مالی
license
98
1667
100
معنی کلمه مالی
معنی واژه مالی
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | financial, fiscal, pecuniary | ||
عربی | مالي | ||
ترکی | parasal | ||
فرانسوی | financier | ||
آلمانی | finanziell | ||
اسپانیایی | financiero | ||
ایتالیایی | finanziario | ||
مرتبط | مالیاتی، محاسباتی، نقدی، پولی، جریمه دار، مال | ||
واژه | مالی | ||
معادل ابجد | 81 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
تلفظ | māli | ||
نقش دستوری | صفت | ||
ترکیب | (صفت) [عربی: مالئ، مقابل خالی] [قدیمی] | ||
مختصات | (اِفا.) | ||
آواشناسی | mAli | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | واژهنامه آزاد | ||
نمایش تصویر | معنی مالی | ||
پخش صوت |
مالی. "همجنسگرای زن" (لزبین Lesbian )، زنی که گرایش و پیوند جنسی به همگون خود داشته باشد. زنی که دلدار و یا دلداده زنی دیگر باشد. زنی که با بوسیدن، نوازش برجستگی زنی دیگر و یا مالیدن آلت زنانه خود به او به لذت جنسی برسد. زنی که با زنی دیگر ازدواج کند.
financial, fiscal, pecuniary
مالي
parasal
financier
finanziell
financiero
finanziario
مالیاتی، محاسباتی، نقدی، پولی، جریمه دار، مال