تفسیر
licenseمعنی کلمه تفسیر
معنی واژه تفسیر
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- تاويل، تشريح، ترجمان، تعبير، تلقي، توضيح، شرح، گزارش، نقل، وصف 2- بيان كردن، شرح دادن، تشريح كردن، گزارشدادن | ||
انگلیسی | interpretation,commentary,exegesis,comment,explanation,version,rendition,gloss,exposition,rendering,paraphrase,translation,annotation | ||
عربی | تفسير | ||
ترکی | tercüme | ||
فرانسوی | interprétation | ||
آلمانی | deutung | ||
اسپانیایی | interpretación | ||
ایتالیایی | interpretazione | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "تفسیر" در زبان فارسی به معنای توضیح، تبیین یا تحلیل یک متن، به ویژه متون مذهبی مانند قرآن، به کار میرود. در اینجا به برخی از قواعد و نکات نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره میکنیم:
با رعایت این نکات میتوانید از کلمه "تفسیر" به درستی و بهینه در نوشتههای خود استفاده کنید. | ||
واژه | تفسیر | ||
معادل ابجد | 750 | ||
تعداد حروف | 5 | ||
تلفظ | tafsir | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم مصدر) [عربی، جمع: تَفاسیر] | ||
مختصات | (تَ) [ ع . ] | ||
آواشناسی | tafsir | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | واژهنامه آزاد | ||
نمایش تصویر | معنی تفسیر | ||
پخش صوت |
این واژه عربی است و پارسی آن اینهاست: کلمه "تفسیر" در زبان فارسی به معنای توضیح، تبیین یا تحلیل یک متن، به ویژه متون مذهبی مانند قرآن، به کار میرود. در اینجا به برخی از قواعد و نکات نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره میکنیم: استفاده از این کلمه: "تفسیر" به عنوان اسم، میتواند به صورت مستقل یا به همراه دیگر کلمات برای ایجاد عبارات و اصطلاحات مختلف استفاده شود (مثلاً "تفسیر قرآن"). نحوه صرف: نکات نگارشی: نکات معنایی: با رعایت این نکات میتوانید از کلمه "تفسیر" به درستی و بهینه در نوشتههای خود استفاده کنید.
آوید (اوستایی)
پَرکاس (سنسکریت: پْرَکاسی)
پَروپ (سنسکریت: پْرَروپَنَ)
آنوپاد (سنسکریت: اَنووادَ)
1- تاويل، تشريح، ترجمان، تعبير، تلقي، توضيح، شرح، گزارش، نقل، وصف
2- بيان كردن، شرح دادن، تشريح كردن، گزارشدادن
interpretation,commentary,exegesis,comment,explanation,version,rendition,gloss,exposition,rendering,paraphrase,translation,annotation
تفسير
tercüme
interprétation
deutung
interpretación
interpretazione