تفریغ
licenseمعنی کلمه تفریغ
معنی واژه تفریغ
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | subtraction | ||
عربی | سلفة، تسليف، تحسن، ارتفاع، قرض، مهد للجنس، خطوة للأمام، مقدما، تقدم، ارتفع، قدم، دفع سلفا، أمامي، مدفوع مقدما، مقدما سلفا، عجل، يتقدم | ||
ترکی | çıkarma | ||
فرانسوی | soustraction | ||
آلمانی | subtraktion | ||
اسپانیایی | sustracción | ||
ایتالیایی | sottrazione | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "تفریغ" در زبان فارسی به معنای "تحلیل" یا "بررسی" مورد استفاده قرار میگیرد و بیشتر در متون علمی و پژوهشی به کار میرود. با این حال، در نوشتن و استفاده از این کلمه در متون فارسی، رعایت چند نکته نگارشی و قواعد زبان فارسی ضروری است:
اگر سوال خاصی در مورد کاربرد یا معنای خاص کلمه "تفریغ" دارید، خوشحال میشوم به شما کمک کنم! | ||
واژه | تفریغ | ||
معادل ابجد | 1690 | ||
تعداد حروف | 5 | ||
تلفظ | tafriq | ||
ترکیب | (اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] | ||
مختصات | (تَ) [ ع . ] (مص م .) | ||
منبع | واژهنامه آزاد | ||
نمایش تصویر | معنی تفریغ | ||
پخش صوت |
در حال حاضر برای این واژه هیچ معنی ثبت نشده است. در صورت داشتن معنی پیشنهادی برای این واژه، لطفا آن را از طریق فرم تماس با ما به اشتراک بگذارید. کلمه "تفریغ" در زبان فارسی به معنای "تحلیل" یا "بررسی" مورد استفاده قرار میگیرد و بیشتر در متون علمی و پژوهشی به کار میرود. با این حال، در نوشتن و استفاده از این کلمه در متون فارسی، رعایت چند نکته نگارشی و قواعد زبان فارسی ضروری است: جایگاه کلمه: کلمه "تفریغ" میتواند به عنوان اسم، در جملات مختلف به کار رود. به عنوان مثال: "تفریغ نتایج پژوهش نشاندهنده..." نحوه صرف و ترکیب: این کلمه میتواند با دیگر کلمات ترکیب شود یا در حالتهای مختلف صرف گردد. به عنوان مثال: "تفریغ کردن"، "تفریغنامه" و غیره. نحوه استفاده در جملات: به نکتههای زیر در استفاده از تفریغ توجه داشته باشید: علامتگذاری: در جملات حاوی کلمه "تفریغ"، توجه به علائم نگارشی مانند ویرگول، نقطه و دیگر نشانهها ضروری است تا مفهوم جمله بهخوبی منتقل شود. اگر سوال خاصی در مورد کاربرد یا معنای خاص کلمه "تفریغ" دارید، خوشحال میشوم به شما کمک کنم!
subtraction
سلفة، تسليف، تحسن، ارتفاع، قرض، مهد للجنس، خطوة للأمام، مقدما، تقدم، ارتفع، قدم، دفع سلفا، أمامي، مدفوع مقدما، مقدما سلفا، عجل، يتقدم
çıkarma
soustraction
subtraktion
sustracción
sottrazione