آن به برگچههای سه لبی ختم میشود. این ساقهها، که پشت به پشت قرار گرفته، شباهت فوقالعاده به دستههای حروف کوفی برگدار مسجد نائین دارد(شکل18) و پرفسور پوپ درکتاب شاهکارهای هنر ایران این مطلب را یادآور شده است(44).
یک ظرف سفالی از نیشابور منسوب به قرن چهارم هجری که بعضی از تزیینات آن را ساقههای متقارن و پشت به پشت سه لبی تشکیل میدهد و این ساقهها شبیه جفت دستههای حروف کوفی مسجد نائین و مسجد اردستان است.
3- ظرف سفالی نیشابور ـ این ظرف منسوب به قرن چهارم هجری است(45) و ازجملةتزیینات آن ساقههای متقارن و پشت به پشت است که مانند جفت دستههای حروف کوفی مسجد نائین بنظر میرسد(شکل 19).
4- ظرف سفالی دیگر ـ این ظرف منسوب به قرن سوم یا چهارم هجری است و حلقهای از ساقههای راست، که انتهای آنها به برگچههای سه لبی ختم میشود، لبة آن را زینت میدهد منتهی دراین جا قاعدة تقارن رعایت نشده و ساقهها متوالیأ و بطور شعاعی قرار داده شده است(46).
پلاک گچی تیسفون، کوزة خوزستان و دوظرف دیگر میفهماند که بر گچههای سه لبی وپنج لبی قبل ازایجاد مسجد نائین معمول بوده ودرواقع هنرمند گچکار دسته های حروف کوفی را بجای ساقة بر گچههای دوره ساسانی وقرون اولیه اسلامی بکار برده وکوفی بر گدار را آغاز کرده است(46 ).
قرائن دیگری که توجه گچ بران مسجد نائین را بهموضوعات تزئینی سنتی روشن میکند وجود گلهای کوچک شش لبی، در بین حروف، وبر گچه های دو شاخه، به شکل بالهای برافراشته، است که درزینت فلزات وحجاری آن دوره ساسانی معمول بوده وازآنزمان جمله برگهای برافراشتهای است که جسم مدور وانارشکل را دربر میگیرد ویا بالهای برافراشتهای است که تاج بعضی شاهان ساسانی(48 )رادر میان میگیرد.
در کوفی بر گدار مسجد اردستان، بطوریکه فوقأ گذشت، بعضی حروف دستة خمیدة نازک داردومنتهی به یک برگچة سه لبی میشود(شکل20 ). نظیر این دستهها، یا بطور بهتر ساقهها، نیز در گچبری دورة ساسانی وجود داردو مثال روشن آن در یک پلاک گچی بدستآمده از کاخ بیشاپور(شکل21 )دیده میشود(49 )بهاین معنی که درچهار گوشة آن چهار جفت برگچة دوقسمتی ساخته شده و ساقة هرقسمت از برگچهها،مانند مورد مسجد اردستان، خمیده و نازک است و درانتها دارای یک برگچة سه لبی است.
قرینة دیگری که نشان میدهد گچکاران مسجد نائین به سنتهای قبل ازخود توجه داشتهاند بکاربردن رشتههای مروارید شکل است که در پلاکهای دورةساسانی و گچبریهای روی ستونهای نزدیک محراب مسجد نائین بکار برده شده(50) و حتی این زینت در زه کتیبه نیز بچشم میخورد.
راجع به کوفی گل و برگدار میباید یادآور شد که این کوفی نیز از روش کوفی برگدار مستثنی نیست. دراین نوع،کتیبهها در زمینهای از گل و برگ قرار داده میشود و یا انتهای حروف به شاخههای نازک گیاهی منتهی میگردد. درموردی که دستههای حروف به شاخهها منتهی میشود تفاوت قابل ملاحظهای دربین نیست و درواقع برگهای سادة کوفی برگدار به شاخهها تبدیل شده است.
زمینة پوشیده ازگل وبرگ،به عبارت دیگر پوشیده از اسلیمی، نیز ازسابق درایران معملو بوده و، به گفتة پرفسور پوپ امریکائی، جاهای خالی صفحات تزیینی را پر میکرده است(51). این اسلیمیها که در اغلب آثار هنری ایران و سایر ممالک اسلامی بچشم میخورد،زمینة کتیبهها را نیز مزین کرده و در واقع همان گیاهانی که خطوط و ابعاد یک بنای دورةساسانی را دربرگرفته بوده، خطوط کوفی اسلامی را نیز درمیان گرفته است(52) و یا همان شاخههائی که در دم بعضی نقوش دورة ساسانی روئیده(53)،از انتهای حروف کوفی نیز جستن کرده است.
و اما راجع به کوفی پیچنده و گرهدار،دراین دونوع، دستة حروف بدور خود یابدور دستة دیگر و یا دودسته بدور هم پیچیده و گره خورده و درواقع بمنزلة رشتهها و ساقهها شمرده شده است.
این پیچش، که خاصیت احساسی و زیبائیشناسی دارد،از قدیمالایام درایران و سایر کشورها مورد توجه بوده و نگارنده درشمارة 93 مجلةهنرومردم به عنوان «پیچ تزیینی در آثار تاریخی اسلامی ایران» درآنباره و منشاء آن صحبت کرده است(54). گره خوردگی و مشبک شدن نیز درواقع نوعی پیچ مرکب و متداخل است که درآن رشتهها،اضافهبرخمیدگیها،بدور هم میپیچد، محکم میشود و یا از لابلای هم میگذرد که شکل سادةآن بافت حصیری و طرز پیچیدة آن بافت بعضی پارچهها و قالی است. این نمونهها همه جا در دسترس هنرمند و خطاط بوده و اضافه برآن میتوانسته از سرمشقهای طبیعی حولوحوش خود استفاده نماید؛ مثلأ گچبر مسجد جمعةنائین،که در روی ستونهای آن مسجد برگها و ساقههای مو و خوشههای انگور را مجسم کرده(55)، شکل زنجیرة ساقههای مو و پیچ و تاب و گره خوردگی آن را میدیده و میتوانسته آن را چون نمونه هنگام ساختن کوفی مدرسة حیدریة قزوین(56)، که چند سال مؤخر بر مسجد نائین است، انتخاب نماید.
یک پلاک گچی بدست آمده از کاخ بیشاپور منسوب به قرن سوم میلادی که درگوشههای آن جفت برگچههای دوقمستی القاء گردیده است و ساقة هرقسمت از برگچهها مانند دستة بعضی از حروف کوفی مسجد اردستان و مسجد نائین خمیده و نازم و سه لبی است.
پاورقیها:
1- تاریخ عمومی هنرهای مصور،تألیف استاد علی نقی وزیری، تهران 1337، ص 9 و 10.
2- به صفحات بعد مراجعه شود.
3- اطلسخط، تألیف حبیبالله فضائلی، اصفهان 1391 قمری،ص 125 و بعداز آن.
4- تاریخ تمدن اسلام، تألیف جرجی زیدان، ترجمه و نگارش علی جواهر کلام، تهران 1345، ص 452.
5- مقدمة ابنخلدون،جلد دوم،ترجمة محمدپروین گنابادی، تهران 1337، ص 839 تا 844.
6- راهنمای صنایع اسلامی، تألیف دکتر س ـ م ـ دیماند، ترجمة دکتر عبدالله فریار، ترهان 1336، ص 77.
7و8- ایضأ ص 79.
9- تاریخ ادبیات درایران، جلد اول، تألیف دکتر ذبیحالله صفا،تهران 1338، ص 154 و 155.
10- مقدمةابنخلدون، جلد دوم، تألیف عبدالرحمنبن خلدون،ترجمةمحمدپروین گنابادی، تهران1337، ص838.
11- اطلس خط، تحقیق در خطوط اسلامی، تألیف و تصنیف حبیبالله فضائلی، 1391 هجری قمری، ص 149 بعدازآن.
12- ایضأ زاهنمای صنایع اسلامی، ص 79 و 80.
13- صنایع ایران بعدازاسلام، تألیف دکتر زکی محمدحسن، ترجمة محمدعلی خلیلی، تهران 1320، ص 292 و 293.
14- اطلس خط، تألیف حبیبالله فضائلی، اصفهان 1391 قمری، ص 149 و بعدازآن.
15و16- ایضأ صنایع ایران بعدازاسلام، ص 295.
decorative kofi
كوفي الزخرفية
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
آواشناسی:
منبع:
واژهنامه آزاد
معادل ابجد:
594
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
decorative kofi
عربی
كوفي الزخرفية
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
برای نوشتن کلمه "کوفی تزئینی" و استفاده صحیح از آن در متن فارسی، باید به چند نکته قواعدی و نگارشی توجه کرد:
- الفبای فارسی: اطمینان حاصل کنید که واژهها به درستی با حروف فارسی نوشته شدهاند.
- فاصلهگذاری: بین دو کلمه "کوفی" و "تزئینی" باید یک فاصله مناسب وجود داشته باشد.
- علامتگذاری: در صورت نیاز به استفاده از نشانهها، مانند ویرگول یا نقطه، دقت کنید که آنها به درستی در متن قرار گیرند.
مثال برای استفاده در متن:
- "خط کوفی تزئینی یکی از زیباترین خطوط اسلامی است که در تزئینات معماری و کتابت مورد استفاده قرار میگیرد."
اگر به نکات خاصتری نیاز دارید یا سؤالات بیشتری دارید، لطفاً بفرمایید!