پروژه
licenseمعنی کلمه پروژه
معنی واژه پروژه
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | برنامه، طرح، نقشه | ||
انگلیسی | project, projection | ||
عربی | مشروع، خطة، دراسة، تخطيط الأرض، خطط، تصور، أسقط، صمم، عرض فلما، برز، رمى، نتأ، جعل له نتوء، تجاوز، ظهر ناتئا، تصور و يعتبر، نوى، عزم، أطلق، عرض على الشاشة، جسم | ||
ترکی | proje | ||
فرانسوی | projet | ||
آلمانی | projekt | ||
اسپانیایی | proyecto | ||
ایتالیایی | progetto | ||
مرتبط | پروژه افکندن، تصویر، تجسم، پرتاب، افکنش | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) در زبان فارسی، کلمه "پروژه" به معنای طرح، برنامه یا پروژهای است که برای انجام یک کار خاص یا تحقیق خاص در نظر گرفته شده است. برای نگارش صحیح این کلمه و استفاده صحیح از آن، نکات زیر را مد نظر قرار دهید:
با رعایت این نکات میتوانید نوشتههای دقیق و صحیحی در مورد پروژههای مختلف داشته باشید. | ||
واژه | پروژه | ||
معادل ابجد | 220 | ||
تعداد حروف | 5 | ||
تلفظ | po(e)rože | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم) [فرانسوی: projet] | ||
مختصات | (پُ ژِ) [ فر. ] (اِ.) | ||
آواشناسی | poroZe | ||
الگوی تکیه | WWS | ||
شمارگان هجا | 3 | ||
منبع | واژهنامه آزاد | ||
نمایش تصویر | معنی پروژه | ||
پخش صوت |
تلاش موقت در تعهد و تضمین خلق یک محصول یا خدمت منحصر به فرد،موقت به این معنی است که هر پروژه پایانی تعریف شده دارد و منحصر به فرد با این معنی است که محصول یا خدمت به شکلی مشخص و متمایز،از تمام محصولات یا خدمات مشابه متفاوت است. در زبان فارسی، کلمه "پروژه" به معنای طرح، برنامه یا پروژهای است که برای انجام یک کار خاص یا تحقیق خاص در نظر گرفته شده است. برای نگارش صحیح این کلمه و استفاده صحیح از آن، نکات زیر را مد نظر قرار دهید: تلفظ صحیح: کلمه "پروژه" با حرف "ژ" و به صورت "پروژه" تلفظ میشود. نوع کلمه: "پروژه" به عنوان یک اسم مؤنث در نظر گرفته میشود. بنابراین، در جملات میتوان از صفتهای مؤنث برای توصیف آن استفاده کرد. نکات نگارشی: فعلهای مناسب: هنگام اشاره به پروژه، میتوانید از افعالی چون "انجام دادن"، "طراحی کردن"، "بررسی کردن"، "ارائه دادن" و ... استفاده کنید. با رعایت این نکات میتوانید نوشتههای دقیق و صحیحی در مورد پروژههای مختلف داشته باشید.
برنامه، طرح، نقشه
project, projection
مشروع، خطة، دراسة، تخطيط الأرض، خطط، تصور، أسقط، صمم، عرض فلما، برز، رمى، نتأ، جعل له نتوء، تجاوز، ظهر ناتئا، تصور و يعتبر، نوى، عزم، أطلق، عرض على الشاشة، جسم
proje
projet
projekt
proyecto
progetto
پروژه افکندن، تصویر، تجسم، پرتاب، افکنش