مردم
licenseمعنی کلمه مردم
معنی واژه مردم
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- آدم، آدمي، آدميزاد، انس، انسان، بشر، توده، خلق، عوام، ملت، ناس، نفوس | ||
متضاد | پري، جن 1- انسان شريف 2- مردمك 3- آدميان، انسان ها 4- نژاد 5- اهالي، شهروند، تبعه 6- افراد، بيگانگان، غريبه ها | ||
انگلیسی | people, public, folk, population, mankind, citizenry | ||
عربی | الناس، أشخاص، شعب، سكان، أبناء، أهالي، مواطنين، قوم، أسرة، عامة الناس، بشرية، أمة، جماعة من الناس، أنسباء، أهل بالسكان، جعله آهلا بالسكان | ||
ترکی | İnsanlar | ||
فرانسوی | personnes | ||
آلمانی | menschen | ||
اسپانیایی | gente | ||
ایتالیایی | persone | ||
مرتبط | خلق، مردمان، قوم، ملت، جمعیت، عامه، عموم، گروه، قوم و خویش، نفوس، سکنه، تعداد مردم، اهلیت، بشر، بشریت، نوع انسان، نژاد انسان، جنس بشر، شهروندان، ساکنین، تبعیت، مردن، مرد | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "مردم" در زبان فارسی به معنی جمع فرد "مرد" است و به جمعیت یا جامعه اشاره دارد. برای استفاده صحیح از این کلمه، چند نکته قواعدی و نگارشی را میتوان در نظر گرفت:
با رعایت این اصول میتوانید از کلمه "مردم" به شکل مناسب و مؤثری در نوشتار خود استفاده کنید. | ||
واژه | مردم | ||
معادل ابجد | 284 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
تلفظ | mardom | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم) [پهلوی: martom] | ||
مختصات | (مَ دُ) [ په . ] (اِ.) | ||
آواشناسی | mardom | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | واژهنامه آزاد | ||
نمایش تصویر | معنی مردم | ||
پخش صوت |
مردمک چشم. ز گریه مردم چشمم نشسته در خون است ببین که در طلبت حال مردمان چون است (حافظ) کلمه "مردم" در زبان فارسی به معنی جمع فرد "مرد" است و به جمعیت یا جامعه اشاره دارد. برای استفاده صحیح از این کلمه، چند نکته قواعدی و نگارشی را میتوان در نظر گرفت: نحوه نوشتار: کلمه "مردم" به صورت یکپارچه و بدون فاصله نوشته میشود. قید و وصف: میتوان این کلمه را با صفات و قیدهای مختلف ترکیب کرد. به عنوان مثال: فعل و جملات: هنگام استفاده از "مردم" در جملات، باید به تطابق فعل با جمع توجه کرد. مثلاً: نقاط و ویرگول: در جملات حاوی "مردم"، اگر در حال بیان فهرست یا توضیحاتی دربارهٔ مردم باشید، استفاده از ویرگول و نقاط مناسب است. مثلاً: استفاده از اضافه: میتوان به "مردم" پسوند اضافه (مثل "مردم کشور" یا "مردم منطقه") اضافه کرد. کاربرد در متون رسمی و غیررسمی: کلمه "مردم" در هر دو نوع متون رسمی و غیررسمی به کار میرود، اما در متون رسمی ممکن است زبان کمی رسمیتر باشد. با رعایت این اصول میتوانید از کلمه "مردم" به شکل مناسب و مؤثری در نوشتار خود استفاده کنید.
1- آدم، آدمي، آدميزاد، انس، انسان، بشر، توده، خلق، عوام، ملت، ناس، نفوس
پري، جن
1- انسان شريف
2- مردمك
3- آدميان، انسان ها
4- نژاد
5- اهالي، شهروند، تبعه
6- افراد، بيگانگان، غريبه ها
people, public, folk, population, mankind, citizenry
الناس، أشخاص، شعب، سكان، أبناء، أهالي، مواطنين، قوم، أسرة، عامة الناس، بشرية، أمة، جماعة من الناس، أنسباء، أهل بالسكان، جعله آهلا بالسكان
İnsanlar
personnes
menschen
gente
persone
خلق، مردمان، قوم، ملت، جمعیت، عامه، عموم، گروه، قوم و خویش، نفوس، سکنه، تعداد مردم، اهلیت، بشر، بشریت، نوع انسان، نژاد انسان، جنس بشر، شهروندان، ساکنین، تبعیت، مردن، مرد