اجل

کلمه "اجل" در زبان فارسی به معنای زمان تعیین‌شده برای پایان عمر یا مدت معین زندگی است. در زیر به برخی از قواعد و نکات نگارشی و معنایی مرتبط با این کلمه اشاره می‌کنم:

1. نویسه‌نگاری: کلمه "اجل" به صورت "اجل" نوشته می‌شود و از نظر املا درست است.

2. کاربرد: این کلمه معمولاً در زمینه‌های مذهبی و فلسفی به کار می‌رود و به مفهوم تقدیر و موعد مرگ اشاره دارد. به‌عنوان مثال: "هر انسانی اجل مشخصی دارد."

3. جنس کلمه: "اجل" یک اسم است و به معنی زمان معین برای مرگ شخص یا موجود زنده به‌کار می‌رود.

4. جمع و مفرد: این کلمه به‌طور معمول در مفرد استفاده می‌شود و جمع آن خیلی رایج نیست؛ اما در صورت نیاز می‌توان از "اجال" به عنوان جمع آن بهره برد، هرچند که به‌ندرت به کار می‌رود.

5. مترادف‌ها و متضادها: مترادف کلمات مرتبط با "اجل" ممکن است شامل "مرگ"، "پایان عمر" و "فوت" باشد. از متضادهای آن می‌توان به "زندگی" اشاره کرد.

6. استفاده در متون ادبی: "اجل" در اشعار و آثار ادبی به‌وفور یافت می‌شود و به زیبایی‌های کلامی افزوده است. مثال: "این جهان فانی است و اجل از آن ماست."

با رعایت این نکات، می‌توان کلمه "اجل" را به شکلی صحیح و مناسب در نگارش و محاورات خود به کار برد.

البته! در اینجا چند مثال از کلمه "اجل" در جملات مختلف آورده شده است:

1. انسان باید به یاد داشته باشد که اجل او همیشه نزدیک است و نباید وقتش را بیهوده صرف کند.
2. در هر فرهنگی، مرگ و اجل به عنوان یک واقعیت طبیعی مورد قبول است و باید به آن احترام گذاشت.
3. او با آگاهی از اینکه اجل را نمی‌تواند به تعویق بیندازد، تصمیم گرفت زندگی‌اش را با هدف‌های بزرگ‌تر پر کند.
4. برخی بر این باورند که اجل از قبل تعیین شده است و هیچ کس نمی‌تواند در آن تغییری ایجاد کند.
5. ما همواره باید آماده باشیم، زیرا اجل هر لحظه ممکن است فرا برسد و زندگی‌ ما به یکباره تغییر کند.

اگر نیاز به مثال‌های بیشتری دارید یا سوال دیگری دارید، خوشحال می‌شوم کمک کنم!