مشارکت
license
98
1667
100
معنی کلمه مشارکت
معنی واژه مشارکت
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- انبازي، سهم بري، شراكت 2- شركت كردن، انبازي كردن | ||
انگلیسی | partnership, association, collectivity, intercommunity, entirety, co-ownership, participation | ||
عربی | شراكة، مشاركة، اشتراك | ||
ترکی | katılım | ||
فرانسوی | participation | ||
آلمانی | beteiligung | ||
اسپانیایی | participación | ||
ایتالیایی | partecipazione | ||
مرتبط | شرکاء، شرکت در مالکیت، انبازی، انجمن، تجمع، وابستگی، پیوستگی، اتحاد، جمع، جامعیت، مالکیت اشتراکی، تمامیت، جمع کل، چیز درست و دست نخورده | ||
واژه | مشارکت | ||
معادل ابجد | 961 | ||
تعداد حروف | 6 | ||
تلفظ | mošārekat | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم مصدر) [عربی: مشارَکة] | ||
مختصات | (مُ رَ کَ) [ ع . مشارکة ] (مص ل .) | ||
آواشناسی | moSArekat | ||
الگوی تکیه | WWWS | ||
شمارگان هجا | 4 | ||
منبع | واژهنامه آزاد | ||
نمایش تصویر | معنی مشارکت | ||
پخش صوت |
در حال حاضر برای این واژه هیچ معنی ثبت نشده است. در صورت داشتن معنی پیشنهادی برای این واژه، لطفا آن را از طریق فرم تماس با ما به اشتراک بگذارید.
1- انبازي، سهم بري، شراكت
2- شركت كردن، انبازي كردن
partnership, association, collectivity, intercommunity, entirety, co-ownership, participation
شراكة، مشاركة، اشتراك
katılım
participation
beteiligung
participación
partecipazione
شرکاء، شرکت در مالکیت، انبازی، انجمن، تجمع، وابستگی، پیوستگی، اتحاد، جمع، جامعیت، مالکیت اشتراکی، تمامیت، جمع کل، چیز درست و دست نخورده