برار
licenseمعنی کلمه برار
معنی واژه برار
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
آواشناسی:
منبع:
واژهنامه آزاد
معادل ابجد:
403
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
bar
عربی
بار | شريط , حانة , البار , قضيب , خط , مشرب , حاجز , مانع , عائق , منضدة , قضيب معدني , فاصلة موسيقية , حاجز في محكمة , سبيكة ذهب , خشبة الجزار , قفص المحكمة , إعتراض مبطل , شعاع , علم , منع , حظر , اعترض , فاصل , سد , ما عدا , حاجِز
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "برار" به معنای "برادر" در برخی لهجهها و گویشهای فارسی مورد استفاده قرار میگیرد. با این حال، در نوشتار رسمی و استاندارد فارسی، "برادر" رایجتر است.
در خصوص قواعد فارسی و نگارشی مرتبط با این کلمه، نکات زیر میتوانند مفید باشند:
-
اُملا:
- در نوشتار رسمی، بهتر است از "برادر" استفاده شود.
- "برار" به عنوان گویشی و غیررسمی مورد استفاده قرار میگیرد.
-
سرفصلهای جمع و مفرد:
- جمع "برادر" در فارسی "برادران" است.
- در گویشهای محلی ممکن است جمعهای متفاوتی نیز وجود داشته باشد.
-
کاربرد:
- در جملات رسمی و نگارشی، از "برادر" به عنوان واژهای با منشأ ادبی و رسمی استفاده کنید.
- پیشوند و پسوند:
- به عنوان نمونه، "برادر بزرگ" و "برادر کوچک" برای توضیح نسبت سنی میان برادران.
به طور کلی، در نگارش متون رسمی، بهتر است از کلمات و ساختارهای استاندارد پیروی کنید تا از ابهام و ناوضوحی جلوگیری شود.