مقدس
licenseمعنی کلمه مقدس
معنی واژه مقدس
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | اقدس، باتقوا، پارسا، پاك، ديندار، سبوح، قدوس، متدين، منزه | ||
متضاد | ناپاك، نامقدس | ||
انگلیسی | holy, sacred, saint, sacrosanct, venerable, pious, numinous, innocent, virtuous | ||
عربی | المقدس، مقدس، تقي، رهيب، ورع، مفعم بقوة خفية، قدسي | ||
ترکی | kutsal | ||
فرانسوی | saint | ||
آلمانی | heilig | ||
اسپانیایی | santo | ||
ایتالیایی | santo | ||
مرتبط | منزه وپاکدامن، وقف شده، روحانی، قربانی کننده، ارجمند، محترم، قابل احترام، وارسته، زاهد، متقی، مذهبی، عابد، ماوراءالطبیعه، روحی، اسرار امیز، بی گناه، معصوم، مبرا، بی ضرر، بی تقصیر، با فضیلت، پاکدامن، پرهیزکار | ||
واژه | مقدس | ||
معادل ابجد | 204 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
تلفظ | moqaddas | ||
نقش دستوری | صفت | ||
ترکیب | (صفت) [عربی] | ||
مختصات | (مُ قَ دَّ) [ ع . ] (ص .) | ||
آواشناسی | moqaddas | ||
الگوی تکیه | WWS | ||
شمارگان هجا | 3 | ||
منبع | واژهنامه آزاد | ||
نمایش تصویر | معنی مقدس | ||
پخش صوت |
1ـ کسی که رفتار، گفتار و اندیشه اش کاملاً بی عیب و نقص و برابـر با اخلاق و دین است.
2ـ کسی که هیچ گناه، خطا، یا اشتباهی نکند.
3ـ کسی که همهی ویژگی های خوب را دارد.
4ـ هر جا، ابزار یا کسی که در خدمت دین است.
اقدس، باتقوا، پارسا، پاك، ديندار، سبوح، قدوس، متدين، منزه
ناپاك، نامقدس
holy, sacred, saint, sacrosanct, venerable, pious, numinous, innocent, virtuous
المقدس، مقدس، تقي، رهيب، ورع، مفعم بقوة خفية، قدسي
kutsal
saint
heilig
santo
santo
منزه وپاکدامن، وقف شده، روحانی، قربانی کننده، ارجمند، محترم، قابل احترام، وارسته، زاهد، متقی، مذهبی، عابد، ماوراءالطبیعه، روحی، اسرار امیز، بی گناه، معصوم، مبرا، بی ضرر، بی تقصیر، با فضیلت، پاکدامن، پرهیزکار