مجاز
licenseمعنی کلمه مجاز
معنی واژه مجاز
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- جايز، روا، قانوني، مشروع 2- اجازه دار، مختار، مخير | ||
متضاد | حقيقت | ||
انگلیسی | allowed, permissible, allowable, licensed, permissive, admissible, rated, lawful, licit, admittable, tropologic, free | ||
عربی | سمح، مسموح | ||
ترکی | izin verilmiş | ||
فرانسوی | autorisé | ||
آلمانی | erlaubt | ||
اسپانیایی | permitido | ||
ایتالیایی | consentito | ||
مرتبط | رخصت دادنی، جایز، قابل قبول، اسان گیر، پذیرفتنی، قابل تصدیق، ارزیابی شده، قانونی، حلال، داتایی، حراجی، گرمسیری، مجازی، دارای تفسیر اخلاقی، رایگان، مجانی، رها، عاری، ازاد | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "مجاز" در زبان فارسی به معنای "مجاز" یا "مجاز بودن" است و میتواند در متون رسمی و ادبی به کار رود. در زیر به برخی از قواعد و نکات نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره میشود:
توجه به این نکات در نگارش کمک میکند تا از کلمه "مجاز" به درستی و در موقعیتهای مناسب استفاده شود. | ||
واژه | مجاز | ||
معادل ابجد | 51 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
تلفظ | mojāz | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (صفت) [عربی] | ||
مختصات | (مَ) [ ع . ] (اِ.) | ||
آواشناسی | majAz | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | واژهنامه آزاد | ||
نمایش تصویر | معنی مجاز | ||
پخش صوت |
مَجاز یا شیوه بیان مجازی عبارت است از به کارگیری واژه و سخن را در معنای دیگر و غیرواژگانی آن. در شیوه بیان مجازی بطور معمول بین معنای حقیقی و معنای مجازی کلمه یا کلام رابطه و پیوندی برقرار است، نیز قرینه ای به شکل لفظی یا معنوی به کاربرد مجازی کلمه و یا سخن اشاره دارد. به مجازهایی که در ذهن خواننده و یا شنونده تصویری خلق می کنند، صور خیال یا تصاویر شاعرانه و به بیانی که از این صور یا تصاویر بهره می برد، شیوه بیان تصویری گفته می شود. این گونه مجازها در زبان و ادبیات، بخصوص ادبیات غنایی، کاربرد فراوان دارد. کلمه "مجاز" در زبان فارسی به معنای "مجاز" یا "مجاز بودن" است و میتواند در متون رسمی و ادبی به کار رود. در زیر به برخی از قواعد و نکات نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره میشود: املا: کلمه "مجاز" باید با حروف صحیح و به شکل صحیح نوشته شود. توجه داشته باشید که تلفظ آن /mæʤæz/ است. نوع کلمه: "مجاز" یک صفت است و میتواند به تنهایی یا به همراه اسمهایی مانند "استفاده"، "سخن"، "عمل" و ... در جملات به کار رود. نحو: این کلمه میتواند به عنوان صفت در توصیف اسمها در جمله استفاده شود. به عنوان مثال: "استفاده از واژههای غیرمجاز ممنوع است." ترکیبها: "مجاز" میتواند در ترکیبهای مختلفی مانند "مجازات"، "مجازاتهای مالی" یا "مجاز به" نیز استفاده شود. معانی و مفاهیم: کلمه مجاز ممکن است معانی مختلفی داشته باشد، مانند "اجازه داده شده" یا "قانونی". بسته به سیاق و متن، معنای آن ممکن است تغییر کند. توجه به این نکات در نگارش کمک میکند تا از کلمه "مجاز" به درستی و در موقعیتهای مناسب استفاده شود.
مجازها در زبان و ادبیات فارسی، معمولاً به غالب آرایههای ادبی زیر به کار گرفته می شوند:
تشبیه، استعاره، مجاز مرسل، کنایه
1- جايز، روا، قانوني، مشروع
2- اجازه دار، مختار، مخير
حقيقت
allowed, permissible, allowable, licensed, permissive, admissible, rated, lawful, licit, admittable, tropologic, free
سمح، مسموح
izin verilmiş
autorisé
erlaubt
permitido
consentito
رخصت دادنی، جایز، قابل قبول، اسان گیر، پذیرفتنی، قابل تصدیق، ارزیابی شده، قانونی، حلال، داتایی، حراجی، گرمسیری، مجازی، دارای تفسیر اخلاقی، رایگان، مجانی، رها، عاری، ازاد