اشکبوس
licenseمعنی کلمه اشکبوس
معنی واژه اشکبوس
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | tears | ||
عربی | دموع، قطرات الدمع | ||
ترکی | gözyaşı öpücüğü | ||
فرانسوی | baiser larme | ||
آلمانی | tränenkuss | ||
اسپانیایی | beso lagrimal | ||
ایتالیایی | bacio lacrimoso | ||
واژه | اشکبوس | ||
معادل ابجد | 389 | ||
تعداد حروف | 6 | ||
نقش دستوری | اسم خاص اشخاص | ||
آواشناسی | 'aSkbus | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | واژهنامه آزاد | ||
نمایش تصویر | معنی اشکبوس | ||
پخش صوت |
اَشــکبـوس یک نام پسرانه ایرانی است .معنی آن « فرزند پهلوان » است . به دو صورت اشکْبوس و اشکَبوس آمده است . ریشه ی آن « اَشکپوس » است . « اَشک » همان « اَرَشک » به معنی پهلوان است . « پوس » نیز همان « پسر » است . پس « اشکبوس » می شود « پسر پهلوان » .پسر در اوستایی « پوثْرا » و در سانسکریت « پوتـْرا » بوده است.
این نکته را استاد دکتر میر جلال الدین کزازی در کتاب « نامه باستان » جلد نخست صفحه 231 این گونه بررسی می کند :
«پسر » در پهلوی « پُسَر » بوده است . « ار » در آن پساوند است . ستاک واژه « پُـس » در پهلوی و دری کهن ، در همین معنی به کار می رفته است . نمونه را ، رودکی گفته است :
جُز به مادندر نماند این جهان کینه جوی با پُـسَـنْدَر کینه دارد همچو با دُختَندَرا
نیز دقیقی راست:
پُـس شاه لهراسپ گُشتاسپ شاه نگهدار گیتی ، سزاوار گاه
به گمان ریختی از این واژه« پوس » یا « بوس » را در « اشکبوس » یا « اشکپوس » باز می یابیم.به معنی « پورِ اشک »که نام یکی از پهلوانان شاهنامه و هماوردان رُستم است.
این سخن در باره معنی اشکبوس منطقی و به راستی نزدیک تر است .
tears
دموع، قطرات الدمع
gözyaşı öpücüğü
baiser larme
tränenkuss
beso lagrimal
bacio lacrimoso