مریم فیروز
licenseمعنی کلمه مریم فیروز
معنی واژه مریم فیروز
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | mary firouz | ||
عربی | ماري فيروز | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "مریم فیروز" شامل یک نام و یک نام خانوادگی است. در زبان فارسی، برای نوشتن نامها و عناوین، برخی از قواعد نگارشی باید رعایت شود. در ادامه چند نکته درباره نگارش صحیح آن ارائه میشود:
اگر پرسش خاصی در مورد نحوه نگارش یا کاربردهای این نام دارید، خوشحال میشوم کمک کنم! | ||
واژه | مریم فیروز | ||
معادل ابجد | 593 | ||
تعداد حروف | 9 | ||
منبع | واژهنامه آزاد | ||
نمایش تصویر | معنی مریم فیروز | ||
پخش صوت |
مریم فیروز (زاده: ۱۲۹۲ ه.ش در تهران، مرگ: ۲۲ اسفند ۱۳۸۶ در تهران) یکی از چهرههای شاخص سیاسی ایران در دوران پهلوی دوم، از مخالفان رژیم سلطنتی و عضو حزب توده، مؤسس سازمان زنان حزب توده و از فعالان حقوق زنان در ایران بود.
او دختر عبدالحسین میرزا فرمانفرما شاهزاده قاجار و همسر نورالدین کیانوری از رهبران حزب توده بود.
زندگی
مریم فیروز خواهر [نصرت الدوله فیروز و دختر عبدالحسین فرمانفرما[نوه عباس میرزا، حاکم، وزیر و رئیس الوزرای معروف دوره قاجار و از متمولین طراز اول ایران) و بتول خانم کرمانشاهی بود. در سال ۱۲۹۲ هجری شمسی در تهران به دنیا آمد و در مدرسه ژاندارک و دارالمعلمات تحصیل نمود و در سال ۱۳۰۸ دیپلم گرفت. در همین سال در سن ۱۶ سالگی بنا بر تصمیم پدرش به عقد سرهنگ عباسقلی اسفندیاری (تحصیل کرده مدرسه نظامی سن سیر فرانسه) فرزند حاج محتشم السلطنه اسفندیاری درآمد و خیلی زود صاحب دو دختر به نامهای افسانه و افسر شد. ولی در سال ۱۳۱۸ اندکی بعد از مرگ پدرش فرمانفرما از همسرش جدا شد و به خانه پدری بازگشت.
از آن به بعد منزل او محفل شاعران، ادیبان و نویسندگان و مرکزی برای توسعه افکار سوسیالیستی شد. او علی رغم زندگی در یک خانواده اشرافی دوره قاجار، از طریق خانواده ایرج اسکندری در جلسات حزب توده ایران شرکت مینمود و سپس به عضویت آن درآمد. نسبت اشرافی مریم فیروز و اقدام جسورانه او در پیوستن به «جنبش تودهای» با جنجال و سروصدای زیادی همراه شد، تا جایی که نشریات خارجی از او به عنوان «شاهزاده سرخ» نام می بردند.
وی در سال ۱۳۲۳ با نورالدین کیانوری ازدواج کرد و یک عمر زندگی پرهیاهو و پرکشمکش را آغاز نمود.
او و همسرش کیانوری در پی کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ پس از چهار سال زندگی مخفیانه در سال ۱۳۳۶ ایران را ترک کردند و به شوروی سفر کردند و دو سال بعد به آلمان شرقی رفتند و به فعالیت سیاسی خود ادامه دادند. در آن سالها او به طور غیابی به اعدام محکوم شده بود. مریم فیروز با دکتر محمد مصدق، نسبت فامیلی داشت (دکتر مصدق پسر عمه او بود) و مریم فیروز در روزهای بحرانی ۲۵ و ۲۸ مرداد سال ۳۲، رابط اندرونی دکتر مصدق با رهبری حزب توده بوده است. مصدق در روز کودتا نیز در تماسی با مریم فیروز از او می خواهد که هر آنچه میتوانند در مقابل کودتا انجام دهند.منبع
پس از انقلاب ایران (۱۳۵۷) و سقوط رژیم سلطنتی، مریم فیروز و کیانوری بعد از ۲۶ سال در اردیبهشت ۱۳۵۸ به ایران بازگشتند و از آن تاریخ در ایران ساکن شدند.
به دنبال انتقاد نسبتاً شدید حزب توده از سیاست جمهوری اسلامی در ادامه جنگ با عراق، وخامت روابط ایران و شوروی و تحریک سازمان اطلاعاتی آمریکا، سیا، و به دنبال آن سرکوبی این حزب توسط رژیم اسلامی و زندانی و یا اعدام شدن بسیاری از اعضای آن، مریم فیروز نیز به همراه همسرش کیانوری به زندان افتاد و تا پایان عمر همسرش، زندانی و یا تحت مراقبت وزارت اطلاعات و در حبس خانگی بهسر برد.
کیانوری بعدها در نامهای که به تاریخ ۱۶ بهمن ۱۳۶۸ به علی خامنهای، رهبر رژیم اسلامی، پس از شرح شکنجههایی که در زندانهای جمهوری اسلامی رواج داشته، درباره همسرش نوشت: «همسرم مریم را آن قدر شلاق زدند که هنوز پس از هفت سال، شب هنگام خوابیدن کف پاهایش درد میکند، البته این تنها شکنجه «قانونی» بود که به انواع توهین و با رکیکترین ناسزاگوییها تکمیل میشد (فاحشه، رئیس فاحشهها و...) آن قدر سیلی و توسری به او زدهاند که گوش چپ او شنواییاش را از دست دادهاست، یادآور میشوم که او در آن زمان پیرزنی هفتاد ساله بود».
مریم فیروز افزون بر چند ترجمه و مقاله، کتابی بهنام چهرههای درخشان نگاشتهاست که شرحی است از فداکاریها و حمایت مردم عادی از افراد سیاسی تحت تعقیب حکومت کودتا. او در این کتاب، از این چهرههای گمنام و درخشان قدردانی میکند. کتاب دیگری نیز به نام «خاطرات مریم فیروز» در اواخر دهه هفتاد شمسی منتشر شد که به نظر میرسد سفارش وزارت اطلاعات باشد. محمدعلی عمویی، یکی از اعضای حزب توده که چون او سالها زندانی بود، میگوید که او خود این کتاب را قبول نداشته و در جواب انتقادهای وی به صراحت گفتهاست که این نوشته دیگران است به نام من.
مریم فیروز در بیست و دوم اسفند هشتاد و شش در تهران درگذشت. او در هنگام مرگ ۹۵ سال داشت. پیکر مریم فیروز در گورستان بهشت زهرا به خاک سپرده شد.
تبارنامه
تبارنامهٔ خاندان آشتیانی، شاخهٔ میرزا کاظم آشتیانی
میرزا محسن آشتیانی
میرزا کاظم آشتیانی
میرزا هاشم
میرزا آقاسیبیگ
میرزا حسن
میرزا حسین
فیروز میرزا
پسر عباس میرزا
میرزا یوسف
آشتیانی
دختر
میرزا هدایتالله
وزیر دفتر
نجمالسلطنه
عبدالحسین
میرزا فرمانفرما
حسن مستوفی
میرزا حسین
وزیر دفتر
میرزا حسن
موفقالسلطنه
محمد مصدق
دختر
نصرتالدوله
میرزا محمد
عینالممالک
مظفر فیروز
مریم فیروز
احمد متین دفتری
عبدالعزیز
فرمانفرمائیان
منوچهر
فرمانفرمائیان
ستاره
فرمانفرمائیان
محمدحسین
فیروز
اسکندر فیروز
منابع
در ویکیانبار پروندههایی دربارهٔ مریم فیروز موجود است.
↑ مریم فرمانفرمائیان. خاطرات مریم فیروز. چاپ اول 1373. تهران: دیدگاه، 1373. 40. شابک ۹۶۴-۴۲۳-۲۸۷-۹.
↑ ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ مرگ مریم فیروز، شاهزاده سرخ ایران در وبگاه فارسی شبکه بی بی سی
↑ متن نامه افشاگرانه نورالدین کیانوری از زندان اوین وبگاه راه توده
↑ ۴٫۰ ۴٫۱ زندگی و مرگ مریم فیروز در وبگاه دویچهوله
↑ «مریم فیروز درگذشت» (فارسی). وبگاه رادیوزمانه.
*این سه زن، مسعود بهنود
خاندانهای حکومتگر در ایران، دکتر باقر عاقلی، ص۵۱-۵۹.
زنان سیاستمدار - مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران IICHS
ن • ب • و
جنبش زنان در ایران
گروهها
انجمن حریت نسوان • جمعیت پیک سعادت نسوان • جمعیت نسوان وطنخواه • هماندیشی زنان • کمپین یک میلیون امضا • کمپین قانون بیسنگسار • مجمع انقلابی نسوان • منشوری از آن خود • کانون هستیا اندیش • گروه میدان زنان • مرکز فرهنگی زنان
پیشگامان
شهناز آزاد • توبا آزموده • فخرعظمی ارغون • بیبیخانم استرآبادی • محترم اسکندری • مستوره افشار • ماهسلطان امیرصحی • صدیقه دولتآبادی • فخرآفاق پارسا • زندخت شیرازی • مریم عمید • قرهالعین • مریم فیروز • نورالهدی منگنه • روشنک نوعدوست • فهرست کاملتر فعالان حقوق زنان در ایران
نشریهها
پیک سعادت نسوان • جهان زنان • دانش • دختران ایران • زبان زنان • شکوفه • عالم نسوان • نامه بانوان • نسوان وطنخواه / ماهنامه زنان • میدان زنان • نشریه زنستان • کانون زنان ایرانی
تاریخهای مهم
۸ مارس ۱۳۵۷ • ۲۲ خرداد ۱۳۸۴ • ۲۲ خرداد ۱۳۸۵
جستارهای وابسته
حق رأی زنان در ایران • جنبش زنان خاورمیانه • سهمیهبندی جنسیتی دانشگاهها • شروط ضمن عقد • کمپین بینالمللی دفاع از حقوق زنان در ایران • انجمن مخدرات وطن • کنگره نسوان شرق • سازمان زنان ایران • فمینیسم • فمینیسم اسلامی و دیگر گرایشهای فمینیسم • کتاب جنبش حقوق زنان در ایران
ردههای صفحه: زادگان ۱۹۱۴ (میلادی)اعضای حزب توده درگذشتگان ۲۰۰۸ (میلادی)فعالان حقوق زنان اهل ایرانزنان اهل ایران
همچنین:
Maryam Firouz or Princess Maryam Farman Farmaian (1914 Tehran, Iran – 23 March 2008) was a daughter of Prince Abdol Hossein Mirza Farmanfarma and Batoul Khanoum. She founded the womens section of the Tudeh (communist) party in Iran.
She received a liberal education for the Persian women of her time, and attended university later in life while living in exile. She was a linguist, fluent in Persian, Arabic, French, Russian, German, and English. An independent thinker, she appreciated communist theory. Later in life she said that the reason she chose to be come a member of the Tudeh party was that when she decided to actively engage in the womens rights movement, the only party who was willing to accept her a woman and give her a chance to do something at that time was the Tudeh Party. Maryam chose to use the surname Firouz in her political struggles; her grandfathers name. She became known as Maryam Firouz in the political arena. She retained her legal name as Maryam Farman Farmaian with pride.
She first married Abbassgholi Nouri Esfandiary of Mohtashem Saltaneh in a marriage arranged by her father. They had two daughters. They divorced on the death of her father. In 1949, Maryam married Noureddin Kianouri, a member and later general secretary of the Tudeh Party of Iran.
In cooperation with Kianouri, Farman Farmaian established a womens division of the Tudeh Party. Following the attempted assassination of Mohammad Reza Shah on 4 February 1949, the Tudeh party was blamed and her husband was imputed to have been one of the masterminds of the operation. She and her husband were forced into exile. She started her life in exile in the USSR and then lived in East Berlin, in the former German Democratic Republic. During her years of exile she completed her university studies and later taught French in the universities of Leipzig and Berlin.
The couple returned to Iran following the 1979 Islamic Revolution and the deposition of the Shah. The Tudeh party was reinstituted with Kianouri as General Secretary. In 1983, the Tudeh Party was again banned following accusations of espionage for the Soviet Union. Kianouri and Farman Farmaian were imprisoned. Maryam Firouz spent all of her imprisonment in solitary confinement. She was the only member of the Tudeh Partys imprisoned leadership who did not make a forced confession on TV at the time. She was released from prison in 1994 and placed under house arrest for a couple more years before being released to the custody of her eldest daughter in Tehran.
After his release in the mid 90s, Kianouri wrote an open letter detailing the torture of himself and his wife while in prison. Kianouri died on 5 November 1999.
Maryam Farman Farmaian, a.k.a Maryam Firouz, died in Tehran on March 23, 2008.
Maryam Farman Farmaian and her husband Noureddin Kianouri, Berlin, 1964
Contents
1 See also
2 References
3 Further reading
4 External links
See also
History of Iran
Qajar Dynasty of Iran
References
^ Cameron Hume, The United Nations, Iran, and Iraq: how peacemaking changed, Indiana University Press (May 1, 1994), pg. 62
^ Ali Gheissari, Seyyed Vali Reza Nasr, Democracy in Iran: history and the quest for liberty, Oxford University Press, (2006), pg. 96
^ Haleh Afshar, "Maryam Firouz", Obituary, The Guardian, 31 March 2008
^ Maziar Behrooz, Rebels with a Cause, (2000), p.129
^ "Death of Noureddin Kianouri", The Guardian (Communist Party of Australia), Issue No: 980, November 17, 1999
^ "Maryam Firouz is Dead at 95". Pezhvak: p. 42. April 2008.
Further reading
Blood and Oil: Memoirs of a Persian Prince; Manucher Mirza Farman Farmaian. Random House, New York, 1997.
External links
The Qajar (Kadjar) Pages
Maryam Feirouz died
View page ratings
Rate this page
Whats this?
Trustworthy
Objective
Complete
Well-written
I am highly knowledgeable about this topic (optional)
Submit ratings
Categories: Qajar princesses1914 births2008 deathsTudeh Party of Iran politiciansIranian women in politics
mary firouz
ماري فيروز
کلمه "مریم فیروز" شامل یک نام و یک نام خانوادگی است. در زبان فارسی، برای نوشتن نامها و عناوین، برخی از قواعد نگارشی باید رعایت شود. در ادامه چند نکته درباره نگارش صحیح آن ارائه میشود:
-
نوشتار صحیح: نام و نام خانوادگی باید به صورت صحیح نوشته شوند. "مریم" و "فیروز" هر دو با حروف بزرگ آغاز میشوند، زیرا نام خاص هستند.
-
فاصلهگذاری: بین نام و نام خانوادگی یک فاصله عادی وجود دارد. لذا "مریم فیروز" باید با یک فاصله درست نوشته شود.
-
نقطهگذاری: اگر این نام در ابتدای جمله قرار گیرد، باید با حرف بزرگ آغاز شود. به عنوان مثال: "مریم فیروز در جلسه حاضر شد."
-
تاکید بر نام خاص: اگر بخواهید بر اهمیت یا ویژگی خاصی از "مریم فیروز" تأکید کنید، میتوانید از توصیفات اضافی استفاده کنید، اما آنها باید به درستی و با رعایت قواعد نگارشی ذکر شوند.
- استفاده از علامتهای نگارشی: در متون رسمی یا ادبی، میتوانید از ویرگول، نقطه و سایر علامتهای نگارشی برای تفکیک یا ایجاد ساختار مناسب استفاده کنید.
اگر پرسش خاصی در مورد نحوه نگارش یا کاربردهای این نام دارید، خوشحال میشوم کمک کنم!