جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: اجرا. [ اِ ] (از ع ، اِ) اِجْراء. اجری . جری . راتبه . وظیفه . مرسوم . ادرار. و امروز جیره گویند. (حواشی چهارمقاله ص 4). و از آن راتبه و مستمری جنسی خواهند مقابل مواجب ، که معنی راتبه و مستمری نقدی دهد و آن جنس بوده بر خلاف جامگی که نقد بوده است : پس مسلمه هر مردی را که بنشاند اندر آن شارستان روزی بداد و اجرا فرمود. (ترجمه ٔ بلعمی ). سالی در خدمت پادشاه روزگار گذاشتم ... و از اجرا و جامگی یک من و یک دینار نیافتم . (چهارمقاله ). یکی شقیق را گفت مردمان ملامت میکنند ترا و میگویند از دسترنج مردمان نان میخورد بیا تا من ترا اجرا کنم . (تذکرةالاولیاء عطار). - اجرا کردن ؛ چون حساب خرج را مجرا دهند و صحیح کنند گویند اجرا کردند، چنانچه قاضی چون سجل کند گویند امضا کرد. - اجرا نهادن ؛ جرایت . 1- ادا، ارتكاب، اعمال، انجام، ايفا
2- بهجريانانداختن، بهكاربستن performance, implementation, execution, administration, accomplishment أداء، إنجاز، تأدية، تمثيل، فعالية، مسرحية، سلوك، سير العمل، تشخيص، مباشرة، عمل عظيم، إشتغال محرك، فعل verim performance leistung actuación prestazione کارایی، نمایش، ایفا، شاهکار، اعدام، توقیف، انفاذ، حکومت، سیاست، وصایت، ادارهء کل، الغاء، اتمام، کمال، هنر
أداء|إنجاز , تأدية , تمثيل , فعالية , مسرحية , سلوك , سير العمل , تشخيص , مباشرة , عمل عظيم , إشتغال محرك , فعل
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "اجرا" در زبان فارسی به معنای انجام و به عمل درآوردن یک برنامه، طرح، قانون یا فعالیت است. در اینجا چند نکته دربارهٔ قواعد فارسی و نگارشی مرتبط با "اجرا" آورده شده است:
نوشتار درست: کلمه "اجرا" به صورت "اجرا" نوشته میشود و نیازی به هیچ گونه علامت یا پیشوند اضافه ندارد.
استفاده در جملات: این کلمه میتواند به عنوان اسم در جملات مورد استفاده قرار بگیرد. به عنوان مثال:
"اجراي این پروژه به زودی آغاز خواهد شد."
"اجراهای هنری شب گذشته با استقبال زیادی مواجه شد."
رابطه با فعل: "اجرا" معمولاً با افعالی مانند "داشتن"، "انجام دادن"، "آغاز کردن" و "پایان دادن" ترکیب میشود:
"این قانون بهزودی اجرا خواهد شد."
"اجرا کردن این طرح نیاز به همکاری همگان دارد."
نقشهای دستوری: کلمه "اجرا" میتواند به عنوان مفعول، موضوع یا صفت در جملهها به کار رود:
مفعول: "اجراي این برنامه آغاز شد."
موضوع: "اجرا به تأخیر افتاد."
صفت: "کنفرانسهای اجرا شده بسیار موفق بودند."
مثالهای دیگر:
"اجراهای زنده موسیقی همیشه جذاب است."
"دولت برای اجرای این برنامه نیازمند همکاری مردم است."
توجه به این نکات میتواند به بهبود نگارشی و نوشتاری کمک کند.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "اجرا" در جملات مختلف آورده شده است:
اجرای این پروژه نیاز به همکاری تمام اعضای تیم دارد.
هنرمند در شب برگزاری کنسرت، اجرای فوقالعادهای داشت.
قوانین جدید باید با دقت و بهصورت صحیح اجرا شوند.
او به عنوان مدیر، مسئول اجرای تمامی برنامههای آموزشی است.
اجرای این دستورالعملها به بهبود کیفیت کار کمک خواهد کرد.
اگر باز هم به جملات بیشتری نیاز دارید، لطفاً بفرمایید!