جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: ابوداود. [ اَ وو ] (اِخ ) سجستانی . سلیمان بن اشعث بن اسحاق بن بشیربن شدادبن عمروبن عمران السجستانی الازدی بالولاء. اصل او از سیستان و مولد او به سال 202 هَ . ق . بود. وی در اوان صِبا به نیشابور بودو با فرزندان اسحاق بن راهویه به یک دبستان سبق میخواند و آنگاه که هنوز سنین عمر او به ده نرسیده بود نزد محمدبن اسلم طوسی استملاء احادیث میکرد. سپس به بصره شد و بدانجا اقامت گزید و چند کرّت به بغداد سفر کرد و از روات حرمین عراق و خراسان و شام و مصر و بصره و جزیره ٔ ابن عمر از جمله احمدبن حنبل و احمدبن صالح و مسلم بن ابراهیم و احمدبن عبید و سلیمان بن حرب وعده ٔ بیشمار دیگر اخذ روایت کرد. و احمد حنبل از اوروایت حدیث کرد و ابوالفرج بن جوزی گوید او در نقل حدیث و علل آن از اکابر ائمه ٔ محدثین و علماء آنان است و مانند کتاب سنن او یکی از صحاح سته ٔ اهل سنت و جماعت تصنیفی نیامد. او این کتاب را بر احمدبن حنبل عرضه کرد و وی را پسند افتاد و تحسین کرد. یافعی گویدکان ابوداود رأساً فی الحدیث و رأساً فی الفقه ذاجلالة و حرمة و صلاح و ورع . و ابراهیم حربی گوید حدیث در کف ابوداود چون آهن در دست داود نبی نرم شد و او با علم خویش ورع و تقوی را جمع کرد. و ابن خلکان گوید: احد حُفّاظ الحدیث و علمه و علله و کان فی الدرجة العالیة من النسک و الصلاح . و شیخ ابواسحاق شیرازی در طبقات الفقهاء او را از اصحاب امام حنبل شمرده است . و ابوبکربن راشد در تصحیح المصابیح از ابوداود حکایت کند که می گفت : از پیامبر پانصدهزار حدیث نوشتم و چهارهزار و هشتصد حدیث از آن عده ٔ کثیره برگزیدم و آن کتاب سنن است ، مرکب از اخبار صحاح و شبه صحاح و نزدیک به صحاح و تنها چهار حدیث از آن دین مرد را بسنده باشد. یکی از آن چهار قول رسول صلوات اﷲعلیه است که فرمود: الاعمال بالنیات ؛ یعنی در عمل ، کار، دل و قصد و آهنگ راست . و دیگر فرمود: مِن حسن ایمان المرء ترکه ما لایعنیه ؛ یعنی از نشانه های نیکوئی ایمان آن است که از هرچه نه بکار تست دست برداری . و دیگر فرموده : لایکون المؤمن مؤمناً حتی یرضی لأخیه ما یرضاه لنفسه ؛ یعنی مؤمن مؤمن نبود تا آنگاه که برای دیگران آن پسندد که خود را پسندد. و دیگر فرمود: الحلال بیّن و الحرام بیّن و بَیْن َ ذلک امور مشتبهات فمن ترک الشبهات نجی من المحرمات و من اخذ بالشبهات ارتکب المحرمات فهلک من حیث لایعلم ؛ یعنی روا و حلال پیدا و ناروا و حرام پیداست و میان این دو اموریست که حکم آن روشن نیست و مشتبه است ، هرکه ازاین امور پرهیز جست از نارواها و محرّم ها ایمن ماندو آنکه بدانان یازید در ناروائیها و حرامها افتاد واز آنسوی که ندانست خود را بورطه ٔ هلاک افکند. ابوبکر گوید که ابوداود می گفت شهوت خفیه یعنی آز نهان و راز حب و دوستی ریاست است . وقتی در مجلس استملاء دوستی از او اجازت خواست تا با محبره ٔ وی چیزی نویسد ابوداود گفت : من شرّع فی مال اخیه بالاستیذان فقد استوجب بالحشمة الحرمان . و در ترجمه ٔ او آمده است که سهل بن عبداﷲ تستری زاهد مشهور که صاحب مقامات و کرامات بود به زیارت ابوداود شد. او را گفتند این سهل است که به زیارت تو آمده است ابوداود برپای خاست و او را اکرام داد و بنشاند. سهل گفت مرا بتو حاجتی است ، گفت آن چیست بگوی با امکان ، آن حاجت برآرم ، ابوداود بگفت . سهل گفت خواهم اجازت دهی تا بر آن زبان که با وی از رسول صلی اﷲعلیه وآله حدیث کرده ای بوسه دهم داود زبان بیرون کرد و عبداﷲ زبان وی ببوسید. و باز گویند که او در روش و هیئت و منظر و شمائل به رسول علیه السلام ماننده بود، بدین سیاق : عن ابراهیم عن علقمه قال کان عبداﷲ یشبه بالنبی صلی اﷲعلیه وسلم فی هدبه و دلّه و کان علقمه یشبه به عبداﷲ و قال جریربن عبدالحمید کان ابراهیم یشبه بعلقمه و کان منصور یشبه بابراهیم و قال غیر جریر کان سفیان یشبه بمنصور و قال عمران بن احمد و قال ابوعلی القوهستانی کان وکیع یشبه بسفیان و کان احمدبن حنبل یشبه بوکیع و کان ابوداود یشبه باحمدبن حنبل رضی اﷲعنهم . ابوداود به سال 275 هَ . ق . به بصره درگذشت و عبداﷲبن عبدالواحد هاشمی بر وی نماز کرد.حاجی خلیفه علاوه بر سنن دو کتاب یکی به نام ناسخ القرآن و منسوخه و دیگری را بقولی ،دلائل النبوه به نام او آورده است . و ابن الندیم کتابی دیگر موسوم به کتاب اختلاف المصاحف از او نام برده و در قاهره کتابی به نام مراسیل منسوب بدو به طبع رسیده است . و سجستان که داود از آنجاست سجستان خراسان ولایت معروف است که بفارسی سیستان نامند و یاقوت در معجم البلدان گوید که ابوالفضل محمدبن طاهر مقدسی گفت که از محمدبن نصر شنیدم که نسبت ابوداود بسجستان یا سجستانه قریه ای از بصره است . و این گفته استوار نیست چه گذشته از اینکه قاطبه ٔ حُفّاظ و ضابطین برخلاف محمدبن نصر گفته اند، هم سبق بودن داود با اولاد اسحاق بن راهویه به نیشابور و حدیث شنیدن وی در صغر سن از محمدبن اسلم طوسی دو گواه دیگر بر صدق روایت مشهور است . و نسبت ازدی در نام ابوداود بالولاء است . رجوع به تاریخ سیستان چ طهران ص 19 س 11 و رجوع به ابن الندیم چ مصر ص 54 س 15 و صفةالصفوه ج 4 ص 51 و ابن خلکان چ طهران ج 1 ص 230 و حبیب السیر چ طهران ج 1 ص 297 و روضات الجنات ص 321 و نامه ٔ دانشوران ج 1 ص 246 و کشف الظنون در دلائل النبوه و ناسخ القرآن و منسوخه و قاموس الاعلام ج 1 ص 714، و رجوع به عبداﷲبن ابی داود سجستانی مکنی به ابوبکر در همین لغت نامه شود. abudud عبود
کلمه "ابوداود" که به عنوان یک اسم خاص و نام نسبی به کار میرود، چند نکته نگارشی و قواعد دستوری خاص دارد:
نوشتار صحیح: کلمه "ابوداود" باید به صورت یکجا نوشته شود و از لحاظ املایی باید دقت شود که حروف آن به درستی تایپ شود.
استفاده از حرف "ابو": "ابو" به معنی پدر و برای نامگذاری افراد به کار میرود. این نامها معمولاً به شخصیتهایی که در علم یا ادب مشهور هستند نسبت داده میشوند.
نقش در جمله: بسته به جایگاه این کلمه در جمله، میتواند نقشهای مختلفی را ایفا کند. برای مثال:
اگر به عنوان فاعل باشد: "ابوداود کتابی نوشت."
اگر به عنوان مفعول باشد: "من کتاب ابوداود را خواندم."
علامتگذاری و جزم: در نوشتار رسمی، معمولاً نامهای خاص نظیر ابوداود با حروف بزرگ آغاز میشوند. همچنین، در متون رسمی یا ادبی ممکن است به خاطر تفاوتهای فرهنگی و زبانی، از نشانهای خاصی مثل جزم برای تفکیک استفاده شود، هرچند در فارسی رایج نیست.
تایپ صحیح: مطمئن شوید که کلمه به درستی تایپ شده باشد، به ویژه در متنهای دیجیتالی، تا از ابهام جلوگیری شود.
در نهایت، مانند سایر نامها، احترام به قاعدههای نگارش و توجه به زمینه فرهنگی و تاریخی این نام اهمیت دارد.
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر