لک
licenseمعنی کلمه لک
معنی واژه لک
lak
stain
|
لک
مترادف:
1- لكه
2- پارچه، كهنه پارچه، لته
3- پاره، تكه پاره
4- باطل، بيهوده، پوچ، ياوه
5- ابله، احمق
6- صدهزار
7- خسيس، لئيم
8- پيس
9- خال، داغ، نشان
10- آسيب، فساد، لهيدگي
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(صفت) [قدیمی]
مختصات:
( ~ .) (اِ.)
الگوی تکیه:
S
نقش دستوری:
اسم
آواشناسی:
lak
منبع:
واژهنامه آزاد
معادل ابجد:
50
شمارگان هجا:
1
دیگر زبان ها
انگلیسی
stain | spot , speck , blot , stigma
ترکی
lak
فرانسوی
lac
آلمانی
lak
اسپانیایی
lak
ایتالیایی
lak
عربی
لاك
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "لک" در زبان فارسی میتواند به معانی مختلفی اشاره داشته باشد، از جمله لکه، نشانه، یا علامت. در ادامه به برخی از قواعد نگارشی و نحوه استفاده از این کلمه اشاره میشود:
-
نقطهگذاری و جملات:
- هنگام استفاده از کلمه «لک» در جملات، باید توجه داشت که جمله به طور کامل و واضح بیان شود. مانند: "در صورت وجود لک بر روی دیوار، باید آن را تمیز کرد."
-
شرح معانی:
- اگر در متنی بخواهید معنا یا توضیحی درباره "لک" بدهید، میتوانید جملهای مانند "لک به معنای لکه یا علامت بر روی سطحی است" استفاده کنید.
-
ترکیب و همنشینی:
- "لک" میتواند با کلمات دیگر ترکیب شود، مانند: "لک پوست" یا "لک رنگ".
-
استخراج و ذکر توضیحات اضافی:
- هنگام استفاده از "لک"، میتوانید توضیحات اضافی یا توضیحات علمی در مورد آن بدهید. مثلاً: "لکهای حاصل از آفتاب در پوست به دلیل اشعه UV ایجاد میشوند."
-
نحوه تلفظ:
- توجه به تلفظ صحیح کلمات نیز مهم است. "لک" باید به صورت واضح و صحیح تلفظ شود.
- استفاده در شعر و ادبیات:
- در ادبیات فارسی، "لک" میتواند به عنوان یک سمبل یا تصویر استفاده شود. برای مثال: "لک عشق بر دلم نقش بسته است."
با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه "لک" به درستی و به زیبایی در نوشتهها و گفتگوهای خود استفاده کنید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
- لک روی پیراهن سفیدم باعث شد نتوانم آن را به مهمانی ببرم.
- کودک با دستهای کثیف، لکهای زیادی روی دیوار گذاشت.
- لکهایی که بر روی زمین ماندهاند، نشاندهندهٔ آن است که باران به زودی خواهد بارید.