جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

bey'
selling  |

بیع

معنی: بیع در لغت به معنای خرید و فروش و داد و ستد است و در اصطلاح فقهی: ایجاب و قبولی است که بر نقل ملک در مقابل عوض معلوم و متعین دلالت کند. تعریف دوّم بیع؛ ایجاب و قبول از دو طرف کامل عاقل، مختار، دارای قصد و اراده است. که با رضایت طرفین عین در قَبال عوض متعین و معلوم به طرف دیگر منتقل می‌شود.

ارتباط معنی لغوی با اصطلاحی:
بیع در لغت به معنی داد و ستد است. و در اصطلاح هم دادن عین و گرفتن عوض است. و تقریباً ارتباط نزدیکی با هم دارند.

اهمیت بیع
یکی از ضروریات بشر در جامعه امروزی بیع می‌باشد. در این زمان هر کس به نوعی خرید و فروش دارد. شخصی که اول صبح تا شب کارش خرید وسایل و ملزومات زندگی می‌باشد. یا بازاری‌ها که جنسی می‌خرند و می‌فروشند. اگر خرید و فروش نباشد جامعه مختل می‌شود. چون انسانی نیست که به انسان دیگر محتاج نباشد؛ و این رفع احتیاج از طریق ارتباط با همدیگر و داد و ستد حاصل می‌شود.

مشروعیت بیع
ادله متعددی بر مشروعیت بیع دلالت دارند. که چند نمونه از ادله ذکر می‌شوند.
آیات:
«احلّ الله البیع و حرّمَ الرّبا»
خداوند بیع را حلال و رباء را حرام کرده است.

«لا تاکلوا اموالکم بینکم بالباطل الاّ ان تکون تجارة عن تراضٍ»
اموالتان را در میان خود از راه حرام و نامشروع نخورید. مگر اینکه تجارتی از روی رضایت طرفین انجام گرفته باشد.
خرید و فروش خود معصومین (ع) و بیع‌هائی که در حضور آنان انجام می‌شده، یا خود معصومین افرادی را وکیل می‌کردند که برای آنها چیزی بخرند یا بفروشند. اگر بیع نامشروع بود. معصومین (ع) آن را تأئید نمی‌کردند.

اقسام بیع
بیع به اعتبار زمان به چهار قسم تشکیل می‌شود.
1- عوضین هر دو حالّ باشند. گندم را می‌دهد و همان جا هم پولش را می‌گیرد (بیع نقد)
2- عوضین هر دو در آینده تحویل هم دیگر داده شوند. کالی به کالی
3- ثمن را می‌دهد و مثمن را در آینده تحویل بگیرد (بیع سلف)
4- مثمن حالّ باشد؛ و ثمنش بعداً داده شود.(بیع نسیه)


تقسیمات دیگر بیع:
به اعتبار تساوی بین عوضین و عدم تساوی بین عوضین: به دو قسم تقسیم می‌شود.

1- یا تساوی بین عوضین واجب است. گندم را به گندم می‌فروشد واجب است که 10 کیلو می‌دهد ده کیل بگیرد. ربوی
2- تساوی بین عوضین، واجب نیست گندم 100 کیلوئی را به 50 کیلو برنج ب‌فروشد. افراد بیع

اقسام بیع به اعتبار نوع مبیع
اگر جنس فروخته شده حیوان باشد. (بیع حیوان)
جنس فروخته شده ثمره باشد مثل فروش میوه. ثمار
جنس فروخته شده طلا و نقره باشد. (بیع صرف)
جنس فروخته شده غیر این 3 مورد باشد افراد بیع

ارکان بیع
از سه رکن تشکیل می‌شود 1. عقد بیع 2. عوضین 3. متعاقدان.
عقد بیع مثل سایر عقود از دو طرف تشکیل می‌شود ایجاب از طرف بایع و قبول از طرف مشتری.در بیع شرط است که صیغه خوانده شود. بایع بگوید فروختم. مشتری نیز بگوید خریدم، یا قبول کردم. و صیغه خواندن به هر زبانی که باشد کفایت می‌کند و عربیّت در آن شرط نیست.

شرایط متعاقدان
1) متعاقدان باید عاقل باشند خرید و فروش آدم مجنون صحیح نیست
2) بالغ باشند مشهور فقهاء می‌گویند معامله بچّه باطل است
3) دارای قصد و ارده باشند اگر آدم غافل یا در حال خواب یا با شوخی بیع را واقع کند صحیح نیست
4) هر دو دارای اختیار باشند. از روی رضایت و طیب نفس معامله کنند نه در اثر اکراه و اجبار
5) متعاقدان باید مالک باشند یا از طرف مالک یا از طرف شارع اذن داشته باشند. مثل ولی طفل، یا سرپرست یتیمان که از طرف شارع اذن دارند.

شرایط عوضین
1) بیع باید ملکیت و مالیت داشته باشد و هم چنین شارع ملک بودن آن را مجاز بداند. بیع انسان، بیع تراب و بیع چیزهائیکه نفع غالب ندارند مثل حشرات صحیح نیست
2) طرفین(بایع ومشتری) قادر بر تسلیم ثمن ومثمن باشند.
3) مبیع طلق باشد بنا بر این فروش وقف صحیح نیست.


منابع:
1- المنجد، ج 1، ص 120، مؤلف: لوییس معلوف، مترجم: محمد بندریگی، ناشر: ایران، نوبت چاپ: سوم، سال 1380، چاپ: هاتف، تهران.
2- شرح لمعه، ج2، ص 12، مؤلف: شهید اول، مصحح: شیخ حسن فاروبی تبریزی، ناشر: دارالتقیه، نوبت چاپ: سوم سال 1382، چایخانه شریعت قم.


. المنجد ج 1، ص 120، مولف: لوییس معلوف، مترجم، محمد بندریگی، ناشر، ایران نوبت چاپ سوم، سال 1380 چاپ، هاتف تهران.
. شرح لمعه، ج 2، ص 12، مولف، شهید اول مصصّح، شیخ حسن قاروبی تبریزی ناشر، دارالتیقه نوبت چاپ، سوم سال 1382، چاپخانه شریعت قم.
. دروس ج 1، سوّم ص 191، تألیف، شهید اول چاپ اول 1414 قمری، چاپخانه، موسسه نشر اسلامی قم .
. سوره بقره، آیه 275.
. موسوعة فقهیه، ج 7، ص 152، مؤلف، شیخ محمد علی انصاری، ناشر، مجمع فکر اسلامی چاپ اول، 1427 قمری، چاپخانه، ظهور قم.
. همان کتاب (موسوعة فقهیه) ج 7، ص 152.
. موسوعة فقهیه، ج 7، ص 162.
. موسوعة فقهیه، ج 7، ص 162.
. موسوعة فقهیه، ج 7، ص 186.
. موسوعة فقهیه، ج 7، ص 188 و ص 189.
. موسوعة فقهیه، ج 7، ص 189.
. موسوعة فقهیه، ج 7، ص 198 و مکاسب، ج 4، ص 9 و ص 29 و 175 همان آدرس شماره 12.
... ادامه
556 | 0
مترادف: ابتياع، خريد، دادوستد، صفعه،
متضاد: فروش، شرا
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم مصدر) [عربی: بَیع]
مختصات: (بِ) [ ع . ] (مص م .)
الگوی تکیه: S
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: bay'
منبع: واژه‌نامه آزاد
معادل ابجد: 82
شمارگان هجا: 1
دیگر زبان ها
انگلیسی
selling
ترکی
satmak
فرانسوی
vendre
آلمانی
verkaufen
اسپانیایی
vender
ایتالیایی
vendere
عربی
بيع | يبيع
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "بیع" در زبان فارسی به معنای "فروش" یا "معامله" است و معمولاً در متون حقوقی و اقتصادی به کار می‌رود. در اینجا نکات قواعدی و نگارشی مرتبط با این کلمه را بررسی می‌کنیم:

  1. نحو و ساختار جمله:

    • کلمه "بیع" معمولاً به‌عنوان اسم به کار می‌رود و می‌توان از آن در جملات مختلف استفاده کرد. به عنوان مثال:
      • "بیع کالا باید با توافق طرفین صورت گیرد."
  2. صرف و تطابق:

    • "بیع" یک اسم مذکر است و از نظر صرف باید با فعل‌ها و صفات مذکر همخوانی داشته باشد.
      • مثال: "بیع موفق بود."
  3. کاربرد در ترکیبات:

    • این کلمه می‌تواند در ترکیبات مختلف به کار رود، مانند "قواعد بیع"، "چگونگی بیع"، و "مفاد بیع".
    • در این موارد، دقت کنید که ترکیب به درستی و وضوح معنا را منتقل کند.
  4. جایگاه در متن:

    • "بیع" می‌تواند در آغاز یا انتهای جمله قرار بگیرد و بسته به نوع جمله، تأکید بر آن می‌تواند تغییر کند.
      • مثال: "سخنانش درباره بیع بسیار مفید بود."
  5. فعل‌های مرتبط:

    • از فعل‌هایی مانند "انجام دادن" و "بین‌المللی کردن" هم در کنار "بیع" استفاده می‌شود.
      • مثال: "بیع بین‌المللی یک فرصت بزرگ است."
  6. نکات نگارشی:
    • در نوشتار رسمی و علمی، مهم است که از کلمه "بیع" به درستی استفاده شود و از عبارت‌های غیررسمی پرهیز شود.
    • به‌کارگیری عبارات مرتبط با بیع، مانند "فقه بیع" یا "حقوق بیع"، می‌تواند مفید باشد.

در نهایت، استفاده صحیح و قواعدی از "بیع" به انتقال دقیق‌تر معنا و مفهوم در متون کمک می‌کند.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "بیع" در جمله آورده شده است:

  1. قرارداد بیع میان دو طرف به امضا رسید.
  2. بیع کالاهای غیرمجاز در بازار موجب مشکلات اقتصادی شد.
  3. برای انجام بیع، هر دو طرف باید شرایط معامله را به دقت بررسی کنند.
  4. بیع ملک به روش دلالی نیاز به مستندات قانونی دارد.
  5. در حقوق تجارت، بیع به معنای فروش و معامله کالاها است.

اگر به مثال‌های بیشتری نیاز دارید، خوشحال می‌شوم کمک کنم!


500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری