جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

انشان پارسه

معنی: شکل گیری زندگی دسته جمعی در سرزمین انشان / پارسه
هرچند تاکنون آثار زیادی از ظهور نخستین انسان ها در سرزمین ایران شناسایی نشده است، اما شواهد کافی مبنی بر وجود اجتماعات اولیه انسانی مربوط به دوره سنگ میانه در بخش های مختلف ایران از جمله سرزمین فارس خصوصاً جلگه مرودشت دیده می شود (Sunderland, 1968: 396, Carleton S Coon, 1951:89). به نظر می رسد به دنبال انقلاب سنگ میانه، اولین شکل گیری زندگی دسته جمعی و اولین سکونتگاه های بشری در ایران به ویژه در غرب و جنوب غربی ایران آغاز گردید. در فاصله زمانی میان هزاره نهم و هشتم پیش از میلاد تا هزاره چهارم پیش از میلاد یعنی به مدت پنج الی چهارهزار سال، یک دوره مهم در تاریخ ایران و به خصوص در منطقه جنوب غرب ایران شکل گرفت (Smith, 1971: 6-13 Burney, 1977: 9-49) (تصویر شماره 2). نشانه هایی از وجود تعدادی اجتماعات اولیه که به نظر می رسد علاوه بر استفاده از غذاهای طبیعی از محصولات کشاورزی نیز استفاده می کردند شناسایی شده است. بعدها این اجتماعات اولیه و کوچک بتدریج وسعت یافته و به نواحی حاصلخیزکشاورزی نیزگسترش یافتند که می توان به عنوان مثال از سرزمین های پست نواحی آذربایجان، مرکز ایران، دره های زاگرس مرکزی و جنوبی در منطقه دهلران، خوزستان، فارس و کرمان نام برد (Hole, 1987: 29, Lamberg-Karlovsky, 1970: 111-131).

در آغاز این دوره ما شاهد زندگی مبتنی بر جمع آوری خوراک، شکار و ماهیگیری هستیم و در پایان آنشواهد باستان شناسی از وجود اشکال مختلف تولید غذا و توسعه زندگی یکجانشینی در قالب دهکده های بزرگ و در نهایت شکل گیری اولین شهرهای کوچک خبر می دهد (Smith, 1971: 6). در این دوره همزمان با بین النهرین و غرب ایران، سرزمین انشان هم شاهد شکل گیری اولین دهکده ها و توسعه مؤثر کشاورزی و اهلی کردن حیوانات و ظهور اولین جوامع نسبتاً پیچیده می باشد (Zagarell, 1982: 85). هر چند که انشان دوره های توسعه و پیشرفت از زندگی ابتدایی و پراکنده را در این مرحله به خوبی طی می کرد، اما در مقایسه با بین النهرین از سرعت کمتری برخوردار بود (Egami, 1967: 2939). به دیگر سخن هرچند که مقارن با بین النهرین، جنوب غرب ایران وارد دوره یکجانشینی شد اما از شتاب و وسعت کمتری نسبت به بین النهرین برخوردار بود.


ظهور اولین دهکده ها در انشان / پارسه


در خلال کاوش ها و بررسی ها در منطقه انشان / پارسه تپه های زیادی که بعدها به عنوان تپه های پیش از تاریخ نامیده شدند، شناسایی گردید که به عنوان مثال می توان از تپه موشکی، تپه جری A وB، تپه گپ، شمس آباد و تپه باکون که اغلب در جنوب و جنوب شرق تخت جمشید قرار دارند و از همه مهم تر تپه ملیان که در شمال غربی جلگه مرودشت نام برد. (تصویر شماره 3). در خلال انجام کاوش ها و در بستر رودخانه کر و دیگر نواحی در انشان قدیم سفال هایی یافت گردید که اعتقاد بر این است که متعلق به دوره میانه دهکده و یا دوره بعد آن که مرتبط با سفال های قبل از سفال های تپه باکون است، می باشد (Hole, 1987: 53) که در زیر به تعدادی از آنها اشاره خواهیم داشت.


تپه موشکی (Tepe Moshki) 6000-000 ق.م.


به دنبال مطالعات اولیه باستان شناسی که هرتسفلد، مک کان و لنگ دروف در منطقه مرودشت انجام دادند، واندنبرگ در بین سال های 1951 تا 1954 چندین ترانشه تحقیقاتی در منطقه انجام داد که از جمله می‌توان به مطالعات وی بر روی تپه موشکی، تپه جری A و B و تل باکون اشاره کرد (Vanden Berghe, 1959: 41-42). آخرین تحقیقات و بررسی در تپه موشکی و جری توسط گروهی از کالج دورتموث و میراث فرهنگی ایران در سال 2003 انجام گردید که اطلاعات جدیدی را به مجموعه‌های پیشین افزود (Alden, 2004: 47-61). در این مطالعات گونه‌های سفال‌های دست ساز و خاکستری رنگ با لبه‌های ساده برگشته را که در این مکانها یافته بود، در شش مکان دیگر در بستر رودخانه کر و دو منطقه دیگر در شیراز و سروستان و دره های غرب کوههای کازرون نیز یافت (Hole, 1987: 53, Sumner, 1980: 2). شواهد نشان می دهد که این سفال های یافته شده در تپه موشکی و مکانهای مذکور جزء قدیم ترین سفال هایی است که در منطقه یافت شده و بیانگر قدیمترین تمدن در این منطقه است. در هرحال سفال های نقاشی شده و نقش حیوانات ترسیم شده بر آن بیانگر این نکته است که مردم این ناحیه با شکار و حتی تربیت حیوانات و احتمالاً کشاورزی و تبادل کالاو سفال و تولید ابزار آشنا بودند (Alden, 2004: 40).


تپه جری (Tepe Jari) 5500 – 6000 ق.م.


علاوه بر تپه موشکی، تپه جری A و B و تپه گپ که همگی تقریباً در شانزده کیلومتری جنوب تخت جمشید قرار دارند توسط تیم دانشگاه توکیو در خلال مأموریت سال 1959 حفاری شد. طی بررسی های انجام شده قدیمی ترین تمدن در لایه زیرین تپه جری A کشف گردید. در ادامة بررسی‌ها حدود 64 مکان کوچک شبیه فرهنگ تپه جری A در بستر رودخانه کر و در فارس شناسایی شد. مقایسة شواهد باستان شناسی یافت شده از تپه جری A و B با سکونت گاه‌های اولیه کشاورزی در بین النهرین نشان می‌دهد که این تمدنها عقب‌تر از تمدن‌های بین النهرین بوده است. عدم شناسایی استخوان حیوانات و فقدان وسایل کشاورزی مانند تبر و وسایل کندن زمین نشان می دهد که یا مردم این ناحیه از ابزار دیگر برای این منظور استفاده می کردند و یا هنوز وابسته به زندگی شکار و پرورش حیوانات بودند تا زندگی کشاورزی (Egami, 1967: 2939).

در هر حال با توجه به مکان تپه جری که بدور از منابع آبی است به نظر می رسد نظر دوم درست تر باشد مگر این که بنا به ادعای سامنر بپذیریم که این ها زندگی کشاورزی مبتنی بر کشت دیم داشتند (به نقل از Hole, 1987: 53) که البته این نظر از حمایت دیگر محققان برخوردار نشده است.


تپه گپ (Tepe Gap) 5400-5800 ق. م.


تپه گپ در 16 کیلومتری جنو
ب تخت جمشید قرار دارد بدنبال ترانشه های اولیه که در این مکان همزمان با حفاری در تپه موشکی و تپه جری A و B انجام شد و علاوه بر حفاریهای واندنبرگ در این مکان در فاصلة سال‌های 1951 تا 1954 این مکان مجدداً توسط تیم گروه دانشگاه توکیو در سال 1959 حفاری گردید (Sono, 1967: 2940). گزارش این حفاری‌ها نشان می دهد که آثار مکشوف دراین مکان به دو لایه 14 و 15 و به دو دوره گپ 1 که قدیمی‌تر است و گپ دو تقسیم می شود (همان، ص2944). هرچند که تفاوت عمده ای در شکل سفال های این دو لایه وجود ندارد اما نقش های آنها متفاوت است. با توجه به شباهت میان سفال های تپه گپ و نمونه سفال های تل باکون خصوصاً باکون B2 و باکون A شاید بتوان چنین ادعا کرد که این دو دوره به لحاظ زمانی همدوره اند. (نمودارهای شماره 4، 5، 6)


شمس آباد 4800 – 5500 ق. م.


شمس آباد در جنوب تخت جمشید در طول کوه رحمت قرار دارد و نزدیکترین مکان بعد از باکون به تخت جمشید می باشد. بعد از تپه جری به نظر می رسد که مردم این ناحیه به شکار و کمی هم کشت دیم مشغول بودند. بهرحال شواهدی دال بر رشد کشاورزی در سرزمین انشان / پارسه می باشد و سفال های یافت شده در شمس‌آباد بیانگر همزمانی آن با باکون B پس از جری می‌‌باشد که نمونة آن در بیش از 102 مکان در بستر رودخانه کر و دیگر جاها در فارس جدید نیز دیده می‌شود (Stein, 1936: 181-188). به نظر می‌رسد که دورة شمس‌آباد با ظهور یک دوره سکونت جدید در سرزمین پارس که به عنوان دوره دهکده های میانه شناخته شده، همزمان باشد.


باکون (Bakun) 3900 – 4800 ق. م.


در میان مکان های باستانی، تل باکون در منطقه حاصلخیز جلگه مرودشت در سرزمین فارس جدید و در بستر رودخانه کر به عنوان مکانی که نقش مهمی در فهم تاریخ کهن سرزمین فارس به ویژه به دلیل گستردگی کاوش های انجام شده بر روی آن و اشیای یافت شده درآن، از اهمیت زیادی برخوردار است. باکون A به دلیل وجود سفال های نقاشی شده و فرهنگ همگون آن از اهمیت زیادی برخوردار است (تصویر شماره 7).

سفال‌های منقوش تل باکون را می توان با سفال های بالاترین لایه تپه جری همزمان دانست و در تپه گپ A و B نیز سفال های منقوشی یافت گردید که شباهتی با سفال های باکون دارند (Hole, 1987: 54) (نمودار شماره 4). سفال های منقوش مشابهی نیز در پاسارگاد یافت گردیده است (Golf, 1963: 43-63, 1964: 41-50). علاوه بر آن بیش از 150 مکان باستانی در بستر رود کر (Sumner, 1980: 3) و 67 مکان در فسا و داراب نیز سفال های منقوش شناسایی شده (Miroschedji, 1973: 1-7) که به عنوان مثال می‌توان از مکان‌های پیش از تاریخ مانند تپه سنگ سیاه، مداوان، تپه ریگی و تپه سکاور که پیشتر توسط اشتاین شناسایی شده بودند، نام برد (Stein, 1963: 183-188). در این تپه ها سفال های غیرمنقوش و زمخت که مشابه سفال های طبقه زیرین سفال های منقوش تل باکونB است، شناسایی شده است (McCown, 1970: 23). به طور کلی تقریباً بیش از 250 مکان در فارس که دارای سفال‌های منقوش باکون باشد، شناسایی شده است. با در نظر گرفتن نقش اجتماعی اقتصادی باکون به نظر می رسد که مردم ساکن در آنجا به دلیل محدودیت های منابع حیاتی منطقه، ناچار به ترک آن ناحیه و سکونت در مکان های مجاور شدند (Fried, 1967: 225-226). در این زمان ما شاهد اولین رشد جمعیت در دره های منطقه هستیم که اوج آن را در باکون میانه می بینیم. بعد از چندین هزارسال توسعه و تراکم جمعیت در بستر رودخانه کر به نظر می رسد که بعدها سیستم آبیاری به دلیل تغییر در آب و هوای منطقه، موقعیتش را از دست داد و وارد دوره کم آبی گردید (Sumner, 1986: 199). این تحول را می توان از طریق کاهش جمعیت در مناطق باستانی بعدی یعنی در دورة فرهنگ لاپی که در بستر رودخانه کر می باشد مشاهده کرد.


لاپی (Lapi) 3400 – 3900 ق. م.


لاپی روستای بزرگی است که در نزدیکی منطقه زرگان، در کنار یکی از مراتع طبیعی و در مجاورت بستر رود کر قرار دارد. در این مرتع مجموعه ای از مکان های باستانی که دارای سفال های قرمز رنگ صاف که اولین بار در بالاترین لایة تل باکون A شناسایی شد، وجود دارد. بر اساس اطلاعات بدست آمده از تل باکون و لاپی و دیگر مکان های باستانی در سرزمین فارس امروزی و مناطق مجاور می توان به این نتیجه رسید که در اواخر هزاره پنجم و اوایل هزاره چهارم پیش از میلاد، با افزایش جمعیت در انشان / پارسه، تقاضا برای کالاهای جدید توسط جامعه شبانی آن روز نیز افزایش یافته که می توان پاسخ گویی به این نیازها را در مکان هایی چون باکون شاهد بود. همچنین با نگاهی به شواهد یافت شده از تپه باکون و دیگر مکان ها و وجود مهر و نشان های دادوستد آشکار می شودکه این مکان ها محلی برای تجارت و دادوستد بوده است (Alizadeh, 1988: 29). اما در خلال دوره میانه لاپی، به نظر می رسد که جمعیت رو به کاهش یافت اما منطقه بیضا جایی که ملیان درآن قرار دارد، بدون تغییر باقی مانده است (Sumner, 1988b: 37-40). نمونه سکونتگاه لاپی میانه دلالت بر سیستم تولیدی بر اساس زندگی شبانی که از گوسفند و بز تشکیل می شد و سیستم آبیاری به شکلی محدود و نیز کشت به صورت دیم مشاهده می شود. به دنبال این دوره ما شاهد کاهش شدید جمعیت یکجانشین در همه مناطق هستیم. شاید بتوان چنین استدلال کرد که دوره توسعه اجتماعی و اقتصادی و سیاسی را که در باکون آغاز گردیده بود، در این زمان رو به افول گذاشته است.

در واقع جامعه باکون نشانگر یک موقعیت اجتماعی سیاسی است که در این مرحله به بلوغ ساماندهی و نظم اجتماعی خود نزدیک می‌شود (Fried, 1967: 185-191) و ظهور یک مرکز شهری و بزرگتر از شوش در ملیان و توسعه فرهنگ ایلام مقدم که بر سرزمین های پست و کوهستانی مسلط در دوره‌های بعد نشانگرآن است که احتمالاً این تمدن جدید ریشه در دوره پیش از باکون داشته باشد (Alizadeh, 1988: 32).


تپه ملیان و آغاز گسترش زندگی شهری در شمال غرب دره‌های مرودشت‌‌‌


تپه ملیان که روزی به عنوان شهر انشان و یکی از مراکز قدرت سیاسی عیلامی ها مطرح بود در پنجاه کیلومتری شمال شیراز و چهل و هشت کیلومتری شمال غرب و غرب تخت جمشید در دشت مرودشت قرار دارد. این شهر قدیمی در شمال غربی و در انتهای دره رودخانه کر در دشت بیضا واقع و بوسیله رودخانه کر آبیاری می شود و توسط کوههای اطراف محاصره شده است (Sumner, 1988a: 306)، (تصویر شماره 8). این مکان باستانی با 200 هکتار وسعت توسط دیوار احاطه گردیده و مکان های مورد سکونت در آن حدود 130 هکتار است (Sumner, 1985: 153)، (تصویر شماره 9). به دنبال بررسی اولیه که در1961 توسط گروه باستان شناسی فارس در ملیان انجام شد، دانشگاه پنسیلوانیا نیز پنج فصل کاوش در آن تپه را در فاصله سال های 1971 تا 1978 انجام داد (Sumner, 1974: 155-180, 1976: 103-116, 1977: 177-199).

در مدت کاوش‌های اولیه که جمعاً 340 روز به طول انجامید (Sumner, 1988a: 307) حدود 3300 متر مربع خاک برداری و کاوش گردید. در این حفاری ها، علاوه بر شناسایی چند فاز از مراحل سکونت و ساختمان های قدیمی و دیوار شهر ملیان (انشان قدیم) و سفال ها، مقدار زیادی اشیا فلزی و تعدادی متن های نوشتاری و کتیبه های گلی یافت گردید (Stolper, 1976: 89-97, 1984) که بیانگر وجود سکونت در این مکان می‌باشد که همزمان با دوره جری آغاز گردیده است. در ادامه این مطالعات و بررسی ها، فصل دیگری از کاوش‌ و شناسایی در اکتبر 2004 به مدت شش هفته توسط تیمی از کالج دارتموث امریکا و به سرپرستی جان آلدن و کامیار عبدی و با همکاری میراث فرهنگی ایران صورت گرفت که تعدادی اشیای ارزشمند نظیر آجرهای کتیبه‌دار و ظروف سفالین دسته‌دار بدست آمد (تصویر شماره 10). با مطالعه این اشیا می توان آنها را به دو گروه اصلی تقسیم کرد و دو دوره را در آنها تشخیص داد: یک گروه از آنها که متعلق به دوره بنیش (Banish) در حدود 2800–3400 می باشد و گروه دیگر مربوط به دوره کفتری (1600 – 2200) است.


الف) تمدن ملیان در دوره بنیش (2800 – 3400 ق.م.)


سفال های دوره بنیش ابتدا توسط سامنر در سال 1972 یافت گردید. بعد از آن این یافته ها به شکل فشرده ای مورد بررسی و آزمایش قرار گرفت (Sumner, 1973: 304). دو گونه سفال مشخص در این دوره شناخته شده است: یک گونه از آنها زمخت با درجه پخت پایین است که به شکل ظروف لب برگشته و سینی های ساده صاف ته دار و هاون های دسته دار می باشد. گونه دوم از آنها با درجه حرارت بیشتر و در اشکال مختلف مزین به طرحهای هندسی است (Nicholas, 1990: 1ff). حدود 30 الی 40 سکونتگاه متعلق به دوره بنیش در بستر رودخانه کر شناسایی شده است اما در مورد گستره این سکونتگاه ها در خارج از حوزه فارس شناسایی چندانی صورت نگرفته است. از مکان های احتمالی در خارج از این حوزه که توسط اشتاین گزارش شده، تپه مانگ می باشد که میروشوجی نیز در همین منطقه در فسا سفال های مشابهی را یافته است (Stein, 1936: 208-210). مشابه چنین سفال ها از نظر سبک و شکل در کوههای بختیاری (Zagarell, 1975: 145-156)، تپه ابلیس (Caldwell, 1967, Sumner, 1980: 4, Ferrier, 1989: 8) و تپه یحیی نیز یافت شده است که تا حدودی قابل مقایسه با سفال های دوره بنیش در تپه ملیان می باشد. از دوره بنیش یک بازار کوچک در 12 کیلومتری شرق ملیان در منطقة تپه قریب و 21 مزرعه و مکان‌های تولید ابزار دستی در منطقه شناسایی شده است (Sumner, 1988: 317).

چنین به نظر می رسد که تل قریب یک مرکز توزیع تولیدات این منطقه و نواحی مجاور بوده است. در دوره میانه به نظر می رسد که موقعیت ملیان ارتقاء یافت و تبدیل به یک مرکز شهری که حدود 50 هکتار را اشغال کرده بود، رسید. رشد بنیش در ملیان آنگونه که توسط سامنر مطرح گردیده ناشی از جذب ساکنان زیادی از دوره اوایل باکون (3900 – 4800) و لاپی (3400 – 3900) بوده است (Sumner, 1974: 156). برخلاف ادعای وی، البته آلدن معتقد است ظهور ملیان به عنوان یک شهر در اواخر دوره میانه بنیش (2900 – 3050) انجام شد که این رشد ناشی از مهاجرت از نواحی پست منطقه می باشد (Alden, 1979: 77-82).

به نظر می رسد که دوره اولیه بنیش (3300 – 3400) با مجموعه ای از سکونتگاه های کوچک که جمعیت آنها به بیش از هزار نفر نمی رسد شکل گرفت (Carter and Stolper, 1984: 125). شباهت های لازم بین آثار دوره شوش II و سرامیک‌های دوره بنیش نشان می دهد که احتمالاً یک ارتباط تجاری که بعدها منجر به سکونت این تجار در منطقه گردید نیز انجام گرفته است Alden, 1979: 152-159)). در سال های بعد در دوره بنیش میانه (3050 – 3300) به جمعیت آن افزوده شد و یافته های موجود در چندین مکان نشان می دهد که مردم ساکن در این مکان ها هم اکنون از تخصص بیشتری در تولید سرامیک برخوردار شده اند. شواهد همچنین نشان می دهد که بستر رودخانه کر در این ناحیه بعنوان یک مرکز واحد که بر تولید سرامیک و ظروف سنگی می پرداخت عمل می کرد. اما مکان دقیق آن مشخص نیست هرچند که نقش ملیان قابل انکار نیست (Alden, 1979: 159-165).

در اواخر دوره بنیش در ملیان (2800 – 3050) ما شاهد رشد زیاد جمعیت در این مکان هستیم. منطقه ای که توسط ملیان اشغال شده بود از ده هکتار به چهل الی پنجاه هکتار توسعه پیدا کرد. بررسی ها نشان می دهد که دیوار آهکی عریض و بزرگ شهر در این دوره ساخته شده است (Nickerson, 1977: 2-7). شهر جدید به نظر می رسد به یک مرکز جمعیتی بزرگ تبدیل شد که حتی از شهر شوش در این زمان یعنی در سال 3000 ق. م. بزرگتر بود. البته بعید نمی نماید که این افزایش جمعیت و رشد روزافزون تولید در این منطقه ناشی از نیاز و تقاضا از ناحیه بین النهرین و عیلام باشد که بدنبال شکل گیری قدرت محلی قوت گرفت. در اواخر این دوره در هرحال یک نوع کاهش در جمعیت منطقه دیده می شود که ترک ساختمان های A,B,C در تپه TUV بیانگر این کاهش می باشد (Sumner, 1976: 106). در فاصله سال‌های 2800 تا 2200 یعنی از پایان دوره بنیش 2200 که دوره کفتری آغاز می گردد، این شهر موقعیت خود را از دست داد و نمی دانیم که بر سر جمعیت آن چه آمد و چه تحولی باعث کاهش جمعیت در این فاصله شش ساله گردید. سامنر معتقد است که این تحول شاید ناشی از ییلاق و قشلاق چادر نشینان در منطقه که بدنبال چراگاهها در حرکت بودند صورت گرفته باشد (Sumner, 1988a: 317). شاید هم آن‌طور که ادعا شده است و شواهد تاریخی نشان می‌دهد، این مسئله ناشی از تحولات سیاسی در بین‌النهرین باشد که باعث کاهش جمعیت و این تحولات شد. چنان که می‌دانیم، در خلال دوره فرمانروایی سارگون و جانشینانش که بر بین النهرین فرمانروایی داشتند توانستند نه تنها بر سرزمین پست عیلام که با لشگرکشی بر نواحی کوهستانی آن بعضی از نواحی چون آوان Awan و بارهاشی Barhashi را تحت سلطه خود درآورند (Brentjes, 1995: 1004). بعد از آن هم پادشاه اکدی مانیشتوسو (2255 – 2269) ادعای شکست انشان را دارد. گودای لاگاش (2124 – 2143) نیز چنین ادعایی را مطرح می کند (ibid) که این شواهد بیانگر تحولات و تغییرات در این منطقه و ملیان می باشد. بدنبال چنین شرایط و تحولاتی در منطقه که ابتدا شاهد کاهش رونق زندگی در ملیان و بعدها شاهد ظهور مجدد انشان و شکل‌گیری دوره تمدن کفتری در ملیان بعد از 2200 می باشیم. در هر حال این کاهش جمعیت و تحولات به معنی از بین رفتن تمدن و کاهش همة فعالیتها در انشان نمی‌باشد؛ زیرا آن ‌گونه که کاوشهای جدید در تپه‌ها و مکان‌های H1s, G9/H9/19 انجام گردید، (تصویر شماره 11) ادامة حیات و زندگی در این فاصله یعنی از 2800 یا 2700 تا دورة کفتری 2200 می‌باشد (Alden, 2005: 42, Miller and William Sumner, 2003: 7) می‌باشد به طوری که دانیل پاتز تمدن عیلام را ادامة همان تمدن ایلام مقدم از دورة تمدن بنیش می‌داند (Potts, 1999: 79).


تمدن ملیان در دوره کفتری (1600 – 2200 ق.م.)


علاوه بر گونه های مختلف از سفال های منقوش با طرح های هندسی، نقوش طبیعی و پرندگان که ویژه این دوره می باشد تعداد زیادی از اشیا دیگر چون ظروف سنگی و زینت آلات کوچک نیز در آن یافت شده است. گستردگی وجود کوزه های سفالین همراه با تعداد محدودی چرم و مس بیانگر تولید این مواد در منطقه است و نیز کشف مهرها همراه با استوانه های سنگی که به تعداد زیادی در آنجا یافت شده همگی نشانگر وجود فعالیت های اقتصادی و در نتیجه نفوذ و جایگاه اقتصادی و سیاسی این شهر دراین دوره می باشد (Sumner, 1988b: 318).

در دوره کفتری مساحتی حدود 130 هکتار در داخل یک حصار 2000 هکتاری مسکون بود و جمعیت آن به حدود بیست الی سی هزار نفر می رسید. علاوه بر آن در طول این دوره خانه هایی هم خارج از حصار شهر و در جهت شمال غربی و شهر ساخته می شود. در اطراف این شهر در این منطقه سه شهر به مساحت ده تا شانزده هکتار و هشت دهکده بزرگ حدود چهار الی هشت هکتار و حدود شصت وسه دهکده کوچک حدود چهار هکتار شناسایی شده است (Sumner, 1988b: 317). تاکنون حدود 83 مکان مرتبط با دوره کفتری در بستر رود کر شناسایی شده است (Sumner, 1980: 5)، (تصویر شماره 12). سفالینه های مشابه در خارج از محدوده بستر رود کر نیز یافت شده است که می توان به عنوان مثال به تپه نخودی در پاسارگاد (Goff, 1963: 43-63, 1964: 41-50) و بوشهر و دیلمان و مگان در حوزه خلیج فارس اشاره کرد که بیانگر ارتباطات وسیع و اهمیت انشان در دوره کفتری می باشد (Maurice Pezard, 1914 cf.: Hansman, 1972: 122, Petrie, 2005: 76).

بطور کلی آثار باستانی مکشوف از تپه ملیان دوره کفتری نشانگر اهمیت و نقش مهم این شهر در این دوره می باشد. شکل سکونتگاه ها و اطلاعات کشف شده در ملیان نشان می دهد که این شهر بعنوان یک مرکز منطقه ای و مرکز تجاری و سیاسی در آن ناحیه عمل می کرد، (تصویر شماره 13). مهرها و استوانه های سنگی و دیگر اشیا مکشوفه در ملیان و شوش و در شرق ایران (Sumner, 1974: 173) نشانگر وجود ارتباط تجاری میان شرق و غرب بوده است که بعنوان مثال در این دوره فیروزه از افغانستان به طرف غرب آورده می شد و در مقابل صدف از خلیج فارس به شرق ارسال می شد (Nickerson, 1991: 5cf., Amiet, 1996: 650) و یا به تجارت بین انشان و سواحل خلیج فارس اشاره کرد (Petrie, 2005: 49). حداقل یکی از این راههای تجاری از انشان می گذشت. بعلاوه شواهد باستانی و تاریخی دلالت بر وجود یک نظام سیاسی متمرکز در منطقه به مرکزیت انشان دارند. هرچند که این مرکزیت قابل مقایسه با شهرهای بین النهرین نبوده اما نمی توان انکار کرد که انشان نقش مهمی در بعد سیاسی و اقتصادی در منطقه شرق نزدیک در اواخر هزاره سوم و اوایل هزاره دوم داشت (Nickerson, 1991: 31).

بررسی های انجام شده و شواهد موجود نشان می دهد که دوره کفتری و رونق آن در حدود 1600 ق.م. آسیب می بیند و جمعیت آن بشدت کاهش می یابد و انشان دیگر مرکزیت و رونق خود را از دست می دهد و این دوره به پایان خود می رسد. اما سفال های دوره کفتری در حد محدودی در جانب شرقی رودخانه کر چون تمدن قلعه (1000- 1600)، تمدن شرق تیموران و دروازه تپه تا حدود سال های 900 ق.م. به حیات خود ادامه می دهد. اما در هرحال ملیان دیگر رونق و مرکزیت خود را بتدریج از دست می دهد و دیگر حتی با حضورحاکمیت پارسیان در منطقه حداقل از اوایل هزاره اول دیگر این شهر نتوانست بعنوان یک شهر از اهمیت سیاسی و اقتصادی برخوردار گردد، بلکه به عکس با حضور پارسیان در منطقه این بار جانب شرقی دره رود کر بود که رونق گرفت و با بنیانگذاری تخت جمشید توسط داریوش در جانب شرقی جلگه مرودشت، ملیان برای همیشه مرکزیت خود را از دست داد.

می توان گفت شواهد باستان شناسی نشان می دهد که سرزمین فارس امروز که در دوره عیلامی انشان نامیده شد و با حضور پارسیان پارسه نام گرفت، یکی از مراکز مهم تمدنی ایران می باشد که به سرعت و تا حدودی همزمان با بین النهرین وارد زندگی یکجانشینی گردید که دهکده هایی چون موشکی، جری و باکون نشانگر اولین حضور دسته جمعی و شکل گیری دهکده از هزاره نهم یا هشتم تا ششم در این ناحیه می باشد که مقارن با سرزمین خوزستان، بین النهرین و غرب ایران می باشد.

این توسعه و گسترش بتدریج در بستر رود کر تمرکز بیشتری یافته و این سرزمین بعنوان یکی از مناطق مهم عیلام گردید به طوری‌که دومین پایتخت عیلامیان بتدریج در این ناحیه یعنی سرزمین ملیان و در جانب غربی بستر رود خانه کر ساخته شد. بطوری که این شهر در دوره عیلام مقدم و دوره بنیش بعنوان یک مرکز اداری مطرح گردید و دهکده های بسیار در حاشیه آن جای گرفتند و بعد از یک وقفه در این شهر حدود سال های 2200 – 2800 دومین توسعه در این شهر انجام گردید و شهر انشان/ملیان یکی از مراکز مهم سیاسی در جنوب غرب ایران در دوره کفتری گردید و جمعیت آن به حداکثر خود یعنی حدود 20 الی 30 هزار نفر رسید.

بدنبال این دوره که در سال 1600 به پایان می رسد جمعیت انشان کاهش یافت و در دوره عیلام میانه شهر متروک گردید و وحدت فرهنگی منطقه از بین رفت و ادامه این تمدن و فرهنگ در حد ابتدایی تری به جانب شرق دره منتقل گردید که تمدن شرق، تیموران و دروازه تا حدی بیانگر این انتقال می باشد که البته بعد با حضور گسترده تر پارسیان و تشکیل امپراتوری، جانب شرقی دره منطقه تخت جمشید از رونق فراوان برخودار گردید.

سامنر این تحول و ترک شهر انشان را ناشی از حضور پارسیان در منطقه در اواسط هزاره دوم می داند. هرچند که این نظر به دلیل عدم وجود شواهد کافی هنوز مورد بحث و سؤال می باشد و نمی توان با قاطعیت آن را تأیید کرد اما با توجه به ظهور تمدن های شرق، تیموران و دروازه که در جانب شرقی دره وجود دارند و از تمدن ملیان ابتدایی تر است و مجاورت این تمدن ها با پاسارگاد که یکی از مکان های حضور اولیه پارسیان می باشد به نظر می رسد که این نظر قابل تأمل می باشد اما پیش از کاوش های بیشتر در منطقه و شناسایی شواهد جدیدتر نمی توان دراین مورد نظر نهایی داد.
... ادامه
772 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
آواشناسی:
منبع: واژه‌نامه آزاد
معادل ابجد: 670
شمارگان هجا:

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری