امیر
licenseمعنی کلمه امیر
معنی واژه امیر
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | پادشاه، حاكم، حكمران، خان، خديو، رئيس، ژنرال، سرلشكر، سلطان، شاه، شيخ، فرمانده، ملك | ||
انگلیسی | emir, kinglet, seigneur, sultan, brass hat, amir | ||
عربی | أمير | ||
ترکی | emir | ||
فرانسوی | Émir | ||
آلمانی | amir | ||
اسپانیایی | amir | ||
ایتالیایی | amir | ||
مرتبط | پادشاه کوچک و بیاهمیت، چکاوک، آقا، سنیور، شاهزاده، خسرو، افسر ارشد ارتش، شخص مهم | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "امیر" در زبان فارسی به عنوان یک عنوان و نام به کار میرود. در اینجا چند نکته دربارهی قاعدههای نگارشی و استفاده از این کلمه آورده شده است:
با رعایت این نکات، میتوانید به طور مؤثری از کلمه "امیر" در نوشتار و گفتار خود استفاده کنید. | ||
واژه | امیر | ||
معادل ابجد | 251 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
تلفظ | 'amir | ||
نقش دستوری | اسم خاص اشخاص | ||
ترکیب | (اسم، صفت) [عربی، جمع: امراء] ‹میر› | ||
مختصات | ( اَ ) [ ع . ] (اِ.) | ||
آواشناسی | 'amir | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | واژهنامه آزاد | ||
نمایش تصویر | معنی امیر | ||
پخش صوت |
امیر رضا زیبایی - بهترین مهندس در زمینه وب و روبات های وب در سال 88 شناخته شد - کلمه "امیر" در زبان فارسی به عنوان یک عنوان و نام به کار میرود. در اینجا چند نکته دربارهی قاعدههای نگارشی و استفاده از این کلمه آورده شده است: نقطهگذاری: در نگارش جمله، اگر "امیر" در موقعیت پایان جمله قرار گیرد، باید جمله با نقطه خاتمه یابد. به عنوان مثال: "امیر به مدرسه رفت." حروف بزرگ و کوچک: در ابتدای جمله، از حرف بزرگ "امیر" استفاده میشود، ولی در وسط جمله به صورت کوچک نوشته میشود. مثلاً: "امیر در حال مطالعه است." تلفظ: در مکالمات غیررسمی، توجه به تلفظ صحیح کلمه "امیر" اهمیت دارد. تلفظ باید به گونهای باشد که معنای کلمه به خوبی منتقل شود. ترکیب با دیگر کلمات: "امیر" میتواند به عنوان یک اسم خاص و همچنین در ترکیب با کلمات دیگر مانند "امیر خان" یا "امیر سلطانی" مورد استفاده قرار گیرد. با رعایت این نکات، میتوانید به طور مؤثری از کلمه "امیر" در نوشتار و گفتار خود استفاده کنید.
پادشاه، حاكم، حكمران، خان، خديو، رئيس، ژنرال، سرلشكر، سلطان، شاه، شيخ، فرمانده، ملك
emir, kinglet, seigneur, sultan, brass hat, amir
أمير
emir
Émir
amir
amir
amir
پادشاه کوچک و بیاهمیت، چکاوک، آقا، سنیور، شاهزاده، خسرو، افسر ارشد ارتش، شخص مهم