ابن بطوطه
license
98
1667
100
معنی کلمه ابن بطوطه
معنی واژه ابن بطوطه
ابن بطوطه
معنی:
ابن بطوطه محمد بن عبد الله بن محمد بن إبراهیم لواتی طنجی، ابو عبد الله، در شهر طنجه سال ۷۰۳ ق/۱۳۰۴ م در مغرب بدنیا آمد و سال ۷۲۵ ه بسوی مکه عزیمت نمود و مصر، شام، حجاز، عراق، ایران، یمن، بحرین، ترکستان، میانرودان و بخشی از هند و چین، جاوه و شرق آفریقا را پیمود و سرانجام به مغرب نزد شاه ابی عنان از شاهان بنی مرین برگشت. سفر او ۲۷ سال به درازا کشید (۱۳۲۵-۱۳۵۲ م) و در مراکش سال ۷۷۹ ه/۱۳۷۷ م. درگذشت.
این جهانگرد معروف آمازیغی ۵ و یا ۶ بار به ایران سفر نمود و در تمام سفرهای شرقی خود از زبان فارسی برای ارتباط با غیر عربها استفاده نمود. سفرهای او در دو سوی سواحل دریای فارس(خلیج فارس کنونی) و شهرهای فارس از جمله شیراز، خوزیه (خوزستان)، تستر(شوشتر)، تبریز و خراسان خواندنی است. سفرنامه ابن بطوطه از کتابهای با ارزش جغرافیایی سدههای میانهاست.
سفرنامه ابن بطوطه
این سفرنامه که «تحفة الانظار فی غرائب الاسفار» نام دارد در قرن هفتم هجری و به دستور یکی از امرای مغرب نگاشته شدهاست.محتویات آن حاصل مشاهدات خود ابن بطوطهاست.بیشتر از ۲۰٪ این کتاب به شرح و توصیف سفر ابن بطوطه به هندوستان و جزایر مالدیو اختصاص یافتهاست.وی در باره خلق و خوی مردم آن دیار و راههای بازرگانی آن با چین اطلاعات مهمی ارائه میکند.ابن بطوطه تنها نویسندهای در قرون وسطی میباشد که اطلاعات مهمی در باره جزایر مالدیو، جنوب روسیه و آفریقا میدهد.بهترین تحقیق در مورد ابن بطوطه از سوی پرفسورعبدالهادی التازی صورت گرفته و کتاب دو جلدی او به زبان عربی هنوز به فارسی برگردان نشده است. Tuḥfat An-Naẓār Fī Gharāib Al-Amṣār Wa ʻAjāib Al-Asfār}} - الرحلة "The Journey")
Ibn batuta book by A.H.AlTazi
ترجمه فارسی نسخه عربی سفرنامه ابن بطوطه توسط موحدی ترجمه شده است
برنامه ی سفر از 1325 تا 1332 میلادی
Tangiers
Tlemcen
Béjaïa
Tunis
Fes
Miliana
Algiers
Annaba
Sousse
Gabès
Tripoli
Sfax
Alexandria
Cairo
Damascus
Jerusalem
Bethlehem
Medina
Najaf
Baghdad
Tigris
Basra
Zagros Mountains
Shiraz
Tabriz
Mosul
Cizre
Mardin
Jeddah
Yemen
Rabigh
Zabīd
Taizz
Sanaa
Aden
Zeila
Mogadishu
Mombasa
Zanzibar
Dhofar
Al-Hasa
Qatif
Oman
Latakia
Kilwa
Ibn Battuta Itinerary 1325–1332 (North Africa, Iraq, Persia, the Arabian Peninsula, Somalia, Swahili Coast)
برنامه ی سفر از 1332 تا 1346 میلادی
Anatolia
Alanya
Konya
Sinop
Feodosiya
Astrakhan
Constantinople
Hagia Sophia
Caspian Sea
Aral Sea
Bukhara
Samarkand
Afghanistan
Isfahan
Delhi
Khambhat
Kozhikode
Sumatra
Honavar
Uttara Kannada
Maldives
Sri Lanka
Adams Peak
Vietnam
Philippines
Bengal
Sylhet
Burma
Malaysia
Mauritania
Quanzhou
Fujian
Hangzhou
Beijing
Balkh
Antalya
Bulgaria
Azov
Pakistan
Uzbekistan
Tajikistan
Samarqand
Uttar Pradesh
Deccan
Alexandria
Cairo
Damascus
Jerusalem
Bethlehem
Medina
Baghdad
Shiraz
Jeddah
Mecca
Dhofar
Ibn Battuta Itinerary 1332–1346 (Black Sea Area, Central Asia, India, South East Asia and China)
برنامه ی سفر از 1349 تا 1354 میلادی
Tangiers
Tlemcen
Tunis
Fes
Algiers
Ténès
Alexandria
Cairo
Sijilmasa
Taghaza
Oualata
Timbuktu
Gao
I-n-Azaoua
Takedda
Cagliari
Marrakech
Gibraltar
Granada
Málaga
Ibn Battuta Itinerary 1349–1354 (North Africa, Spain and West Africa)
پیوند به بیرون
در ویکیانبار پروندههایی دربارهٔ ابن بطوطه موجود است.
ابنبطوطه در دانشنامهٔ جزیره دانش
سفرنامه ابن بطوطه
منبع
«فرهنگ مکتشفین و جغرافی نویسان جهان».نیک بین، نصرالله.انتشارات نبوی، چاپ وزیری ٬ ۱۳۷۵ .
این یک نوشتار خُرد پیرامون افراد است. با گسترش آن به ویکیپدیا کمک کنید.
ن • ب • و
بزرگان جهان اسلام در سدههای یکم تا هشتم هجری
ابن اثیر • ابو کمیل • ابونواس • بتانی • وقیدی • ابوالوفای بوزجانی • معری • بغدادی • بیرونی • تقیالدین • الحازن • کاشانی • ابراهیم ادهم • کندی • ابن رشد • ابنسینا • ادریسی • ابوسعید گرگانی • فرغانی • ابوالفرج • ابوالفدا • عباس ابن فرناس • مسعودی • مروزی • مقریظی • ابن مقفع • فخر رازی آملی • ابن ندیم • ابن خلدون • ابراهیم ابن صنعان • جابر ابن حیان • حسن الوزن • خاقانی • خیام نیشابوری • خجندی • خوارزمی • ابن البنا • ابن فضلان • ابن نفیس • محمد فرزند عبدالله • شیخ یوسف سروستانی • ابوسعید ابوالخیر • علی قوشچی • صوفی • عطار نیشابوری • ابن بطوطه • ابن رومی • مویدفیالدین شیرازی • حاجی بکتاش والی • حلاج • زکریا رازی • قاضیزاده رومی • نصیرالدین طوسی • اقلیدسی • سعدی • سنان • جریر طبری آملی • فارابی • بیضاوی • غزالی • نظامی • ابن حزم • ابن عربی • مولوی • ابن تیمیه • حافظ • تفتازانی
از ویکی پدیا
همچنین:
ابنبطوطه، جهانگرد مسلمان، در سال 703 هجری در شهر طنجه، اکنون درمراکش، به دنیا آمد. او در آغاز جوانی سفری را برای زیارت خانهی خدا در مکه آغاز کرد و پس از آن که بخش زیادی از آسیا را تا چین زیر پا گذاشت، در سال 750 هجری به فاس در مراکش بازگشت و گزارش سفرهایش را به ابنجزی، دانشمند اندلسی و ندیم سلطان فاس، بازگفت و ابنجزی آنها را به نگارش در آورد. این کتاب ما را با وضعیت فرهنگی، اقتصادی و سیاسی سرزمینهای اسلامی پس از فروکش کردن یورش مغولها آشنا میکند.
زندگینامه
ابوعبدالله محمد بن عبدالله بن محمد بن ابراهیم بن یوسف طنجی، در 17 رجب سال 703 هجری در شهر طنجه، اکنون درمراکش، به دنیا آمد. خانوادهی ابنبطوطه از فقیهان مالکی طنجه به شمار میآمدند و خود او نیز آموزشهایی در این زمینه دیده بود. او هنگامی که تنها 22 سال داشت در 2 رجب سال 725 هجری سفری خود را برای به جا آوردن مراسم حج و زیارت آرامگاه پیامبر اسلام آغاز کرد و در آن زمان گمان نمیبرد که پس از 25 سال جهانگردی به زادگاهش بازگردد.
نخست از شمال آفریقا روی به مصر کرد و از آنجا به فلسطین، بیروت، طرابلس، حلب و دمشق در سوریه و سرانجام عربستان رفت. او پس از زیارت خانهی خدا و مدینه به نجف در عراق رفت و حرم حضرت علی(ع) را زیارات کرد. سپس از راه بصره به ایران وارد شد و از شهرهای آبادان، ماهشهر و شوشتر دیدن کرد و به اصفهان و شیراز نیز سفر کرد. سپس از راه کازرون به عراق بازگشت و پس از گذر از کربلا برای بار دوم به بغداد رفت. سپس به تبریز رفت و برای بار سوم به بغداد بازگشت و بار دیگر به مکه رفت و زمانی را در آنجا ماند.
ابنبطوطه از مکه به ساحل شرقی آفریقا، یمن، عدن و مگادیشو رفت و با گذر از دریای عمانبه جزیرهی هرمز در خلیج فارس رسید. آنگاه به لارستان فارس، جزیرهی کیش و بحرین رفت و سپس به مکه بازگشت. سپس به آناطولی گان نهاد و به زیارت آرامگاه مولانا در شهر قونیه رفت و از آنجا به جنوب روسیه تا ساحل کریمه سفر کرد. او پس از رفتن به قسطنطنیه راهی خوارزم، بخارا، سمرقند، هرات، طوس، مشهد، سرخس، تربت حیدریه، نیشابور، بسطام، غزنه و کابل شد و سپس به شبهقارهی هندوستان گام نهاد.
ابنبطوطه هفت سال در هند ماند و مورد توجه دربار دهلی بود. او که نخستینبار در سفرش از مراکش به مصر به قضاوت پرداخت، از جایگاه پدران خود در قضاوت برای سلطان هند سخن گفت و در هندوستان به جایگاه قضاوت نشست. او زمانی نیز به عنوان سفیر سلطان هند به دربار امپراتور چین فرستاده شد، اما گرفتار راهزنان و توفان شد و نتواست کاری را که به او واگذار شده بود به درستی انجام دهد. از این رو، پیش فرمانورای مستقل مالابار رفت و سپس به جزیرههای مالدیو سفر کرد. در آنجا بیش از یک سال و نیم بر جایگاه قضاوت نشست، اما چون در نظر وزیر اعظم خطرناک آمد، از آنجا به سیلان گریخت و به زیارت جایگاه حضرت آدم(ع) در آنجا شتافت.
ابنبطوطه از راه دریا به هرمز بازگشت و از راه ایران به عراق رفت و سپس با کشتی به جده رسید و در 22 شعبان 749 قمری برای چهارمین بار به زیارت خانهی خدا شتافت. سپس زمانی را در فلسطین و تونس گذراند و سرانجام به طنجه بازگشت. اما بیش از سه ماه نگذشت که به اندلس(اسپانیا) رفت و با ابنجزی، نویسندهی گزارشهای سفرنامهاش، آشنا شد. او پس از سفری به آفریقای مرکزی به فاس رفت و پس از بیش از 20 سال زندگی در آنجا سرانجام در همان شهر به سال 779 قمری دیده از جهان فروبست.
ابنبطوطه دانشمندی پژوهشگر یا عالم دینی برجسته و شناخته شدهای نبود، اما سفرهای دراز به شهرهای گوناگون فرصتی فراهم آورد که از درس دانشمندان و بزرگانی که بر سر راهش بودند، بهرهمند شود. او در دمشق، بغداد و شیراز از درس بزرگان آن زمان بهره برد و در زمان ماندگار شدن در مکه، که مهمترین مرکز دینی مسلمانان بود، نیز بر دانستههای دینی خود افزود. در آن زمان بزرگان و دانشمندان دینی هنگام حج در مکه گرد هم میآمدند و پس از پایان گرفتن آیینهای حج چند سالی را در آن شهر میماندند و از فضای معنوی آن بهرهمند میشدند.
آشنایی ابنبطوطه با دانشمندان و بزرگان دینی بسیار سودمند بود و چنان شد که آن جوان ناشناس کمکم در نظر بزرگان و فرمانروایان شناخته شود، از آنان صله دریافت کند و از این راه هزینهی سفرهای خود را فراهم آورد. برخی از آن فرمانروایان کنیزهایی نیز به او بخشیده بودند که در جای جای سفرنامه از آنها یاد میکند. او طی سفر چند بار ازدواج کرد و در سفرنامهی خود پیوسته از زنها و کنیزهایی که همراه او بودند سخن میگوید و به فرزندانی اشاره میکند که از آن زنان یافته است، فرزندانی که او هرگز بار دیگر آنان را ندیده است.
سالشمار زندگی
703 قمری: به روز دوشنبه 17 رجب در شهر طنجه در مراکش به دنیا آمد.
725 قمری: روز دوم ماه رجب، سفر خود را برای زیارت خانهی خدا در مکه آغاز کرد.
756 قمری: کار نگارش سفرنامهی ابنبطوطه به کوشش ابنجزی به پایان رسید.
779 قمری: ابنبطوطه در شهر فاس در مراکش چشم از جهان فروبست.
.......(کامل نیست)
سفرنامهی ابنبطوطه
سفرنامهی ابن بطوطه با آن که از اطلاعت شخصی سرشار است، اما هدف از نگارش آن روشنگری خوانده بوده است. او میخواسته از راه بیان کردن چیزها و کارهای شگفتانگیزی که به چشم خود دیده است. او از سفرنامهی او به آداب و روسوم مردمان سرزمینها گوناگون آشنا میشویم. سفرنامهی او از دو نظر بر دیگر سفرنامههای مسلمانان برتری دارد:
نخست این که دامنهی سفرهای ابنبوطه بسیار گستردهتر است که مصر، سوریه، عربستان، عراق، بخش زیادی از ایران، یمن، عمان، بخشهایی از ورارودان(ماوراءالنهر)، افغانستان، پاکستان، هندوستان، بخشهایی از چین، بخشهایی از روسیه، جزیرههای مالدیو، جزیرههای اندونزی، اسپانیا و نیجریه را در بر میگیرد و شاید هیچ جهانگردی به اندازهی او سفر نکرده باشد. نوشتههای او پیرامون جزیرههای مالدیو، روسیهی جنوبی و بهویژه آفریقا اهمیت بیشتری دارد، چرا که او تنها نویسندهی است که در آن زمان پیرامون این سرزمینها اطلاعات درستی فراهم آورده است.
دوم، سفرنامه ی ابنبطوطه آینهای از آداب و آیینها، وضعیت اقتصادی، اجتماعی و سیاسی سرزمینهای گوناگون، بهویژه سرزمینهای اسلامی است. او تصویر زنده از مردمان سرزمینهای اسلامی در زمانی عرضه میکند که این سرزمینها یورش مغولها را از سر گذراندهاند و جای شگفتی است که هنوز هم از آبادانی شهرهای اسلامی سخن میگوید. گزارشهای او به صداقت کممانندی همراه است و از خوب و بد مردمان و آیینها و باورهای آنان میگوید و البته هر جا که چیزی را نمیپسندند، ناخشنودی خود را نیز بیان میکند.
هنوز هیچ مدرکی در دست نداریم که ابنبطوطه طی سفرهایش یاداشت برداری میکرده است و تنها میدانیم که پس از پایان گرفتن سفرهایش دیدهها و شنیدههایش را برای ابنجزی بازگوی کرده و او آنها را به نگارش در آورده است. اگر بپذیریم که او تنها به نیروی حافظهی خود وابسته بوده است، جای شگفتی است که این همهی داده و اطلاعات درست را چگونه طی 25 سال سفر در ذهن خود نگه داشته است. او نام بسیاری از مردمان، از فرمانروایان و دانشمندان گرفته تا مردمان عادی، را به درستی در سفرنامهی خود آورده است و تنها در یک جای سفرنامهی خود اشاره میکند که از برخی سنگنوشتههای آرامگاههای دانشمندان بخارا یاداشتهایی برداشته است که آن هم طی سفر از بین رفته است.
سفرنامهی ابنبطوطه مهمترین منبع اطلاعات تاریخی پیرامون سرزمینهای اسلامی در نیمهی نخست سدهی هشتم هجری است. این کتاب ما را با وضعیت فرهنگی، اقتصادی و سیاسی آن سرزمینها در روزگار بین یورش مغولان و یورش تیمور، یعنی هنگامی که امپراتوری اسلامی فروپاشیده، آشنا میکند. در این دوران مردم وضعیت اقتصادی مناسبی ندارند، اما بیشتر آنها از داشتههای خود خشنودند و گرایشهای زاهدانه زمینهساز چنین خشنودیهایی شدهاند. خود ابنبطوطه نیز شیفتهی زاهدان و پیران طریقت است و گاهی مسافرت او تنها برای زیارت یکی از آنان است.
در این زمان جنبش صوفیگری در جایجای سرزمینهای اسلامی در اوج خود است و خانقاهها، رباطها و زاویهها در اوج شکوفاییاند و بازار ورد و ریاضت و مکاشفه بسیار گرم است. در همین زمان است که مدرسههای و آموزشگاههایی که تمدن اسلامی را پیریزی کرده بودند، از هم پاشیده و رو به ویرانی هستند و بخارا، که روزی همایشگاه اندیشمندان بود، چنان آسیبی از تاتارها دیده است که به بیان ابنبوطوطه "مساجد و مدارس و بازارهای آن ویران و مردمش به خاک مزلت نشستهاند و امروز در این شهر کسی نیست که نصیبی از علم و یا عنایتی به آن داشته باشد."
.......(کامل نیست)
ابنبطوطه و زنان
ابنبطوطه گرایش زیادی به زنان داشته است و در جایجای سفرنامهی خود به توصیف زنان زیبا میپردازد. شاید هیچ نویسندهی شرقی به اندازهی او از زنان کشورهای گوناگون سخن نگفته باشد. از شهر مکه تا شیراز و هندوستان و مالابار و جزیرههای مالدیو و چین و آفریقای مرکزی هر جا که رفته وصف دقیقی از زنان آنجا آورده و از خوشگلی و شیوهی لباس پوشیدن و شوهرداری و توان جنسی آنان سخن رانده است. گذری بر آنچه که او پیرامون زنان نوشته است، ما را تا اندازهای با وضعیت زنان در کشورهای اسلامی در آن روزگار آشنا میکند.
.......(کامل نیست)
ابنبطوطه و ایرانیان
هر چند ابنبطوطه بخشهای بزرگی از نواحی مرکزی و شمالی ایران را ندیده و در بخشهایی هم که سفر کرده است، چندان نمانده است، باز هم اطلاعات ارزمشندی از ایران به دست میدهد. همچنین، از لابهلای سفرنامهی او میتوان به نفوذ عناصر ایرانی در سرتاسر جهان اسلام پی برد. هنگامی که همگام به او در سفرنامه اش سفر میکنیم، همه جا با نام ایران و ایرانی رو به رو میشویم. بزرگان عرفان که بر قلبهای مردم فرمان میرانند از مصر تا هندوستان بیشتر ایرانی هستند و پیوسته همراه با نام دانشمندان، فقیهان و سخنوران بزرگ آن دوران نسبت طبری، اصفهانی، تبریزی یا شیرازی به گوش میرسد. زبان فارسی زبان رسمی دربار هندوستان است. پیروان مولانا در آسیای میانه با شعرهای او به سماع میپردازند. هنوز نیم سده از وفات سعدی نگذشته که سرود خنیاگران چینی از شعر تر اوست. در این یک سدهای که از یورش مغولها گذشته، ایرانیان با فرهنگ خود بر آنان چیره شدهاند و حتی در شمال چین نیز کارهای اصلی به دست ایرانیان افتاده است. جانشینان چنگیز به اسلام روی آوردهاند.
.......(کامل نیست)
ابنبطوطه در نگاه اندیشمندان
سفرنامهی ابنبطوطه تا سالها اخیر در سرزمینهای اسلامی چندان شناخته شده نبود و تنها چند نویسنده، از جمله ابنخلدون، مقری و ابنخطیب از او نام بردهاند. درواقع، ما ابنبطوطه را از زمانی شناختیم که جهانگردان و خاورشناسان غربی به نسخههایی از کتاب او دست یافتند. کوششهای جهانگردانی مانند زتسن و بوکهارت در سالهای پایانی سدهی هیجدهم میلادی و سپس پژوهشهای خاورشناسانی مانند کوزهگارت آلمانی در سدهی نوزدهم میلادی، باعث شد او در غرب و سپس شرق شناخته شود. سرانجام پژوهشگران فرانسوی نسخهی کامل سفرنامهی او را با ترجمهی فرانسوی بین سالهای 1858-1853 در 4 جلد منتشر کردند. ترجمهی فارسی این سفرنامه را محمدعلی موحد از روی متن فرانسوی انجام داده است.
.......(کامل نیست)
منبع:
1. سفرنامهی ابنبطوطه. ترجمهی محمدعلی موحد. انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ سوم، 1361
2. ابنبطوطه(از مقالههای دانشنامهی ایران و اسلام، به کوشش احسان یارشاطر). بنگاه ترجمه و نشر کتاب،1354
3. گروه جغرافیا. ابنبطوطه(از مجموعه مقالههای دایرهالمعارف بزرگ اسلامی، به کوشش سیدکاظم بجنوردی)، انتشارات دایرهالمعارف بزرگ اسلامی، 1369
4. روزنتال، فرانز. ابنبطوطه. ترجمهی حسین معصومی همدانی(از مقالههای زندگینامهی علمی دانشوران، به کوشش احمد بیرشک). انتشارات علمی و فرهنگی، 1375
5. مصاحب، غلامحسین. مقالهی ابوریحان بیرونی، دایرهالمعارف فارسی. انتشارات فرانکلین، 1345
از درگاه "جزیره دانش"
همچنین:
محمدعلی موحد که ویرایش تازه و منحصر به فردی از ترجمه و تصحیحش از سفرنامه ابنبطوطه را نشر کارنامه در آیندهای نزدیک به بازار کتاب عرضه خواهد کرد، در شب ابنبطوطه در خانه هنرمندان از این سیاح نامی و کتاب معروفش گفت.
به گزارش همشهریآنلاین در این نشست که با حضور جمعی از چهرههای فرهنگی و هنری و به همت علیدهباشی برگزار شد، دکتر محمدعلی موحددرباره ویژگیهای سفرنامه ابن بطوطه گفت:ابنبطوطه 44 دولت را در سرزمینهای اسلامی دیده و 124 هزار کیلومتر سفر کرده است. دوران گزارش شده از جانب او نیز به دلیل قرار گرفتن در دوره افول تمدن اسلامی و آغاز رنسانس و بیداری اروپا حائز اهمیت بسیاری است.من نمیدانم او چطور میتوانسته خود را در تمام این مجالس و در میان تمام این افراد و بزرگان جای دهد؛ چرا که هیچ گوشهای از زندگی شهری که در آن اقامت داشته نیست که او از آن گزارشی نداده باشد. ابن بطوطه یک سفرنامهنویس صرف نیست
موحد که سال قبل برای حضور در سمیناری درباره ابن بطوطه به یکی از کشورهای عربی رفته بود و هم اکنون هم در حال ویرایش و کاست و فزود به ترجمه سالیان قبل خود از این سفرنامه است درباره چگونگی علاقهمندیاش به ابن بطوطه گفت:ابنبطوطه از دوران نوجوانی برای من یک حس نوستالژیک همراه داشت. چیزی مانند یک حرکت توام با خوشی. در واقع ابن بطوطه برای من چیزی است که هنوز هم من را یاد دوران نوجوانی میاندازد.
وی افزود: در دروان جوانی، کتاب مختصر بیلونی را که در یک کهنهفروشی در آبادان پیدا کردم، همچون فیلی که یاد هندوستان افتاده باشد دوباره به یاد ابنبطوطه و تجربه خوانش سفرنامه او در نوجوانی افتادم. نمیدانم چه خاصیتی است، اما او خوانندهاش را به خود میگیرد و دیگر رهایش نمیکند. در همان ایام به دنبال متن کامل سفرنامه ابنبطوطه افتادم و نسخهای که 110 سال قبل در قاهره منتشر شده بود را پیدا کردم.
موحد ادامه داد: شروع ترجمه ابنبطوطه برای من همزمان بود با سالهای نخست بعد از کوتای 28 مرداد که روزهای سختی بود. در آن ایام ابن بطوطه و داستانهایش تنها انیس و مونس من بودند و کار کردن روی آن برای من مایه آرامش.
وی در ادامه با اشاره به توصیفات و شرح سفرهای ابن بطوطه گفت: ابن بطوطه دست مرا گرفت و با خودش به شیراز برد. مرا میهمان خانه خواجه مجدالدین شیرازی کرد که اهالی شیراز به او مولانا میگویند. کسی که وقتی میمیرد حافظ برای او صفت رحمت حق را میسازد و در غزلهایش میآورد. ابن بطوطه مرا به مدرسه مجدیه برد و در مجلس تدریس خواجه نشاند. او دست مرا گرفت و برد بر سر تربت سعدی که 60 سال قبل از آن فوت کرده بود. بر سر خانقاهی که سعدی در اواخر عمر ساخته بود و در آن نیز دفن شد. در خانقاهی که مردم شیراز در آن اطعام میشدند و بر سر حوضچههایش لباس میشستند.
در ادامه این نشست حجتالاسلام رسول جعفریان ، رئیس کتابخانه مجلس شورای اسلامی در سخنانی با اشاره به اینکه در عالم اسلام دانش جغرافیا و سفرنامهنویسی دو موضوع درهم تنیده است، گفت: بسیاری از سفرنامههای اسلامی محصول سفر چهرههای برجسته دوران به سفرهایی چون سفر حج است که حتی با وجود آمیخته بودن با مسائل امنیتی به طور معمول اثر قابل اعتنایی به شمار میرود.
وی ادامه داد: مردمان مغرب اسلامی در طول تمدن اسلامی در حوزه سفرنامهنویسی تبحر ویژهای داشتهاند که در شرق نمونهای از آن نمیتوان دید که در میان آنها سفرنامههای ابن بطوطه، ابن جبیر و عیاشی را میتوان نام برد، اما سفرنامه ابنبطوطه در میان همه این آثاربه دلیل قصهگو بودن خود موقعیت ویژهای دارد.
رئیس کتابخانه مجلس شورای اسلامی افزود: سفرنامه ابنبطوطه را نباید یک سفرنامه حج صرف بدانیم. او در این سفرنامه نزدیک به 2 هزار کیلومتر سفر میکند و به سفر حج میرود. سفری که گاه تا دو سال هم طول میکشد و در آن مجالس علما و بزرگان زیادی را از نزدیک میبیند و درک میکند و همه اینها تنها به عشق زیارت خانه خداست که صورت میپذیرد.
وی با اشاره به اینکه این سفرنامه گنج عظیمی است که در ایران آن دوران نوشتنش باب نبوده است، گفت: ابن بطوطه در سفرش تمام دنیای اسلام را زیر و رو میکند و آن را پیش چشم مخاطبانش میآورد.
جعفریان همچنین با اشاره به اینکه ابنبطوطه پنج سفر حج را در طول حیات خود از سرگذرانده است، گفت: فرهنگ حرمین شریفین در سفرنامه او به خوبی قابل مشاهده است. او قصهها و افسانهها وتعابیری را در رابطه با فرهنگ حرمین شریفین دارد که بسیار عجیب و گاه غیرواقعی است. آداب و رسومی که او از آن یاد میکند، امروزه در بسیاری از موارد دیگر وجود ندارد. چنانکه تا چنددهه قبل در مکه تمامی مذاهب اسلامی با آداب و سنن خود نماز میخواندند اما وهابیون این مسائل را جمع کردند.
وی در پایان تاکید کرد: نگاه ابن بطوطه به شیعیان کم و بیش منفی است. در سفرنامه حجش کمتر از آن سخنی به میان میآورد، اما در سفری که به عمان و بعد از آن به قطیف دارد به توصیفی از جامعه شیعی نیز میپردازد، اما به طور کلی آن نگاه دارای ویژگی خاصی نیست.
به گزارش همشهریآنلاین پیش از سخنان دکتر موحد ،علی دهباشی سردبیر و مدیر سلسلهنشستهای شبهای بخارا به توضیحاتی درباره دکتر موحد و جایگاهش در فرهنگ و ادبیات و عرفان و پژوهش ایرانی پرداخت.
نمایش فیلمی درباره ابن بطوطه که البته به زبان انگلیسی بود وهیچ توضیح فارسی هم نداشت پایان بخش این برنامه به شمار میرفت.
در این نشست علاوه بر رئیس خانه هنرمندان ایران،نجف دریابندری،دکتر صمد موحد،اسدالله امرایی،احسان نراقی،محمد زهرایی و جمعی دیگر از اهالی فرهنگ وهنر حضور داشتند.
از حاشیههای این مراسم اهدای تابلوی یکی از نقاشان معروف قهوهخانهای از سوی رئیس خانه هنرمندان به دکتر موحد و آقای جعفریان بود.
در همین زمینه:
گزارش همشهریآنلاین از سخنرانی دکتر موحد درباره مقالات شمس
دکتر موحد و دوره بازخوانی مقالات شمس در شهر کتاب
موحد و وزیری، برگزیدگان چهارمین جایزه مهتاب میرزایی
سخنرانی دکتر موحد درباره فیه مافیه مولانا
دکتر موحد: مقبره شمس در خوی است؛ نه تبریز
تقدیر از دکتر محمدعلی موحد توسط وزارت نفت
از همشهریمعنی برای کلمه ابن بطوطه پیدا نشد.
این جهانگرد معروف آمازیغی ۵ و یا ۶ بار به ایران سفر نمود و در تمام سفرهای شرقی خود از زبان فارسی برای ارتباط با غیر عربها استفاده نمود. سفرهای او در دو سوی سواحل دریای فارس(خلیج فارس کنونی) و شهرهای فارس از جمله شیراز، خوزیه (خوزستان)، تستر(شوشتر)، تبریز و خراسان خواندنی است. سفرنامه ابن بطوطه از کتابهای با ارزش جغرافیایی سدههای میانهاست.
سفرنامه ابن بطوطه
این سفرنامه که «تحفة الانظار فی غرائب الاسفار» نام دارد در قرن هفتم هجری و به دستور یکی از امرای مغرب نگاشته شدهاست.محتویات آن حاصل مشاهدات خود ابن بطوطهاست.بیشتر از ۲۰٪ این کتاب به شرح و توصیف سفر ابن بطوطه به هندوستان و جزایر مالدیو اختصاص یافتهاست.وی در باره خلق و خوی مردم آن دیار و راههای بازرگانی آن با چین اطلاعات مهمی ارائه میکند.ابن بطوطه تنها نویسندهای در قرون وسطی میباشد که اطلاعات مهمی در باره جزایر مالدیو، جنوب روسیه و آفریقا میدهد.بهترین تحقیق در مورد ابن بطوطه از سوی پرفسورعبدالهادی التازی صورت گرفته و کتاب دو جلدی او به زبان عربی هنوز به فارسی برگردان نشده است. Tuḥfat An-Naẓār Fī Gharāib Al-Amṣār Wa ʻAjāib Al-Asfār}} - الرحلة "The Journey")
Ibn batuta book by A.H.AlTazi
ترجمه فارسی نسخه عربی سفرنامه ابن بطوطه توسط موحدی ترجمه شده است
برنامه ی سفر از 1325 تا 1332 میلادی
Tangiers
Tlemcen
Béjaïa
Tunis
Fes
Miliana
Algiers
Annaba
Sousse
Gabès
Tripoli
Sfax
Alexandria
Cairo
Damascus
Jerusalem
Bethlehem
Medina
Najaf
Baghdad
Tigris
Basra
Zagros Mountains
Shiraz
Tabriz
Mosul
Cizre
Mardin
Jeddah
Yemen
Rabigh
Zabīd
Taizz
Sanaa
Aden
Zeila
Mogadishu
Mombasa
Zanzibar
Dhofar
Al-Hasa
Qatif
Oman
Latakia
Kilwa
Ibn Battuta Itinerary 1325–1332 (North Africa, Iraq, Persia, the Arabian Peninsula, Somalia, Swahili Coast)
برنامه ی سفر از 1332 تا 1346 میلادی
Anatolia
Alanya
Konya
Sinop
Feodosiya
Astrakhan
Constantinople
Hagia Sophia
Caspian Sea
Aral Sea
Bukhara
Samarkand
Afghanistan
Isfahan
Delhi
Khambhat
Kozhikode
Sumatra
Honavar
Uttara Kannada
Maldives
Sri Lanka
Adams Peak
Vietnam
Philippines
Bengal
Sylhet
Burma
Malaysia
Mauritania
Quanzhou
Fujian
Hangzhou
Beijing
Balkh
Antalya
Bulgaria
Azov
Pakistan
Uzbekistan
Tajikistan
Samarqand
Uttar Pradesh
Deccan
Alexandria
Cairo
Damascus
Jerusalem
Bethlehem
Medina
Baghdad
Shiraz
Jeddah
Mecca
Dhofar
Ibn Battuta Itinerary 1332–1346 (Black Sea Area, Central Asia, India, South East Asia and China)
برنامه ی سفر از 1349 تا 1354 میلادی
Tangiers
Tlemcen
Tunis
Fes
Algiers
Ténès
Alexandria
Cairo
Sijilmasa
Taghaza
Oualata
Timbuktu
Gao
I-n-Azaoua
Takedda
Cagliari
Marrakech
Gibraltar
Granada
Málaga
Ibn Battuta Itinerary 1349–1354 (North Africa, Spain and West Africa)
پیوند به بیرون
در ویکیانبار پروندههایی دربارهٔ ابن بطوطه موجود است.
ابنبطوطه در دانشنامهٔ جزیره دانش
سفرنامه ابن بطوطه
منبع
«فرهنگ مکتشفین و جغرافی نویسان جهان».نیک بین، نصرالله.انتشارات نبوی، چاپ وزیری ٬ ۱۳۷۵ .
این یک نوشتار خُرد پیرامون افراد است. با گسترش آن به ویکیپدیا کمک کنید.
ن • ب • و
بزرگان جهان اسلام در سدههای یکم تا هشتم هجری
ابن اثیر • ابو کمیل • ابونواس • بتانی • وقیدی • ابوالوفای بوزجانی • معری • بغدادی • بیرونی • تقیالدین • الحازن • کاشانی • ابراهیم ادهم • کندی • ابن رشد • ابنسینا • ادریسی • ابوسعید گرگانی • فرغانی • ابوالفرج • ابوالفدا • عباس ابن فرناس • مسعودی • مروزی • مقریظی • ابن مقفع • فخر رازی آملی • ابن ندیم • ابن خلدون • ابراهیم ابن صنعان • جابر ابن حیان • حسن الوزن • خاقانی • خیام نیشابوری • خجندی • خوارزمی • ابن البنا • ابن فضلان • ابن نفیس • محمد فرزند عبدالله • شیخ یوسف سروستانی • ابوسعید ابوالخیر • علی قوشچی • صوفی • عطار نیشابوری • ابن بطوطه • ابن رومی • مویدفیالدین شیرازی • حاجی بکتاش والی • حلاج • زکریا رازی • قاضیزاده رومی • نصیرالدین طوسی • اقلیدسی • سعدی • سنان • جریر طبری آملی • فارابی • بیضاوی • غزالی • نظامی • ابن حزم • ابن عربی • مولوی • ابن تیمیه • حافظ • تفتازانی
از ویکی پدیا
همچنین:
ابنبطوطه، جهانگرد مسلمان، در سال 703 هجری در شهر طنجه، اکنون درمراکش، به دنیا آمد. او در آغاز جوانی سفری را برای زیارت خانهی خدا در مکه آغاز کرد و پس از آن که بخش زیادی از آسیا را تا چین زیر پا گذاشت، در سال 750 هجری به فاس در مراکش بازگشت و گزارش سفرهایش را به ابنجزی، دانشمند اندلسی و ندیم سلطان فاس، بازگفت و ابنجزی آنها را به نگارش در آورد. این کتاب ما را با وضعیت فرهنگی، اقتصادی و سیاسی سرزمینهای اسلامی پس از فروکش کردن یورش مغولها آشنا میکند.
زندگینامه
ابوعبدالله محمد بن عبدالله بن محمد بن ابراهیم بن یوسف طنجی، در 17 رجب سال 703 هجری در شهر طنجه، اکنون درمراکش، به دنیا آمد. خانوادهی ابنبطوطه از فقیهان مالکی طنجه به شمار میآمدند و خود او نیز آموزشهایی در این زمینه دیده بود. او هنگامی که تنها 22 سال داشت در 2 رجب سال 725 هجری سفری خود را برای به جا آوردن مراسم حج و زیارت آرامگاه پیامبر اسلام آغاز کرد و در آن زمان گمان نمیبرد که پس از 25 سال جهانگردی به زادگاهش بازگردد.
نخست از شمال آفریقا روی به مصر کرد و از آنجا به فلسطین، بیروت، طرابلس، حلب و دمشق در سوریه و سرانجام عربستان رفت. او پس از زیارت خانهی خدا و مدینه به نجف در عراق رفت و حرم حضرت علی(ع) را زیارات کرد. سپس از راه بصره به ایران وارد شد و از شهرهای آبادان، ماهشهر و شوشتر دیدن کرد و به اصفهان و شیراز نیز سفر کرد. سپس از راه کازرون به عراق بازگشت و پس از گذر از کربلا برای بار دوم به بغداد رفت. سپس به تبریز رفت و برای بار سوم به بغداد بازگشت و بار دیگر به مکه رفت و زمانی را در آنجا ماند.
ابنبطوطه از مکه به ساحل شرقی آفریقا، یمن، عدن و مگادیشو رفت و با گذر از دریای عمانبه جزیرهی هرمز در خلیج فارس رسید. آنگاه به لارستان فارس، جزیرهی کیش و بحرین رفت و سپس به مکه بازگشت. سپس به آناطولی گان نهاد و به زیارت آرامگاه مولانا در شهر قونیه رفت و از آنجا به جنوب روسیه تا ساحل کریمه سفر کرد. او پس از رفتن به قسطنطنیه راهی خوارزم، بخارا، سمرقند، هرات، طوس، مشهد، سرخس، تربت حیدریه، نیشابور، بسطام، غزنه و کابل شد و سپس به شبهقارهی هندوستان گام نهاد.
ابنبطوطه هفت سال در هند ماند و مورد توجه دربار دهلی بود. او که نخستینبار در سفرش از مراکش به مصر به قضاوت پرداخت، از جایگاه پدران خود در قضاوت برای سلطان هند سخن گفت و در هندوستان به جایگاه قضاوت نشست. او زمانی نیز به عنوان سفیر سلطان هند به دربار امپراتور چین فرستاده شد، اما گرفتار راهزنان و توفان شد و نتواست کاری را که به او واگذار شده بود به درستی انجام دهد. از این رو، پیش فرمانورای مستقل مالابار رفت و سپس به جزیرههای مالدیو سفر کرد. در آنجا بیش از یک سال و نیم بر جایگاه قضاوت نشست، اما چون در نظر وزیر اعظم خطرناک آمد، از آنجا به سیلان گریخت و به زیارت جایگاه حضرت آدم(ع) در آنجا شتافت.
ابنبطوطه از راه دریا به هرمز بازگشت و از راه ایران به عراق رفت و سپس با کشتی به جده رسید و در 22 شعبان 749 قمری برای چهارمین بار به زیارت خانهی خدا شتافت. سپس زمانی را در فلسطین و تونس گذراند و سرانجام به طنجه بازگشت. اما بیش از سه ماه نگذشت که به اندلس(اسپانیا) رفت و با ابنجزی، نویسندهی گزارشهای سفرنامهاش، آشنا شد. او پس از سفری به آفریقای مرکزی به فاس رفت و پس از بیش از 20 سال زندگی در آنجا سرانجام در همان شهر به سال 779 قمری دیده از جهان فروبست.
ابنبطوطه دانشمندی پژوهشگر یا عالم دینی برجسته و شناخته شدهای نبود، اما سفرهای دراز به شهرهای گوناگون فرصتی فراهم آورد که از درس دانشمندان و بزرگانی که بر سر راهش بودند، بهرهمند شود. او در دمشق، بغداد و شیراز از درس بزرگان آن زمان بهره برد و در زمان ماندگار شدن در مکه، که مهمترین مرکز دینی مسلمانان بود، نیز بر دانستههای دینی خود افزود. در آن زمان بزرگان و دانشمندان دینی هنگام حج در مکه گرد هم میآمدند و پس از پایان گرفتن آیینهای حج چند سالی را در آن شهر میماندند و از فضای معنوی آن بهرهمند میشدند.
آشنایی ابنبطوطه با دانشمندان و بزرگان دینی بسیار سودمند بود و چنان شد که آن جوان ناشناس کمکم در نظر بزرگان و فرمانروایان شناخته شود، از آنان صله دریافت کند و از این راه هزینهی سفرهای خود را فراهم آورد. برخی از آن فرمانروایان کنیزهایی نیز به او بخشیده بودند که در جای جای سفرنامه از آنها یاد میکند. او طی سفر چند بار ازدواج کرد و در سفرنامهی خود پیوسته از زنها و کنیزهایی که همراه او بودند سخن میگوید و به فرزندانی اشاره میکند که از آن زنان یافته است، فرزندانی که او هرگز بار دیگر آنان را ندیده است.
سالشمار زندگی
703 قمری: به روز دوشنبه 17 رجب در شهر طنجه در مراکش به دنیا آمد.
725 قمری: روز دوم ماه رجب، سفر خود را برای زیارت خانهی خدا در مکه آغاز کرد.
756 قمری: کار نگارش سفرنامهی ابنبطوطه به کوشش ابنجزی به پایان رسید.
779 قمری: ابنبطوطه در شهر فاس در مراکش چشم از جهان فروبست.
.......(کامل نیست)
سفرنامهی ابنبطوطه
سفرنامهی ابن بطوطه با آن که از اطلاعت شخصی سرشار است، اما هدف از نگارش آن روشنگری خوانده بوده است. او میخواسته از راه بیان کردن چیزها و کارهای شگفتانگیزی که به چشم خود دیده است. او از سفرنامهی او به آداب و روسوم مردمان سرزمینها گوناگون آشنا میشویم. سفرنامهی او از دو نظر بر دیگر سفرنامههای مسلمانان برتری دارد:
نخست این که دامنهی سفرهای ابنبوطه بسیار گستردهتر است که مصر، سوریه، عربستان، عراق، بخش زیادی از ایران، یمن، عمان، بخشهایی از ورارودان(ماوراءالنهر)، افغانستان، پاکستان، هندوستان، بخشهایی از چین، بخشهایی از روسیه، جزیرههای مالدیو، جزیرههای اندونزی، اسپانیا و نیجریه را در بر میگیرد و شاید هیچ جهانگردی به اندازهی او سفر نکرده باشد. نوشتههای او پیرامون جزیرههای مالدیو، روسیهی جنوبی و بهویژه آفریقا اهمیت بیشتری دارد، چرا که او تنها نویسندهی است که در آن زمان پیرامون این سرزمینها اطلاعات درستی فراهم آورده است.
دوم، سفرنامه ی ابنبطوطه آینهای از آداب و آیینها، وضعیت اقتصادی، اجتماعی و سیاسی سرزمینهای گوناگون، بهویژه سرزمینهای اسلامی است. او تصویر زنده از مردمان سرزمینهای اسلامی در زمانی عرضه میکند که این سرزمینها یورش مغولها را از سر گذراندهاند و جای شگفتی است که هنوز هم از آبادانی شهرهای اسلامی سخن میگوید. گزارشهای او به صداقت کممانندی همراه است و از خوب و بد مردمان و آیینها و باورهای آنان میگوید و البته هر جا که چیزی را نمیپسندند، ناخشنودی خود را نیز بیان میکند.
هنوز هیچ مدرکی در دست نداریم که ابنبطوطه طی سفرهایش یاداشت برداری میکرده است و تنها میدانیم که پس از پایان گرفتن سفرهایش دیدهها و شنیدههایش را برای ابنجزی بازگوی کرده و او آنها را به نگارش در آورده است. اگر بپذیریم که او تنها به نیروی حافظهی خود وابسته بوده است، جای شگفتی است که این همهی داده و اطلاعات درست را چگونه طی 25 سال سفر در ذهن خود نگه داشته است. او نام بسیاری از مردمان، از فرمانروایان و دانشمندان گرفته تا مردمان عادی، را به درستی در سفرنامهی خود آورده است و تنها در یک جای سفرنامهی خود اشاره میکند که از برخی سنگنوشتههای آرامگاههای دانشمندان بخارا یاداشتهایی برداشته است که آن هم طی سفر از بین رفته است.
سفرنامهی ابنبطوطه مهمترین منبع اطلاعات تاریخی پیرامون سرزمینهای اسلامی در نیمهی نخست سدهی هشتم هجری است. این کتاب ما را با وضعیت فرهنگی، اقتصادی و سیاسی آن سرزمینها در روزگار بین یورش مغولان و یورش تیمور، یعنی هنگامی که امپراتوری اسلامی فروپاشیده، آشنا میکند. در این دوران مردم وضعیت اقتصادی مناسبی ندارند، اما بیشتر آنها از داشتههای خود خشنودند و گرایشهای زاهدانه زمینهساز چنین خشنودیهایی شدهاند. خود ابنبطوطه نیز شیفتهی زاهدان و پیران طریقت است و گاهی مسافرت او تنها برای زیارت یکی از آنان است.
در این زمان جنبش صوفیگری در جایجای سرزمینهای اسلامی در اوج خود است و خانقاهها، رباطها و زاویهها در اوج شکوفاییاند و بازار ورد و ریاضت و مکاشفه بسیار گرم است. در همین زمان است که مدرسههای و آموزشگاههایی که تمدن اسلامی را پیریزی کرده بودند، از هم پاشیده و رو به ویرانی هستند و بخارا، که روزی همایشگاه اندیشمندان بود، چنان آسیبی از تاتارها دیده است که به بیان ابنبوطوطه "مساجد و مدارس و بازارهای آن ویران و مردمش به خاک مزلت نشستهاند و امروز در این شهر کسی نیست که نصیبی از علم و یا عنایتی به آن داشته باشد."
.......(کامل نیست)
ابنبطوطه و زنان
ابنبطوطه گرایش زیادی به زنان داشته است و در جایجای سفرنامهی خود به توصیف زنان زیبا میپردازد. شاید هیچ نویسندهی شرقی به اندازهی او از زنان کشورهای گوناگون سخن نگفته باشد. از شهر مکه تا شیراز و هندوستان و مالابار و جزیرههای مالدیو و چین و آفریقای مرکزی هر جا که رفته وصف دقیقی از زنان آنجا آورده و از خوشگلی و شیوهی لباس پوشیدن و شوهرداری و توان جنسی آنان سخن رانده است. گذری بر آنچه که او پیرامون زنان نوشته است، ما را تا اندازهای با وضعیت زنان در کشورهای اسلامی در آن روزگار آشنا میکند.
.......(کامل نیست)
ابنبطوطه و ایرانیان
هر چند ابنبطوطه بخشهای بزرگی از نواحی مرکزی و شمالی ایران را ندیده و در بخشهایی هم که سفر کرده است، چندان نمانده است، باز هم اطلاعات ارزمشندی از ایران به دست میدهد. همچنین، از لابهلای سفرنامهی او میتوان به نفوذ عناصر ایرانی در سرتاسر جهان اسلام پی برد. هنگامی که همگام به او در سفرنامه اش سفر میکنیم، همه جا با نام ایران و ایرانی رو به رو میشویم. بزرگان عرفان که بر قلبهای مردم فرمان میرانند از مصر تا هندوستان بیشتر ایرانی هستند و پیوسته همراه با نام دانشمندان، فقیهان و سخنوران بزرگ آن دوران نسبت طبری، اصفهانی، تبریزی یا شیرازی به گوش میرسد. زبان فارسی زبان رسمی دربار هندوستان است. پیروان مولانا در آسیای میانه با شعرهای او به سماع میپردازند. هنوز نیم سده از وفات سعدی نگذشته که سرود خنیاگران چینی از شعر تر اوست. در این یک سدهای که از یورش مغولها گذشته، ایرانیان با فرهنگ خود بر آنان چیره شدهاند و حتی در شمال چین نیز کارهای اصلی به دست ایرانیان افتاده است. جانشینان چنگیز به اسلام روی آوردهاند.
.......(کامل نیست)
ابنبطوطه در نگاه اندیشمندان
سفرنامهی ابنبطوطه تا سالها اخیر در سرزمینهای اسلامی چندان شناخته شده نبود و تنها چند نویسنده، از جمله ابنخلدون، مقری و ابنخطیب از او نام بردهاند. درواقع، ما ابنبطوطه را از زمانی شناختیم که جهانگردان و خاورشناسان غربی به نسخههایی از کتاب او دست یافتند. کوششهای جهانگردانی مانند زتسن و بوکهارت در سالهای پایانی سدهی هیجدهم میلادی و سپس پژوهشهای خاورشناسانی مانند کوزهگارت آلمانی در سدهی نوزدهم میلادی، باعث شد او در غرب و سپس شرق شناخته شود. سرانجام پژوهشگران فرانسوی نسخهی کامل سفرنامهی او را با ترجمهی فرانسوی بین سالهای 1858-1853 در 4 جلد منتشر کردند. ترجمهی فارسی این سفرنامه را محمدعلی موحد از روی متن فرانسوی انجام داده است.
.......(کامل نیست)
منبع:
1. سفرنامهی ابنبطوطه. ترجمهی محمدعلی موحد. انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ سوم، 1361
2. ابنبطوطه(از مقالههای دانشنامهی ایران و اسلام، به کوشش احسان یارشاطر). بنگاه ترجمه و نشر کتاب،1354
3. گروه جغرافیا. ابنبطوطه(از مجموعه مقالههای دایرهالمعارف بزرگ اسلامی، به کوشش سیدکاظم بجنوردی)، انتشارات دایرهالمعارف بزرگ اسلامی، 1369
4. روزنتال، فرانز. ابنبطوطه. ترجمهی حسین معصومی همدانی(از مقالههای زندگینامهی علمی دانشوران، به کوشش احمد بیرشک). انتشارات علمی و فرهنگی، 1375
5. مصاحب، غلامحسین. مقالهی ابوریحان بیرونی، دایرهالمعارف فارسی. انتشارات فرانکلین، 1345
از درگاه "جزیره دانش"
همچنین:
محمدعلی موحد که ویرایش تازه و منحصر به فردی از ترجمه و تصحیحش از سفرنامه ابنبطوطه را نشر کارنامه در آیندهای نزدیک به بازار کتاب عرضه خواهد کرد، در شب ابنبطوطه در خانه هنرمندان از این سیاح نامی و کتاب معروفش گفت.
به گزارش همشهریآنلاین در این نشست که با حضور جمعی از چهرههای فرهنگی و هنری و به همت علیدهباشی برگزار شد، دکتر محمدعلی موحددرباره ویژگیهای سفرنامه ابن بطوطه گفت:ابنبطوطه 44 دولت را در سرزمینهای اسلامی دیده و 124 هزار کیلومتر سفر کرده است. دوران گزارش شده از جانب او نیز به دلیل قرار گرفتن در دوره افول تمدن اسلامی و آغاز رنسانس و بیداری اروپا حائز اهمیت بسیاری است.من نمیدانم او چطور میتوانسته خود را در تمام این مجالس و در میان تمام این افراد و بزرگان جای دهد؛ چرا که هیچ گوشهای از زندگی شهری که در آن اقامت داشته نیست که او از آن گزارشی نداده باشد. ابن بطوطه یک سفرنامهنویس صرف نیست
موحد که سال قبل برای حضور در سمیناری درباره ابن بطوطه به یکی از کشورهای عربی رفته بود و هم اکنون هم در حال ویرایش و کاست و فزود به ترجمه سالیان قبل خود از این سفرنامه است درباره چگونگی علاقهمندیاش به ابن بطوطه گفت:ابنبطوطه از دوران نوجوانی برای من یک حس نوستالژیک همراه داشت. چیزی مانند یک حرکت توام با خوشی. در واقع ابن بطوطه برای من چیزی است که هنوز هم من را یاد دوران نوجوانی میاندازد.
وی افزود: در دروان جوانی، کتاب مختصر بیلونی را که در یک کهنهفروشی در آبادان پیدا کردم، همچون فیلی که یاد هندوستان افتاده باشد دوباره به یاد ابنبطوطه و تجربه خوانش سفرنامه او در نوجوانی افتادم. نمیدانم چه خاصیتی است، اما او خوانندهاش را به خود میگیرد و دیگر رهایش نمیکند. در همان ایام به دنبال متن کامل سفرنامه ابنبطوطه افتادم و نسخهای که 110 سال قبل در قاهره منتشر شده بود را پیدا کردم.
موحد ادامه داد: شروع ترجمه ابنبطوطه برای من همزمان بود با سالهای نخست بعد از کوتای 28 مرداد که روزهای سختی بود. در آن ایام ابن بطوطه و داستانهایش تنها انیس و مونس من بودند و کار کردن روی آن برای من مایه آرامش.
وی در ادامه با اشاره به توصیفات و شرح سفرهای ابن بطوطه گفت: ابن بطوطه دست مرا گرفت و با خودش به شیراز برد. مرا میهمان خانه خواجه مجدالدین شیرازی کرد که اهالی شیراز به او مولانا میگویند. کسی که وقتی میمیرد حافظ برای او صفت رحمت حق را میسازد و در غزلهایش میآورد. ابن بطوطه مرا به مدرسه مجدیه برد و در مجلس تدریس خواجه نشاند. او دست مرا گرفت و برد بر سر تربت سعدی که 60 سال قبل از آن فوت کرده بود. بر سر خانقاهی که سعدی در اواخر عمر ساخته بود و در آن نیز دفن شد. در خانقاهی که مردم شیراز در آن اطعام میشدند و بر سر حوضچههایش لباس میشستند.
در ادامه این نشست حجتالاسلام رسول جعفریان ، رئیس کتابخانه مجلس شورای اسلامی در سخنانی با اشاره به اینکه در عالم اسلام دانش جغرافیا و سفرنامهنویسی دو موضوع درهم تنیده است، گفت: بسیاری از سفرنامههای اسلامی محصول سفر چهرههای برجسته دوران به سفرهایی چون سفر حج است که حتی با وجود آمیخته بودن با مسائل امنیتی به طور معمول اثر قابل اعتنایی به شمار میرود.
وی ادامه داد: مردمان مغرب اسلامی در طول تمدن اسلامی در حوزه سفرنامهنویسی تبحر ویژهای داشتهاند که در شرق نمونهای از آن نمیتوان دید که در میان آنها سفرنامههای ابن بطوطه، ابن جبیر و عیاشی را میتوان نام برد، اما سفرنامه ابنبطوطه در میان همه این آثاربه دلیل قصهگو بودن خود موقعیت ویژهای دارد.
رئیس کتابخانه مجلس شورای اسلامی افزود: سفرنامه ابنبطوطه را نباید یک سفرنامه حج صرف بدانیم. او در این سفرنامه نزدیک به 2 هزار کیلومتر سفر میکند و به سفر حج میرود. سفری که گاه تا دو سال هم طول میکشد و در آن مجالس علما و بزرگان زیادی را از نزدیک میبیند و درک میکند و همه اینها تنها به عشق زیارت خانه خداست که صورت میپذیرد.
وی با اشاره به اینکه این سفرنامه گنج عظیمی است که در ایران آن دوران نوشتنش باب نبوده است، گفت: ابن بطوطه در سفرش تمام دنیای اسلام را زیر و رو میکند و آن را پیش چشم مخاطبانش میآورد.
جعفریان همچنین با اشاره به اینکه ابنبطوطه پنج سفر حج را در طول حیات خود از سرگذرانده است، گفت: فرهنگ حرمین شریفین در سفرنامه او به خوبی قابل مشاهده است. او قصهها و افسانهها وتعابیری را در رابطه با فرهنگ حرمین شریفین دارد که بسیار عجیب و گاه غیرواقعی است. آداب و رسومی که او از آن یاد میکند، امروزه در بسیاری از موارد دیگر وجود ندارد. چنانکه تا چنددهه قبل در مکه تمامی مذاهب اسلامی با آداب و سنن خود نماز میخواندند اما وهابیون این مسائل را جمع کردند.
وی در پایان تاکید کرد: نگاه ابن بطوطه به شیعیان کم و بیش منفی است. در سفرنامه حجش کمتر از آن سخنی به میان میآورد، اما در سفری که به عمان و بعد از آن به قطیف دارد به توصیفی از جامعه شیعی نیز میپردازد، اما به طور کلی آن نگاه دارای ویژگی خاصی نیست.
به گزارش همشهریآنلاین پیش از سخنان دکتر موحد ،علی دهباشی سردبیر و مدیر سلسلهنشستهای شبهای بخارا به توضیحاتی درباره دکتر موحد و جایگاهش در فرهنگ و ادبیات و عرفان و پژوهش ایرانی پرداخت.
نمایش فیلمی درباره ابن بطوطه که البته به زبان انگلیسی بود وهیچ توضیح فارسی هم نداشت پایان بخش این برنامه به شمار میرفت.
در این نشست علاوه بر رئیس خانه هنرمندان ایران،نجف دریابندری،دکتر صمد موحد،اسدالله امرایی،احسان نراقی،محمد زهرایی و جمعی دیگر از اهالی فرهنگ وهنر حضور داشتند.
از حاشیههای این مراسم اهدای تابلوی یکی از نقاشان معروف قهوهخانهای از سوی رئیس خانه هنرمندان به دکتر موحد و آقای جعفریان بود.
در همین زمینه:
گزارش همشهریآنلاین از سخنرانی دکتر موحد درباره مقالات شمس
دکتر موحد و دوره بازخوانی مقالات شمس در شهر کتاب
موحد و وزیری، برگزیدگان چهارمین جایزه مهتاب میرزایی
سخنرانی دکتر موحد درباره فیه مافیه مولانا
دکتر موحد: مقبره شمس در خوی است؛ نه تبریز
تقدیر از دکتر محمدعلی موحد توسط وزارت نفت
از همشهریمعنی برای کلمه ابن بطوطه پیدا نشد.
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
آواشناسی:
منبع:
واژهنامه آزاد
معادل ابجد:
84
شمارگان هجا: