جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

'ādami
man  |

آدمی

معنی: آدمی . [ دَ ] (ع اِ)یک تن از اولاد آدم ابوالبشر. اِنس . اِنسی . انسان . بشر. مردم . مردمی . ناس . اناس . ج ، آدمیین :
شیب تو با فراز و فراز تو با نشیب
فرزند آدمی بتو اندر بشیب و تیب .
رودکی .
چنین گفت ه̍رون مرا روز مرگ
مفرمای هیچ آدمی را مجرگ .
رودکی یا ابوشکور.
هر آنکو گذشت از ره مردمی
ز دیوان شمر مشمرش زآدمی .
فردوسی .
نه در وی آدمی را راه رفتن
نه در وی آبها را جوی فرکند.
عباس (از فرهنگ اسدی ، خطی ).
جهان خوردم و کارها راندم و عاقبت کار آدمی مرگ است . (تاریخ بیهقی ). آدمی را از مرگ چاره نیست .(تاریخ بیهقی ). و این است عاقبت آدمی . (تاریخ بیهقی ). چه از سلطان کریمتر و شرمگین تر آدمی نتواند بود. (تاریخ بیهقی ). آدمی معصوم نتواند بود. (تاریخ بیهقی ). آدمی از چهار چیز ناگزیر بود، اول نانی ، دوم خلقانی ، سوم ویرانی ، چهارم جانانی . (قابوسنامه ).
هر آنکس که پیدا شود زآدمی
فراوان نماند بروی زمی .
شمسی (یوسف و زلیخا).
هرگز من و پدران من بمثل مورچه ای را نیازرده ایم تا بهلاکت آدمی چه رسد. (تاریخ برامکه ).
آدمی بعیب خویش نابینا بود. (کیمیای سعادت ). آدمی را [ لذات ] بیهوده از کار آخرت بازمیدارد. (کلیله و دمنه ). بشناختم که آدمی شریفتر خلائق و عزیزتر موجودات است . (کلیله و دمنه ). و آدمی در کسب آن چون کرم پیله است . (کلیله و دمنه ).
زآدمی ابلیس صورت دید و بس
غافل از معنی شد آن مردود خس .
مولوی .
قیمت هر آدمی باندازه ٔ همت اوست . (تاریخ گزیده ).
- امثال :
آدمی از زبان خود ببلاست .
مکتبی .
سخن نه بجای خویش گوینده را زیان آرد.
آدمی از سنگ سخت تر و از گل نازکتر است ؛ مردم گاه تحمل رنجهای گران کند و گاه از اندک ناملائمی رنجور یا هلاک شود.
آدمی از سودا خالی نباشد ؛ هر کسی را هوسی خاص است .
آدمی به امید زنده است ؛ امید مایه ٔ تشویق بکار و تحمل مشقات حیات باشد.
آدمی بی خرد ستور بود .
سنائی .
خرد اصل و مایه ٔ امتیازآدمی از دیگر جانوران است .
آدمی جائزالخطاست ؛ همه کس را سهو و خبط وگناه بی اراده تواند بودن .
آدمی چون بداشت دست از صیت
هرچه خواهی بکن که فاصنع شیت .
سنائی .
ای فاصنع ما شئت .
آدمیخوارند اغلب مردمان .
مولوی .
بعض مردم را صفات سَبُعی است .
آدمی در عالم خاکی نمی آید بدست
آدمی از نوبباید ساخت وز نو عالمی .
حافظ.
این جهان و مردم او نه نیکو باشند.
آدمی را آدمیت لازم است
چوب صندل بو ندارد هیزم است .
؟
مردم را صفات آدمی باید .
آدمی را از مرگ چاره نیست . (تاریخ بیهقی )؛ همه کس را مرگ دریابد.
آدمی را بتر از علت نادانی نیست .
سعدی .
آدمی را به رسن دیو فرا چاه نباید رفت . (مرزبان نامه )؛ از وساوس شیطان حذر باید کردن .
آدمی را در این کهن برزخ
هم ز مطبخ دری است در دوزخ .
سنائی .
پرخواری منشاء مفاسد و مضار باشد.
آدمی را عقل باید در بدن
ورنه جان در کالبد دارد حمار.
سعدی .
آدمی را عقل میباید نه زر . (جامعالتمثیل ).
آدمی را کس کجا گوید بپر
یا بیا ای کور و در من درنگر؟
مولوی .
لایکلف اﷲ نفساً الا وسعها.
آدمی را نسبت بهنر باید نه بپدر ؛ از فضل پدر ترا چه حاصل ؟
آدمی سربسر همه عیب است
پرده ٔ عیبهاش برنائی است .
مسعودسعد.
آدمی فربه ز عز است و شرف .
مولوی .
آدمی فربه شود از راه گوش .
مولوی .
مرد از مسموعات نیک لذت برَد.
آدمی گرچه بر زمانه مهست
زآدمی خام دیو پخته بِهَست .
سنائی .
آدمی مخفی است در زیر زبان .
مولوی .
المرء مخبوء تحت لسانه ؛ مردم را بگفتار شناسند.
آدمی یک بار پایش بچاله میرود ؛ از تجارب پند و عبرت گیرند.
آن به که خود آدمی نزاید .
مسعودسعد.
آن دو شاخ گاو اگر خر داشتی
یک شکم در آدمی نگذاشتی .
سعدی .
خدا خر را شناخت که شاخش نداد.
اگر آدمی بچشم است و دهان و گوش و ابرو
چه میان نقش دیوار و میان آدمیت ؟
سعدی .
بشهر خود است آدمی شهریار .
نظامی .
به صورت آدمی بودن بی سیرت آدمی بچیزی نیست .
به صورت آدمی کرده ست نقاش
اگر مردی به معنی آدمی باش .
پوریای ولی .
تو کز محنت دیگران بی غمی
نشایدکه نامت نهند آدمی .
سعدی .
در زمانه ز هرچه جانور است
تا نشد پخته آدمی بتر است .
سنائی .
ده آدمی بر سفره ای بخورندو دو سگ بر جیفه ای بسر نبرند . (گلستان ).
سر نهد از دامن پر آدمی
پله چو پر گشت ببوسد زمی .
امیرخسرو.
سگ بدان آدمی شرف دارد
که دل مردمان بیازارد.
سعدی .
سگ وفا دارد ندارد آدمی ؛ بعض مردم دوستی قدیم فراموش کنند.
... ادامه
872 | 0
مترادف: آدميت، آدميزاد، انسان، بشر
متضاد: ديو
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم، صفت نسبی، منسوب به آدم) [معرب. فارسی]
مختصات:
الگوی تکیه: WWS
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: 'Adami
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 55
شمارگان هجا: 3
دیگر زبان ها
انگلیسی
man | someone
ترکی
bir adam
فرانسوی
un homme
آلمانی
ein mann
اسپانیایی
un hombre
ایتالیایی
un uomo
عربی
رجل | إنسان , الإنسان , شخص , البشر , المرء , بشر , غلام , خادم , زوج قرين , التابع , زود بالجند
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "آدمی" در زبان فارسی از لحاظ نگارشی و قواعدی به شکل‌های مختلفی می‌تواند مورد استفاده قرار بگیرد. در ادامه به برخی از نکات و قواعد مربوط به این کلمه اشاره می‌کنم:

  1. نوع کلمه: "آدمی" یک اسم است و به معنای انسان یا بشری به کار می‌رود.

  2. مفرد و جمع: "آدمی" در حالت مفرد به کار می‌رود، در حالی که برای جمع آن می‌توان از "آدم‌ها" یا "آدما" استفاده کرد.

  3. جنسیت: این کلمه به طور کلی جنسی ندارد و به همه انسان‌ها، چه مرد و چه زن، اشاره می‌کند.

  4. قید و صفت: می‌توان کلمه "آدمی" را به عنوان صفت استفاده کرد، مانند "یک آدمی خوب" یا "آدمی مهربان".

  5. نحوه نوشتار: "آدمی" با استفاده از حروف فارسی و بدون فاصله یا نشانه‌های اضافی نوشته می‌شود.

  6. کاربرد در جملات: این کلمه به راحتی می‌تواند در جملات و عبارات مختلف به کار رود. به عنوان مثال:

    • "او یک آدمی باهوش است."
    • "در آن سفر، با آدم‌های جالبی آشنا شدم."
  7. توجه به ساختار جملات: هنگام استفاده از "آدمی"، دقت داشته باشید که فعل و دیگر اجزای جمله با آن همخوانی داشته باشند.

این قواعد می‌تواند به نگارش درست و موثر کلمه "آدمی" کمک کند. اگر سوال خاصی در این زمینه دارید، خوشحال می‌شوم پاسخ دهم.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

البته! در اینجا چند جمله با کلمه "آدمی" آورده شده است:

  1. آدمی باید همیشه به دنبال یادگیری و رشد باشد.
  2. هر آدمی در زندگی‌اش چالش‌ها و سختی‌هایی را تجربه می‌کند.
  3. او یک آدمی مهربان و دلسوز است که همیشه به دیگران کمک می‌کند.
  4. در جمع‌های دوستانه، آدمی به راحتی می‌تواند با دیگران ارتباط برقرار کند.
  5. آدمی از اشتباهاتش درس می‌آموزد و سعی می‌کند به سمت بهبود پیش برود.

امیدوارم این جملات به شما کمک کند!


واژگان مرتبط: مرد، مردی، فرد، شخص، کسی، شخصی، یک کسی، ادمی، آدم

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری