transaction |

تراکنش

معنی: تراکنش. ( تَ کُ ) ( ترا + کنش ) الف. (عمومی) معامله، انجام، اداره. مترادف این واژه در زبان انگلیسی «transaction» است.

مثال:
"مدیر اداره نظام‌های پرداخت بانک مرکزی ادامه داد: در حال حاضر تراکنش‌های ناموفق توسط بانک مرکزی جریمه می‌شوند ولی برای مواردی که بانک‌ها خودپرداز خود را خاموش می‌کنند و به متقاضیان خدمات ارایه نمی‌دهند، فعلا سیستم مربوطه در بانک مرکزی فعال نشده است." (منبع: خبرگزاری فارس، ۲۵ اسفند ۱۳۸۸)

ب. (مخابرات) تبادل پیام های پرسش و پاسخ بین نقاط نشانک ( سیگنال ) دهی. مترادف این واژه در زبان انگلیسی «transaction» است. (منبع: واژه نامۀ فرهنگستان زبان و ادب فارسی)

... ادامه

1172 | 0

نمایش تصویر

اطلاعات بیشتر واژه

آواشناسی:

منبع: واژه‌نامه آزاد

معادل ابجد: 971

شمارگان هجا:

دیگر زبان ها

انگلیسی

transaction

عربی

صفقة | تعامل , عملية تجارية , إجراء , أعمال تجارية , قيام ب

فرم ورود

آدرس بخش انتخاب شده

رویداد ها - امتیازات

زیر مجموعه ها

سوالات متداول

تراکنش

معنی کلمه تراکنش

معنی واژه تراکنش

تراکنش

اطلاعات بیشتر واژه

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام

تبلیغات توضیحی

تبلیغات موضوعی

تبلیغات تصویری