تغییر
licenseمعنی کلمه تغییر
معنی واژه تغییر
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- استحاله، انقلاب، تبدل، تبديل، تحول، تطور، تعويض، دگرگوني، مسخ | ||
متضاد | تثبيت 1- عدول، برگشت، عقبگرد | ||
انگلیسی | change, conversion, variation, shift, alteration, mutation, fluctuation, innovation, commutation, vicissitude | ||
عربی | تغيير، تغير، تبديل، تقلب، صرافة، تنويع، سوق ألاوراق المالية، فائض القيمة المستحقة، قطع النقد الصغيرة، غيار من الملابس، تبدل، غير، تبادل، بدل، استبدل، قلب، نوع، إنتقل من، وجه، قرع الأجراس، غير موقفه، صرف ورقة نقدية، يتغير | ||
ترکی | değiştirmek | ||
فرانسوی | changement | ||
آلمانی | ändern | ||
اسپانیایی | cambiar | ||
ایتالیایی | modifica | ||
مرتبط | عوض، دگرگونی، مبادله، پول خرد، تبدیل، تغییر کیش، تسعیر، اختلاف، تغییر پذیری، ناپایداری، بی ثباتی، انتقال، تغییر مکان، تغییر جهت، نوبت، تعویض، دگرش، جهش، تغییر ناگهانی، نوسان، ترقی و تنزیل، ابداع، بدعت، نو اوری، چیز تازه، تخفیف جرم، فراز و نشیب زندگی | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه «تغییر» در زبان فارسی دارای کاربردهای مختلفی است و قواعد خاصی را در نگارش و استفاده از آن در جملهها شامل میشود. در ادامه به برخی از نکات و قواعد مربوط به این کلمه اشاره میکنیم:
با رعایت این نکات، میتوان از کلمه «تغییر» به درستی در نوشتار و گفتار استفاده کرد. | ||
واژه | تغییر | ||
معادل ابجد | 1620 | ||
تعداد حروف | 5 | ||
تلفظ | taqy(')ir | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم مصدر) [عربی] | ||
مختصات | (تَ) [ ع . ] | ||
آواشناسی | taqyir | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | واژهنامه آزاد | ||
نمایش تصویر | معنی تغییر | ||
پخش صوت |
دگرش کلمه «تغییر» در زبان فارسی دارای کاربردهای مختلفی است و قواعد خاصی را در نگارش و استفاده از آن در جملهها شامل میشود. در ادامه به برخی از نکات و قواعد مربوط به این کلمه اشاره میکنیم: معنی و کاربرد: کلمه «تغییر» به معنای دگرگونی، تحول یا تغییر حالت استفاده میشود. میتواند در زمینههای مختلفی مثل تغییر شرایط، تغییر نظرات، تغییرات اجتماعی و غیره به کار رود. نحوه استفاده در جملات: ترکیبها و اصطلاحات: این کلمه میتواند با کلمات دیگری ترکیب شود: نگارش و شکلدهی: در نوشتارهای رسمی و غیررسمی، توجه به شیوه صحیح و یکدست نوشتاری اهمیت دارد. به عنوان مثال: با رعایت این نکات، میتوان از کلمه «تغییر» به درستی در نوشتار و گفتار استفاده کرد.
1- استحاله، انقلاب، تبدل، تبديل، تحول، تطور، تعويض، دگرگوني، مسخ
تثبيت
1- عدول، برگشت، عقبگرد
change, conversion, variation, shift, alteration, mutation, fluctuation, innovation, commutation, vicissitude
تغيير، تغير، تبديل، تقلب، صرافة، تنويع، سوق ألاوراق المالية، فائض القيمة المستحقة، قطع النقد الصغيرة، غيار من الملابس، تبدل، غير، تبادل، بدل، استبدل، قلب، نوع، إنتقل من، وجه، قرع الأجراس، غير موقفه، صرف ورقة نقدية، يتغير
değiştirmek
changement
ändern
cambiar
modifica
عوض، دگرگونی، مبادله، پول خرد، تبدیل، تغییر کیش، تسعیر، اختلاف، تغییر پذیری، ناپایداری، بی ثباتی، انتقال، تغییر مکان، تغییر جهت، نوبت، تعویض، دگرش، جهش، تغییر ناگهانی، نوسان، ترقی و تنزیل، ابداع، بدعت، نو اوری، چیز تازه، تخفیف جرم، فراز و نشیب زندگی