پایگاه
licenseمعنی کلمه پایگاه
معنی واژه پایگاه
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- رتبه، مرتبت، مقام، مكانت، منزلت، منصب 2- مركز، مقر 3- جايگاه، جا، محل، مقام 4- پيشگاه، تخت، مسند 5- اندازه | ||
انگلیسی | base,foothold | ||
عربی | قاعدة، أساس، القاعدة الأساسية، قاعدة جوية، قاعدة بحرية، قاعدة كيمياء، نقطة مركز، الهدف، أساسي، حقير، خسيس، منحط، عامي، غير فصيح، رديء، زائف، لئيم، بنى على أساس | ||
ترکی | temel | ||
فرانسوی | base | ||
آلمانی | base | ||
اسپانیایی | base | ||
ایتالیایی | base | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "پایگاه" در زبان فارسی به معنای مکان، محل یا مرکز است و در زمینههای مختلفی مانند نظامی، علمی، اجتماعی و ... استفاده میشود. برای استفاده صحیح از این کلمه در جملات، رعایت چند نکته نگارشی و قواعد زبان فارسی میتواند مفید باشد:
با رعایت این نکات میتوانید از کلمه "پایگاه" به طور صحیح و مؤثر در نوشتار خود استفاده کنید. | ||
واژه | پایگاه | ||
معادل ابجد | 39 | ||
تعداد حروف | 6 | ||
تلفظ | pāygāh | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم) ‹پایگه، پاگاه› | ||
مختصات | (اِمر.) | ||
آواشناسی | pAygAh | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | واژهنامه آزاد | ||
نمایش تصویر | معنی پایگاه | ||
پخش صوت |
مقام کلمه "پایگاه" در زبان فارسی به معنای مکان، محل یا مرکز است و در زمینههای مختلفی مانند نظامی، علمی، اجتماعی و ... استفاده میشود. برای استفاده صحیح از این کلمه در جملات، رعایت چند نکته نگارشی و قواعد زبان فارسی میتواند مفید باشد: تلفظ و نوشتار: کلمه "پایگاه" به صورت صحیح و بدون اشتباه املایی نوشته شود. اشتباهات املایی میتوانند موجب بروز ابهام در معنا شوند. نقطهگذاری: اگر کلمه "پایگاه" در وسط جمله استفاده شود، باید از نشانههای نگارشی مناسب (مانند کاما یا نقطه) برای تفکیک جملات استفاده کنید. نقش کلمه: "پایگاه" میتواند به عنوان اسم در جمله مورد استفاده قرار گیرد. برای مثال: تطابق با صفات: اگر "پایگاه" با صفات یا جملات توضیحی همراه شود، باید از نظر صرف و نحو موضوع به خوبی هماهنگی داشته باشد. به عنوان مثال: با رعایت این نکات میتوانید از کلمه "پایگاه" به طور صحیح و مؤثر در نوشتار خود استفاده کنید.
1- رتبه، مرتبت، مقام، مكانت، منزلت، منصب
2- مركز، مقر
3- جايگاه، جا، محل، مقام
4- پيشگاه، تخت، مسند
5- اندازه
base,foothold
قاعدة، أساس، القاعدة الأساسية، قاعدة جوية، قاعدة بحرية، قاعدة كيمياء، نقطة مركز، الهدف، أساسي، حقير، خسيس، منحط، عامي، غير فصيح، رديء، زائف، لئيم، بنى على أساس
temel
base
base
base
base