جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: اتابک . [ اَ ب َ ] (ترکی ، ص مرکب ، اِ مرکب ) مرکب از دو کلمه ٔ ترکی اتا بمعنی پدر و بک شاید مخفف بیوک بمعنی بزرگ یا پدر بزرگ . || لالا و مؤدب و مربی کودک ، بالخاصه شاهزادگان . || وزیر بزرگ . || پادشاه . || اتالیق ، یعنی پدرخوانده : با یتیمی چو مصطفی میساز چه کنی جبرئیل اتابک تست . خاقانی . و صاحب غیاث اللغات بنقل از شرح قران السعدین این کلمه را بمعنی چوبی که وقت خم دادن کمان در زه درآورده بکمان بندند تا راست نگردد، آورده است : دولت سلجوقی بر اساس لشکری قائم بود و فرماندهی لشکرها را نیز غلامان در دست داشتند و چون مردم آزاد در دولت سلجوقی نمیتوانستند بمقامات عالیه ٔ لشکری و حکومت ولایات دوردست برسند غلامان زرخرید را که دیگران بدربار سلاجقه بعنوان هدیه فرستاده بودند و امتحان وفاداری نسبت بمخدومین خود داده به این مقامات میگماشتند. هر یک از سلاجقه عده ٔ کثیری از این ممالیک همراه داشت که بیشتر ایشان را هم از دشت قبچاق آورده بودند و امیر سلجوقی اداره ٔ امور درباری و لشکری خود را بعهده ٔ آن ممالیک وامیگذاشت و ایشان گاهی نیز بسختی در این مأموریتها معامله میکردند. نتیجه ٔ این ترتیب آن شد که یک عده از غلامان تازه نفس جای امرای فرسوده ٔ قدیم را گرفتند و چون ضعف سلاجقه مشهود شد و قوام دولت ایشان در هم شکست این ممالیک که بنام مخدومین جنگها کرده بودند بسرپرستی یعنی اتابکی شاهزادگان جوان سلجوقی برقرار شدند و بتدریج در این شغل بنفع شاهزادگانی که تحت لالائی ایشان بودند قیام کردند. طغتکین یکی از ممالیک تتش که به اتابکی پسرش دقاق نامزد شده بود پس از مرگ دقاق زمام حکومت دمشق را خود در دست گرفت و عمادالدین زنگی مؤسس سلسله ٔ اتابکان موصل و حلب و غیره پسر یکی از ممالیک سلطان ملکشاه سلجوقی بود و اتابکان آذربایجان فرزندان یکی از ممالیک قبچاقی سلطان مسعود پادشاه سلجوقی عراقند. انوشتکین جد خوارزمشاهیان مقام طشتداری سلطان ملکشاه را داشت و ارتق و سلغر مؤسس اتابکان دیاربکر و فارس نیز از رؤسای لشکری سلجوقیانند امرای بکتکینی و هزاراسپی و قتلغخانیه در خدمت غلامان سلاجقه بمقامات لشکری رسیده بودند. در قرن ششم هجری تمام ممالک سلجوقی به استثنای آناطولی بدست سرداران ایشان افتاد و این سرداران مؤسسین یک رشته سلسله های مخصوصند. رجوع به طبقات سلاطین اسلام چ طهران صص 141- 142 شود. 1- آموزگار، اتاليق، الله، مودب، مربي، معلم
2- اتابيك، پدربزرگ،
3- وزيراعظم atabak أتاباك atabak atabak atabak atabak atabak
کلمه "اتابک" در زبان فارسی به معنی نوعی مقام حکومتی یا والی است که در دوران برخی از حکومتهای اسلامی مورد استفاده قرار میگرفت. در مورد نگارش و قواعد مرتبط با این کلمه، نکات زیر را میتوان ذکر کرد:
نحو و صرف: "اتابک" یک اسم خاص است و به همین دلیل به طور خاص به شخص یا مقام خاصی اشاره دارد. لازم است که در جملات به عنوان اسم خود استفاده شود.
نوشتار: این کلمه به صورت «اتابک» نوشته میشود. توجه کنید که در نوشتار فارسی، حروف "ا" و "ت" و "ب" و "ک" به صورت جداگانه و بدون فاصله تایپ شوند.
نقطهگذاری: اگر این کلمه در وسط یک جمله باشد، باید بر اساس قواعد کلی نقطهگذاری، قبل و بعد از آن از علامتهای نگارشی مناسب استفاده شود.
تعریف و توضیح: در نوشتههای علمی یا تاریخی، ممکن است نیاز به ذکر تعریف یا توضیحاتی دربارهٔ مفهوم یا تاریخچهٔ کلمه "اتابک" باشد.
استفاده از آن در متن: نظیر هر اسم خاص دیگر، زمانی که به "اتابک" اشاره میشود، معمولاً از حرف بزرگ برای آغاز کلمه استفاده میشود، به ویژه اگر در ابتدای جمله باشد.
تاریخچه و پسوندها: در زمان استفاده از این کلمه در متون تاریخی، ممکن است به پسوندها یا انواع مختلف آن اشاره شود (مانند "اتابکان") که باید در نگارش به آن توجه کرد.
با رعایت این نکات، میتوانید در نگارشهای خود به درستی از واژه "اتابک" بهره ببرید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
البته! در اینجا چند مثال برای استفاده از کلمه "اتابک" در جمله آورده شده است:
اتابک در تاریخ ایران به عنوان یکی از شخصیتهای مهم شناخته میشود.
خلیفهی زمان اتابک او را به عنوان مشاور خود منصوب کرد.
سردار اتابک با تدبیر خود توانست بسیاری از مشکلات کشور را حل کند.
در قرن دوازدهم میلادی، اتابک در ساختن بسیاری از بناهای تاریخی نقش بسزایی داشت.
ماجرای اتابک و تلاشهایش برای وحدت میان قبایل مختلف، در تاریخ ایران ثبت شده است.
اگر به مثالهای بیشتری نیاز دارید یا سوال دیگری دارید، خوشحال میشوم کمک کنم!