هزاره جات
licenseمعنی کلمه هزاره جات
معنی واژه هزاره جات
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | millennium | ||
عربی | ألف، ألف عام، الذكرى الألفية، الألفية | ||
واژه | هزاره جات | ||
معادل ابجد | 622 | ||
تعداد حروف | 8 | ||
منبع | واژهنامه آزاد | ||
نمایش تصویر | معنی هزاره جات | ||
پخش صوت |
هزاره جات ، سرزمینهای هزاره نشین، سکونت گاه هزاره ها؛ به مناطق مرکزی و تا قسمتی از جنوب و غرب افغانستان که از قسمتهایی از بلخ، هرات، تا هلمند، لشکرگاه، قندهار، غزنین، پکتیا، کابل تا شمال این کشور سمنگان را در بر می گیرد که نامهایی همچون غرجستان هم بر آن نهاده اند. در حال حاضر به خاطر هجوم اقوام پشتو در این نواحی اقلیت هزاره که ساکنان اصلی این مناطق بوده اند در طول سالیان دراز به ویژه بعد از دوران حکومت و تباهی حکمرانان درانی و سپس غلزایی همچون عبدالرحمان از قوم پشتو این قوم مجبور به ترک زمینها و خاک حاصلخیز زادگاه خویش شده اند و به بسیاری به مناطق کوهستانی و صعب العبور مرکز همچون بامیان، بهسود و غزنی پناه برده اند.
millennium
ألف، ألف عام، الذكرى الألفية، الألفية