مکان
licenseمعنی کلمه مکان
معنی واژه مکان
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- جا، جايگاه، حله، ربع، فضا، محل، مسكن، مقام، مقر، موضع 2- مقام، رتبه، پايه، جاه، منزلت | ||
متضاد | زمان | ||
انگلیسی | place,location,site,position,spot,locus,locality,dwelling,habitation,stead | ||
عربی | مكان | ||
ترکی | yer | ||
فرانسوی | lieu | ||
آلمانی | ort | ||
اسپانیایی | lugar | ||
ایتالیایی | posto | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "مکان" در زبان فارسی به معنای محل و جا است و به عنوان یک اسم در جملات مختلف استفاده میشود. برای استفاده صحیح از این کلمه و رعایت قواعد فارسی و نگارشی، نکات زیر را در نظر بگیرید:
با رعایت این نکات میتوانید استفاده صحیح و معناداری از کلمه "مکان" در جملات فارسی داشته باشید. | ||
واژه | مکان | ||
معادل ابجد | 111 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
تلفظ | makān | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم) [عربی، جمع: امکِنة، جمعالجمع: اماکن] | ||
مختصات | (مَ) [ ع . ] (اِ.) | ||
آواشناسی | makAn | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | واژهنامه آزاد | ||
نمایش تصویر | معنی مکان | ||
پخش صوت |
این واژه عربی است و پارسی آن اینهاست: کلمه "مکان" در زبان فارسی به معنای محل و جا است و به عنوان یک اسم در جملات مختلف استفاده میشود. برای استفاده صحیح از این کلمه و رعایت قواعد فارسی و نگارشی، نکات زیر را در نظر بگیرید: نقطهگذاری: وقتی از "مکان" در جملات استفاده میکنید، باید توجه داشته باشید که جملات به درستی نقطهگذاری شوند. مثلاً: "مکان مناسب برای برگزاری جلسه را انتخاب کنید." ترکیب با کلمات دیگر: "مکان" میتواند با دیگر کلمات ترکیب شود و اصطلاحات جدیدی به وجود آورد، مانند "مکانهای عمومی" یا "مکانهای تفریحی". در این موارد باید توجه داشت که صرف نظر از قاعده جمع، ساختار جملات مناسب باشد. تطابق در عدد: اگر "مکان" جمع شود، به "مکانها" تغییر میکند و باید به این نکته توجه کرد که در جملات، فعل و سایر اسامی با آن هماهنگ باشند. مانند: "این مکانها برای تفریح مناسب هستند." حذف اضافات: در جملات خود از استفاده اضافی و تکرار کلمات پرهیز کنید. به عنوان مثال، به جای گفتن "این مکان یک مکان زیبا است"، میتوان گفت "این مکان زیبا است." با رعایت این نکات میتوانید استفاده صحیح و معناداری از کلمه "مکان" در جملات فارسی داشته باشید.
آسپَد (سنسکریت: آسپَدَ)
ویاک، گِواک، گیاک، جیواک (پهلوی)
واستو (سنسکریت)
اَسَنگ (اوستایی: اَسَنْگْهْ)
اَشایون (اوستایی: اَشایَئُنَ)
1- جا، جايگاه، حله، ربع، فضا، محل، مسكن، مقام، مقر، موضع
2- مقام، رتبه، پايه، جاه، منزلت
زمان
place,location,site,position,spot,locus,locality,dwelling,habitation,stead
مكان
yer
lieu
ort
lugar
posto