نظارت
licenseمعنی کلمه نظارت
معنی واژه نظارت
ne(a)zārat
supervision
|
نظارت
مترادف:
1- بازرسي، بررسي، سرپرستي، مباشرت، مراقبت
2- تماشا، نظر، نگرش
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(اسم مصدر) [عربی: نظارة] [قدیمی]
مختصات:
(نَ رَ) [ ع . نظارة ] (اِمص .)
الگوی تکیه:
WWS
نقش دستوری:
اسم
آواشناسی:
nezArat
منبع:
واژهنامه آزاد
معادل ابجد:
1551
شمارگان هجا:
3
دیگر زبان ها
انگلیسی
supervision | surveillance , stewardship , superintendence , helm , bailiwick , presidency , proctorship , superintendency
ترکی
nezaret
فرانسوی
surveillance
آلمانی
aufsicht
اسپانیایی
supervisión
ایتالیایی
supervisione
عربی
إشراف
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "نظارت" در زبان فارسی به معنای نظاره کردن و مراقبت کردن است. برای به کارگیری صحیح این کلمه و رعایت قواعد نگارشی، موارد زیر را در نظر داشته باشید:
-
فعلگذاری:
- "نظارت" معمولاً به عنوان اسم به کار میرود. به عنوان مثال: "نظارت بر کیفیت محصولات ضروری است."
-
حروف اضافه:
- در بسیاری از جملات، "نظارت" با حروف اضافهای مانند "بر" یا "بر روی" ترکیب میشود. به عنوان مثال: "نظارت بر فرآیندها باید به دقت انجام گیرد."
-
قیدها:
- استفاده از قیدهای اضافی برای توصیف نوع نظارت میتواند جملات را غنیتر کند؛ به طور مثال: "نظارت دقیق بر پروژهها اهمیت زیادی دارد."
-
ترکیب با سایر کلمات:
- میتوان "نظارت" را با دیگر کلمات ترکیب کرد، مانند: "نظارت مستمر"، "نظارتی" و "نظارتکننده".
-
جملات شرطی:
- در جملات شرطی، میتوان از "نظارت" به عنوان بخشی از شرط استفاده کرد. به طور مثال: "اگر نظارت کافی بر آموزشها وجود داشته باشد، نتیجه بهتری خواهیم گرفت."
- نحو و ترتیب کلمات:
- توجه به ترتیب کلمات و ساختار جملات میتواند معنی را تغییر دهد. به عنوان مثال: "نظارت بر کارها" و "کارها تحت نظارت" هرکدام معانی متفاوتی دارند.
با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه "نظارت" به درستی و استاندارد در متون خود استفاده کنید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
- مسئولیت نظارت بر عملکرد کارکنان بر عهده مدیر هر بخش است.
- نظارت دقیق بر فرآیندهای تولید میتواند کیفیت محصولات را افزایش دهد.
- برای پیشگیری از مشکلات، لازم است که نظارت مستمری بر پروژههای عمرانی صورت گیرد.