نورالدین کیانوری
licenseمعنی کلمه نورالدین کیانوری
معنی واژه نورالدین کیانوری
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | noureddin kianouri | ||
عربی | نوردين كيانوري | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "نورالدین کیانوری" به عنوان یک اسم خاص، دارای قواعد نگارشی و دستوری خاصی است که در ادامه به تفصیل بیان میشود:
به طور خلاصه، "نورالدین کیانوری" به عنوان یک اسم خاص، رعایت نکات ذکر شده در بالا، به درستی و زیبایی نوشتار شما کمک میکند. | ||
واژه | نورالدین کیانوری | ||
معادل ابجد | 648 | ||
تعداد حروف | 15 | ||
منبع | واژهنامه آزاد | ||
نمایش تصویر | معنی نورالدین کیانوری | ||
پخش صوت |
نورالدین کیانوری (۱۲۹۴-۱۳۷۸) دبیر اوّل حزب توده ایران از سال ۱۳۵۷ تا سال ۱۳۶۲ بود.
زندگی شخصی
نورالدین کیانوری فرزند شیخ مهدی نوری، نوهٔ شیخ فضلالله نوری و از اهالی روستای بلده در مازندران بود. او تحصیلات خود را در ایران و آلمان انجام داد و از دانشگاه آخن دکترای مهندسی راه و ساختمان گرفت. در سال ۱۳۲۳ با مریم فیروز دختر عبدالحسین میرزا فرمانفرما ازدواج کرد. مریم فیروز تا پایان عمر در کنار همسرش به فعالیت در حزب توده پرداخت و از افراد تأثیرگذار این جریان بود.
فعالیت سیاسی
پیش از انقلاب
کیانوری با پایان تحصیلات خود در ۱۳۱۹ به ایران آمد و در ۱۳۲۱ به حزب تازه تأسیس توده پیوست. کیانوری چند سال بعد رهبری شاخه جوانان حزب را بر عهده گرفت و در جریان وقایع مربوط به ملی شدن صنعت نفت از طرفداران نهضت ملی محمد مصدق بود، او با فروپاشی سازمان نظامی حزب به همراه بسیاری از رهبران دیگر توده در سال ۱۳۳۴ به اتحاد شوروی گریخت و در ۱۳۳۶ به جمهوری آلمان دموکراتیک مهاجرت نمود.
با اوجگیری جنبش انقلابی ایران در سال ۱۳۵۷ به عنوان دبیر اول حزب توده ایران جای ایرج اسکندری را گرفت و در ۲۸ اردیبهشت ۱۳۵۸ به ایران بازگشت. تعداد اندکی از گردانندگان حزب در برلین شرقی که مقر حزب توده در تبعید بود باقی ماندند و دفتر این حزب را در اروپا فعال نگه داشتند.
پس از انقلاب
کیانوری سیاست جدید حزب توده را در جهت حمایت از انقلاب ایران و ائتلاف با نیروهای مذهبی علیه طرفداران لیبرالیسم سیاسی و اقتصادی تعریف کرد و شعارهای ضدآمریکایی خمینی و طرفدارانش را وجه مشترک مهمی میان حزب توده و این رژیم میدانست. صلاحیت کیانوری و تعداد دیگری از رهبران حزب مانند محمدعلی عمویی و تعدادی دیگر برای انتخابات مجلس اول تأیید شد و این در حالی بود که ایدئولوژی مارکسیستی حزب توده از سوی حکومت جدید به کفر تعبیر میشد . علیرغم حمایت حزب توده از نظام جدید در مقاطعی حساس از جمله در جنگ ایران و عراق و همچنین قرار دادن اطلاعات محرمانه امنیتی در کودتای نوژه در اختیار مسئولان نظام جدید، (علی اکبر هاشمی رفسنجانی در خاطرات حود چندین بار به ملاقات با نورالدین کیانوری و محمدعلی عمویی در منزل شخصی خود و دریافت اطلاعات سری از آنها اشاره میکند.) استراتژی این حزب در پی تغییر ماهیت و رفتار حکومت شکست خورد. حمایت گاه بیش از حد یکسویهٔ این حزب از روحالله خمینی، و تاکید بر جنبهٔ ضدآمریکایی وی به رهبری کیانوری انجام شد.
زندان
او در بهمن ماه ۱۳۶۱ همراه با بسیاری از رهبران، اعضا و هواداران حزب دستگیر شد. چند ماه بعد در اعترافات تلویزیونی ضبط شده در زندان که دستگاههای اطلاعاتی جمهوری اسلامی ترتیب داده بودند و از تلویزیون ایران پخش شد، رهبران درهمشکسته حزب یک به یک به جاسوسی برای شوروی اعتراف کردند. کیانوری، تکیده و درهم شکسته، اظهار داشت که حزب توده از آغاز تأسیس در ۱۳۲۰ تابه حال، ابزاری برای جاسوسی و خیانت بودهاست..
کیانوری در سال ۱۳۶۸ هنگامی که ۷۴ سال داشت و پس از شش سال حبس و زیر شکنجه قرار گرفتن، در بین زندانیان تنها کسی بود که حاضر شد نامش در گزارش «گالیندوپل» نخستین نماینده کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل متحد که از زندان اوین دیدار نمود، مبنی بر شکنجهدیدن و بدرفتاری نوشته شود. او با نشان دادن دست نیمه فلج و انگشتهای شکسته و پای آسیب دیده، در حضور مسئولین زندان اوین درباره نحوه شکنجهشدن وحشیانه خود صحبت نمود و همینطور در گزارش اضافه کرد که سه تن از اعضای حزب در سلولهای انفرادی به سر میبرند، کیانوری همچنین اتهام جاسوسی و توطئه را رد نموده و اعدام هزاران جوان بیگناه را محکوم کرد.
او در زندان نامهای به خامنهای در خصوص شکنجههای زندانیان نوشت و در آن نامه گفت که برای اعتراف به اتهام دروغین تدارک کودتای مسلحانه برای سرنگون ساختن نظام جمهوری اسلامی، به همراه سایر رهبران حزب به شدت شکنجه شده و همسرش مریم فیروز و همینطور افسانه دخترش را شلاق زده و در مقابل چشمانش از سقف آویزان نمودهاند. کیانوری پس از آزادی از زندان اوین تحت مراقبت ویژه وزارت اطلاعات و تا پایان عمر خود در حبس خانگی به سر برد و تحت نظر بود. او در آستانه فروپاشی شوروی با اصلاحات گورباچف مخالفت کرد و بحران و فروپاشی شوروی را به توطئه آمریکا نسبت داد. کیانوری که در سالهای آخر عمر خود همچنان از سیاستهای حزب توده دفاع میکرد، در ۱۴ مرداد ۱۳۷۸ در گذشت.
کتابها
حزب توده ایران و مسائل میهن انقلابی ما- مجموعه مقالات، مصاحبهها، سخنرانیها ۱۳۵۷- ۱۳۶۰، تهران: انتشارات حزب توده ایران، آذر ۱۳۶۱، ۷۹۳ صفحه.
خاطرات نورالدین کیانوری، ویراستار عبدالله شهبازی، تهران: انتشارات اطلاعات، ۱۳۷۱، ۶۸۷ صفحه.
گفتگو با تاریخ، نورالدین کیانوری، ۱۳۷۶
منابع
↑ ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ نورالدین کیانوری در گفتگو با مصاحبهگر ناشناس. خاطرات نورالدین کیانوری. چاپ اول. انتشارات اطلاعات، ۱۳۷۱. ص ۱۵.
↑ علی اکبر هاشمی رفسنجانی، عبور از بحران (کارنامه و خاطرات ۱۳۶۰)، دفتر نشر فرهنگ معاصر اسلامی، چاپ چهارم ۱۳۷۸، صص ۱۰۸، ۲۲۶، ۲۷۴ ISBN 7-3-91543-964
↑ نفرت بدون فرقگذاری در وبگاه مجله تایمز شماره دوشنبه شانزدهم مه ۱۹۸۳
↑ متن نامه افشاگرانه نورالدین کیانوری از زندان اوین وبگاه راه توده
↑ The Guardian November 17, 1999
↑ CONFESSIONS written by Ervand Abrahamian at Human Rights and Democrasy Library web site
↑ متن نامه افشاگرانه نورالدین کیانوری از زندان اوین وبگاه راه توده
*گفتگو با تاریخ، نورالدین کیانوری، ۱۳۷۶
پیوند به بیرون
مقالات درباره کیانوری در وبگاه راه توده
ردههای صفحه: زادگان ۱۹۱۵ (میلادی)درگذشتگان ۱۹۹۹ (میلادی)فعالان اجتماعی اهل ایران شکنجه در ایران اعضای حزب توده دارندگان اقرار تلویزیونی در ایران زندانیان سیاسی اهل ایران فعالان سیاسی اهل ایران درگذشتگان ۱۳۷۸مهندسان عمران اهل ایران اهالی استان مازندران زادگان ۱۲۹۴
همچنین:
Noureddin Kianouri (1915 Nour, Teheran - November 1999) was an Iranian architect and political leader. Kianouri was an influential member of the Central Committee for the communist Tudeh Party. He acted as the partys General Secretary from 1979 to 1984.
History
Kianouri was born into the well-to-do family of a Persian Sheikh.
Kianouori was educated in Germany, receiving a Phd in Construction Engineering from Aachen University. He taught at Tehran University. In the early 1940s, he married feminist and communist activist Maryam Firouz. Following the 1953 Iranian coup détat and the subsequent banning of the Tudeh Party, Kianouori and Firouz lived in exile in East Germany. In their absence, they were tried by the regime of Mohammad-Rezā Shāh Pahlavi and sentenced to life at hard labor.
The couple returned to Iran following the 1979 Islamic Revolution and the deposition of the Shah. The Tudeh party was reinstituted with Kianouri as General Secretary. In 1983, the Tudeh Party was again banned following accusations of espionage for the Soviet Union. Kianouri was imprisoned and later forced to publicly confess on a televised broadcast. After his release in 1984, Kianouri wrote an open letter detailing the torture of himself and his wife while in prison.
He died on 5 November 1999.
References
^ Maziar Behrooz, "Tudeh Factionalism and the 1953 Coup in Iran", International Journal of Middle East Studies (2001), 33:3:363-382 Cambridge University Press
^ a b Haleh Afshar, "Maryam Firouz", Obituary, The Guardian, 31 March 2008
^ Manucher Farmanfarmaian, Roxane Farmanfarmaian, Blood and oil: a princes memoir of Iran, from the Shah to the Ayatollah, Random House, 2005, pg 144
^ Cameron Hume, The United Nations, Iran, and Iraq: how peacemaking changed, Indiana University Press (May 1, 1994), pg. 62
^ Ali Gheissari, Seyyed Vali Reza Nasr, Democracy in Iran: history and the quest for liberty, Oxford University Press, (2006), pg. 96
^ Maziar Behrooz, Rebels with a Cause, (2000), p.129
^ "Death of Noureddin Kianouri", The Guardian (Communist Party of Australia), Issue No: 980, November 17, 1999
View page ratings
Rate this page
Whats this?
Trustworthy
Objective
Complete
Well-written
I am highly knowledgeable about this topic (optional)
Submit ratings
Categories: 1915 births1999 deathsTudeh Party of Iran politicians
noureddin kianouri
نوردين كيانوري
کلمه "نورالدین کیانوری" به عنوان یک اسم خاص، دارای قواعد نگارشی و دستوری خاصی است که در ادامه به تفصیل بیان میشود:
-
جداسازی اسمها: "نورالدین" یک اسم مرکب است و باید به طور کامل نوشته شود. در فارسی، اسمهای مرکب معمولاً بدون فاصله در کنار هم میآیند.
-
استفاده از حرفه: در نوشتار رسمی، ممکن است بخواهید عنوان (مانند "آقای" یا "خانم") را قبل از اسم بیاورید. به عنوان مثال: "آقای نورالدین کیانوری".
-
نقطهگذاری: اگر در متنی از "نورالدین کیانوری" استفاده کردهاید و جملهای نیاز به نقطهگذاری دارد، باید بعد از اسم، و در آخر جمله، از ویرگول و نقطه به درستی استفاده کنید.
-
حرفهها و القاب: اگر "کیانوری" به عنوان نام خانوادگی یا لقب (مثلاً شاعر، نویسنده و غیره) ذکر شود، بهتر است بعد از ذکر لقب، فاصلهای برای پاسخ به ویژگیهای فرد گذاشته شود.
-
استفاده از حروف بزرگ و کوچک: در نوشتن نام افراد، حروف اول اسم و نام خانوادگی معمولاً با حرف بزرگ نوشته میشوند: "نورالدین کیانوری".
-
تطابق با قواعد املا: اطمینان حاصل کنید که املای هر دو بخش اسم (نورالدین و کیانوری) به درستی رعایت شده باشد.
- شیوه نوشتاری: در متون رسمی و علمی، بهتر است استفاده از نامهای کامل و عناوین رسمی بیشتر از نامهای کوتاه و غیررسمی باشد.
به طور خلاصه، "نورالدین کیانوری" به عنوان یک اسم خاص، رعایت نکات ذکر شده در بالا، به درستی و زیبایی نوشتار شما کمک میکند.