یافتن
licenseمعنی کلمه یافتن
معنی واژه یافتن
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(مصدر متعدی) ‹یابیدن›
مختصات:
(تَ) (مص م .)
آواشناسی:
منبع:
واژهنامه آزاد
معادل ابجد:
541
شمارگان هجا:
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "یافتن" در زبان فارسی یکی از افعال مهم و پرکاربرد است. در زیر به برخی از قواعد زبان فارسی و نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره میکنم:
1. فعل بودن:
- ماضی: "یافت" به معنای "پیدا کرد" یا "به دست آورد".
- مضارع: "مییابد" به معنای "پیدا میکند" یا "به دست میآورد".
- امر: "یاب" برای دوم شخص و "بیابید" برای جمع.
2. مورد استفاده:
- این فعل میتواند در بافتهای مختلف به کار رود، از جمله:
- پیدا کردن: "او موفق شد کتاب را بیابد."
- یافتن حقیقت: "ما باید حقیقت را بیابیم."
3. جملات نمونه:
- ماضی: "او در باغ، گلهائی را یافت."
- مضارع: "او هر روز در جستجوی حقیقت مییابد."
- امر: "مرو در جستجوی آن؛ یاب!"
4. قیدها:
- میتوان قیدهایی به جمله اضافه کرد تا معنی دقیقتری به فعل بدهد. مانند:
- با دقت: "او با دقت حقیقت را یافت."
- ناگهان: "او ناگهان راهحلی پیدا کرد."
5. نگارش:
- توجه به درست نویسی، از جمله استفاده صحیح از "یافتن" به عنوان یک فعل و رعایت قواعد نحو و صرف افعال در جملات مهم است.
این قواعد، تنها بخشی از نگارش و استفاده صحیح از فعل "یافتن" را شامل میشوند. در نگارش فارسی، توجه به زمینه کلام و ساختار جملات از اهمیت زیادی برخوردار است.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
- در کتابخانه، به دنبال یافتن کتاب مورد علاقهام بودم.
- یافتن یک دوست واقعی همیشه کار دشواری است.
- با کار سخت و تلاش مستمر، موفق به یافتن شغل دلخواهم شدم.