پایه
licenseمعنی کلمه پایه
معنی واژه پایه
pāye
base
|
پایه
مترادف:
1- اساس، بنيان، بن، پي، ته، شالوده، قاعده
2- اصل، ريشه، مبنا
3- پا، پايين، دامن، دامنه، زير
4- ساق، ساقه
5- پايگاه، جايگاه، درجه، مقام، منصب
6- اشل، رتبه، رتبهاداري
7- اندازه، حد، مقياس، ميزان
8- كلاس
9- كنه
10-
11- ماخذ
12-
13- قايمه، محور
متضاد:
پيكر، نما
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(اسم) [پهلوی: pādak]
مختصات:
(یک پایه یا دو پایه )
الگوی تکیه:
WS
نقش دستوری:
اسم
آواشناسی:
pAye
منبع:
واژهنامه آزاد
معادل ابجد:
18
شمارگان هجا:
2
دیگر زبان ها
انگلیسی
base | grade , basis , foundation , stand , ground , mount , leg , pillar , groundwork , root , sill , mounting , rank , cantilever , column , stage , bedrock , pile , radix , stalk , pediment , degree , status , footpath , outrigger , stanchion , fulcrum , fundament , groundsel , headstock , prop , buttress , mark , measure , phase , principium , stratum , thallus , stock
ترکی
temel
فرانسوی
fondation
آلمانی
stiftung
اسپانیایی
base
ایتالیایی
fondazione
عربی
قاعدة | أساس , القاعدة الأساسية , قاعدة جوية , قاعدة بحرية , قاعدة كيمياء , نقطة مركز , الهدف , أساسي , حقير , خسيس , منحط , عامي , غير فصيح , رديء , زائف , لئيم , بنى على أساس
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "پایه" در زبان فارسی کاربردهای مختلفی دارد و در جملههای مختلف معانی متفاوتی میتواند داشته باشد. در اینجا به قواعد و نکات نگارشی مربوط به کلمه "پایه" اشاره میکنم:
-
نقطهگذاری: کلمه "پایه" در جملههای توصیفی و بیانی باید به درستی استفاده شود تا معنا کاملاً متوجه شود. به عنوان مثال:
- "پایه این ساختمان بسیار مستحکم است."
- "او پایهگذار یک نظریه جدید در علم است."
-
معانی و کاربردها:
- "پایه" به معنای زیرساخت یا بنیاد یک چیز (مانند گلدان، ساختمان، اندیشه و غیره) استفاده میشود.
- میتواند در ترکیبهای مختلف نیز به کار رود، مانند "پایه علمی"، "پایه اجتماعی"، "پایه اقتصادی"، و غیره.
-
ترکیب با پسوندها و پیشوندها:
- "پایه" میتواند با پسوندها و پیشوندهای مختلف ترکیب شود. مثلاً:
- "پایهگذار" (کسی که پایهگذاری میکند)
- "پایهداده" (چیزی که بر روی پایهای گذاشته شده است)
- "پایه" میتواند با پسوندها و پیشوندهای مختلف ترکیب شود. مثلاً:
-
نکات نگارشی:
- در نوشتن ترکیبات، توجه به فاصلهگذاری صحیح بین کلمات ضروری است. برای مثال: "پایهگذار" باید به صورت چسبیده نوشته شود.
- توجه به جنس و عدد:
- "پایه" واژهای است که میتواند هم مفرد و هم جمع باشد. در حالت جمع، معمولاً میگوییم "پایهها".
با استفاده از این نکات، میتوانید به درستی کلمه "پایه" را در متنهای خود به کار ببرید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
البته! در اینجا چند مثال برای استفاده از کلمه "پایه" در جملات آورده شده است:
- این کتاب به عنوان پایهای برای یادگیری زبان انگلیسی شناخته میشود.
- معماران از پایههای محکم برای ساختن ساختمانهای بلند استفاده میکنند.
- در ریاضیات، مفاهیم پایه مانند جمع و تفریق اهمیت بسیار زیادی دارند.
- او در این پروژه به عنوان پایهگذار تیم عمل کرد و ایدههایش را به اشتراک گذاشت.
- پایههای نظری این علم نیاز به مطالعه و تحقیق عمیق دارند.
اگر نیاز به مثالهای بیشتری دارید، خوشحال میشوم کمک کنم!