جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

'otu
iron  |

اتو

معنی: اتو. [ اُ ] (اِ) تَله . فِر . آلتی که بدان کیسی و چین و نورد جامه راست کنند و پیش از این بجای آلت آهنین کنونی نیم خمی را بر جائی نصب کردندی و بزیرآتش افروختندی و جامه بر نیم خم کشیدندی و کلمه ٔ روسی اَوتوک از فارسی گرفته شده است . و آن با فعل کردن و زدن و کشیدن صرف شود و دردهای مفاصل موضع را با اُتو گرم کنند :
مگر اطلس و صوف دارد مفاصل
که داغ از اُتو کردنش بود واجب .
نظام قاری .
جامه ها سربسر از داغ اتو سوخته دل
جز نپرداخته کرباس که خامست اینجا.
نظام قاری .
آن جامه ٔ اتوزده و آن صوف سربمهر
اینجا نگر که داغ که و آنجا نشان کیست .
نظام قاری .
صوف و اطلس مینهند از عشق هم داغ اتو
آفرین او را که داغ مهر یاری بر دلست .
صائب .
جامه هرچند، اتو بیشترست .
؟
در بعض لغت نامه ها اتو بضمتین و تشدید ثانی هم آمده بمعنی آرایشی معروف که بر جامه ها کنند.
- اتو کشیدن ؛ بمعنی خمیازه کشیدن و زبان برآورده رم کردن سگ نیز آمده است :
چو سگ گرد آن کوی بو می کشم
بیاد اُتوکش اتو می کشم .
وحید.
... ادامه
359 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم) [روسی]
مختصات: (اُ) [ روس . ] (اِ.)
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: 'utu
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 407
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
iron | goose , flatiron , otto
ترکی
ütü
فرانسوی
fer
آلمانی
eisen
اسپانیایی
hierro
ایتالیایی
ferro
عربی
حديد | مكواة , قوة , الصين , صلابة , حديدي , كوى الملابس , زود بالحديد , قيد بالأصفاد
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "اتو" در زبان فارسی به معنی دستگاهی است که برای صاف کردن و اتو کردن لباس‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد. در زیر به برخی از قواعد و نکات نگارشی مربوط به این کلمه اشاره می‌شود:

  1. نوشتار صحیح: کلمه "اتو" به صورت ساده و بدون هیچ علامت اضافی نوشته می‌شود.

  2. مشتقات و ترکیبات: این کلمه می‌تواند در ترکیبات مختلف به کار رود، مانند "اتو کشی" یا "اتو کردن".

  3. نقطه‌گذاری: زمانی که "اتو" در جملات و متن‌ها استفاده می‌شود، باید به قوانین نقطه‌گذاری دقت کرد. به عنوان مثال:

    • شما می‌توانید لباس‌های خود را با اتو صاف کنید.
    • او هر هفته لباس‌ها را با اتو مرتب می‌کند.
  4. نحوه‌ی استفاده در جملات: در جملات رسمی و غیررسمی می‌توانید از "اتو" به راحتی استفاده کنید. به عنوان مثال:

    • برای بهترین نتیجه، بهتر است لباس‌ها را از پشت اتو کنید.
    • اتو را روی دما مناسب تنظیم کنید.
  5. قواعد تطابق: اگر بخواهید از "اتو" به عنوان اسم مؤنث یا مذکر استفاده کنید، دقت کنید که در زبان فارسی این کلمه به‌طور متداول به عنوان اسم مؤنث در نظر گرفته می‌شود.

با رعایت این نکات، می‌توانید به درستی از کلمه "اتو" در نوشتار خود استفاده کنید.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "اتو" در جمله آورده شده است:

  1. من هر هفته لباس‌هایم را با اتو مرتب می‌کنم.
  2. اتو بخار معمولاً کار ironing را آسان‌تر می‌کند.
  3. لطفاً اتو را روی میز قرار بده تا بتوانم لباس‌هایم را اتو بزنم.
  4. برای اتو کردن لباس‌ها، بهتر است ابتدا دما را تنظیم کنیم.
  5. در روز بارانی، اتو کردن لباس‌ها کار دشواری می‌شود چون نمی‌توان آن‌ها را به خوبی خشک کرد.

اگر به مثال‌های بیشتری نیاز دارید، خوشحال می‌شوم کمک کنم!


واژگان مرتبط: اهن، اطو، فلز، غاز، قاز، ماده غاز، گوشت غاز، ساده لوح واحمق

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری