اورنگ
licenseمعنی کلمه اورنگ
معنی واژه اورنگ
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- پات، تاج، تخت، ديهيم، سرير، مسند 2- خدعه، فريب، مكر، نيرنگ 3- جلال، شان، شكوه، فر | ||
انگلیسی | throne, aurang | ||
عربی | عرش، كرسي، جلس على العرش | ||
ترکی | orangutan | ||
فرانسوی | orangé | ||
آلمانی | orang | ||
اسپانیایی | naranja | ||
ایتالیایی | orango | ||
مرتبط | عرش، سریر | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "اورنگ" در زبان فارسی به معنای تخت یا بستر و همچنین به معنای مقام و منصب به کار میرود. برای استفاده صحیح از این کلمه و رعایت قواعد نگارشی، نکات زیر را در نظر داشته باشید:
با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه "اورنگ" به شیوهای صحیح و مناسب استفاده کنید. | ||
واژه | اورنگ | ||
معادل ابجد | 277 | ||
تعداد حروف | 5 | ||
تلفظ | 'o[w]rang | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم) ‹اورند، آورند، افرند، افرنگ› [قدیمی] | ||
مختصات | (اَ یا اُ رَ) (اِ.) | ||
آواشناسی | 'owrang | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | واژهنامه آزاد | ||
نمایش تصویر | معنی اورنگ | ||
پخش صوت |
ادراک کلمه "اورنگ" در زبان فارسی به معنای تخت یا بستر و همچنین به معنای مقام و منصب به کار میرود. برای استفاده صحیح از این کلمه و رعایت قواعد نگارشی، نکات زیر را در نظر داشته باشید: نحوه نوشتن: کلمه "اورنگ" بدون فاصله و با حروف فارسی نوشته میشود. استفاده درست: در جملاتی که از این کلمه استفاده میشود، باید توجه داشته باشید که معانی مختلف آن را در نظر بگیرید: جنس کلمه: "اورنگ" یک اسم مذکر است، بنابراین باید در جملات مربوط به آن از صفات و ضمایر مذکر استفاده کنید. نکات نگارشی: با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه "اورنگ" به شیوهای صحیح و مناسب استفاده کنید.
1- پات، تاج، تخت، ديهيم، سرير، مسند
2- خدعه، فريب، مكر، نيرنگ
3- جلال، شان، شكوه، فر
throne, aurang
عرش، كرسي، جلس على العرش
orangutan
orangé
orang
naranja
orango
عرش، سریر