می زیست
licenseمعنی کلمه می زیست
معنی واژه می زیست
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | live, shack, exist, be, lived | ||
عربی | حي، نابض بالحياة، ما زال حيا، مذاع مباشرة، متوهج، نشط، مكهرب، زاهي اللون، سكن، عاش، أقام، حيي، اقتات، خلد، قضى حياته، كان في مستوى، طبق، بث على الهواء، يعيش | ||
مرتبط | زندگی کردن، زیستن، زنده بودن، منزل کردن، سکون کردن، وجود داشتن، بودن، موجود بودن، ماندن، شدن، امر فعل بودن | ||
واژه | می زیست | ||
معادل ابجد | 527 | ||
تعداد حروف | 6 | ||
منبع | واژهنامه آزاد | ||
نمایش تصویر | معنی می زیست | ||
پخش صوت |
در حال حاضر برای این واژه هیچ معنی ثبت نشده است. در صورت داشتن معنی پیشنهادی برای این واژه، لطفا آن را از طریق فرم تماس با ما به اشتراک بگذارید.
live, shack, exist, be, lived
حي، نابض بالحياة، ما زال حيا، مذاع مباشرة، متوهج، نشط، مكهرب، زاهي اللون، سكن، عاش، أقام، حيي، اقتات، خلد، قضى حياته، كان في مستوى، طبق، بث على الهواء، يعيش
زندگی کردن، زیستن، زنده بودن، منزل کردن، سکون کردن، وجود داشتن، بودن، موجود بودن، ماندن، شدن، امر فعل بودن