پارامتر
licenseمعنی کلمه پارامتر
معنی واژه پارامتر
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | parameter | ||
عربی | عامل متغير في التجربة، معامل | ||
ترکی | parametre | ||
فرانسوی | paramètre | ||
آلمانی | parameter | ||
اسپانیایی | parámetro | ||
ایتالیایی | parametro | ||
مرتبط | مقدار معلوم و مشخص، مقداری از یک مدار، نسبت میان تقاطع دو سطح | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "پارامتر" در زبان فارسی به معنای مؤلفه یا متغیری است که در یک سیستم، مدل یا معادله استفاده میشود. در مورد قواعد نگارشی و استفاده از این کلمه، نکات زیر قابل توجه است:
با رعایت این نکات، میتوان از کلمه "پارامتر" به درستی در متون فارسی استفاده کرد. | ||
مثال برای واژه | مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
| ||
واژه | پارامتر | ||
معادل ابجد | 844 | ||
تعداد حروف | 7 | ||
نقش دستوری | اسم | ||
مختصات | (مِ) [ فر. ] (اِ.) | ||
آواشناسی | pArAmetr | ||
الگوی تکیه | WWS | ||
شمارگان هجا | 3 | ||
منبع | واژهنامه آزاد | ||
نمایش تصویر | معنی پارامتر | ||
پخش صوت |
عامل محدود کننده، عامل مداخله گر، عامل تعیین کننده، مترادف با واژه انگلیسی determınant کلمه "پارامتر" در زبان فارسی به معنای مؤلفه یا متغیری است که در یک سیستم، مدل یا معادله استفاده میشود. در مورد قواعد نگارشی و استفاده از این کلمه، نکات زیر قابل توجه است: نحوه نوشتن: کلمه "پارامتر" به صورت صحیح به همین شکل نوشته میشود و به صورت جمع "پارامترها" خواهد بود. جنس کلمه: "پارامتر" یک کلمه مذکر است. استفاده در جملات: این کلمه معمولاً در متون علمی، ریاضی، فنی و مهندسی به کار میرود. برای مثال: "برای تحلیل دادهها، باید پارامترهای مختلف را مد نظر قرار داد." ترجمه و معادل فارسی: به جای کلمه "پارامتر"، میتوان از معادلهای فارسی مانند "مؤلفه" یا "متغیر" در بعضی مواقع استفاده کرد، اما در متون تخصصی معمولاً از خود کلمه "پارامتر" استفاده میشود. با رعایت این نکات، میتوان از کلمه "پارامتر" به درستی در متون فارسی استفاده کرد.
parameter
عامل متغير في التجربة، معامل
parametre
paramètre
parameter
parámetro
parametro
مقدار معلوم و مشخص، مقداری از یک مدار، نسبت میان تقاطع دو سطح