جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: اختیار کردن . [ اِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) گزیدن . بگزیدن . برگزیدن . گزین کردن . استراء : از شاه بختیارتر امروز شاه نیست کو از همه جهان چو توئی کرد اختیار. فرخی . نیک اختیار کرد خداوند ما وزیر زین اختیار کرد جهان سربسر منیر. فرخی . از کارها کریمی و فضل اختیار کرد هیچ اختیار نیست بر آن اختیار او. فرخی . پادشاهی کو بداند نام نیک از نام بد خدمت سلطان کند بر پادشاهی اختیار. فرخی . امیر ماضی ما را چون کودک بودیم ... و بر همه ٔ فرزندان اختیار کرد. (تاریخ بیهقی ). شتاب کن در ارسال جواب این نبشته بسوی امیرالمؤمنین به آنکه اختیار کنی آنچه ازو در آنست . (تاریخ بیهقی ). پس از آن اختیار چنین کرد که بخراسان امیری فرستد. (تاریخ بیهقی ). این هفتاد و اند تن را که اختیار کرده آمد یکسال ایشان را می باید آزمود. (تاریخ بیهقی ). بوالقاسم ... دست از خدمت بکشیده و زاویه ای اختیار کرده . (تاریخ بیهقی ). پس از آن اختیار چنین کرد که بخراسان امیری فرستد. (تاریخ بیهقی ). این هفتاد واند تن را که اختیار کرده آمد یکسال ایشان را می باید آزمود. (تاریخ بیهقی ). بوالقاسم ... دست از خدمت بکشیده و زاویه ای اختیار کرده . (تاریخ بیهقی ). اختیار کرد که رسول از آن خوارزم شاه با رسولان وی باشد. (تاریخ بیهقی ). امیر گفت : ترا اختیار کردیم بکدخدائی فرزند مودود هشیار باش و بر مثالها که خواجه دهد کار کن . (تاریخ بیهقی ). تیغ اختیار کرد که عالم بدو دهند چرخ اعتراض نارد بر اختیار تیغ. مسعودسعد. و حکما و زهّاد غذای خویش جو اختیار کرده اند. (نوروزنامه ). و اگرکسی را گویند صد سال دایم در عذاب روزگار پلید گذاشت ... تا نجات ابد یابی باید آن رنج اختیار کند. (کلیله و دمنه ). او را پیش خواند و فرمود که پس از تأمل بسیار و استخارت ... ترا بمهمی بزرگ اختیار کردیم . (کلیله و دمنه ). برادر مهتر ایشان فرزندان روی بتجارت آورده سفری دور دست اختیار کرد. (کلیله و دمنه ). وزیران در نهانش گفتند رأی ملک را چه مزیّت دیدی بر فکر چندین حکیم گفت بموجب آنکه انجام کار معلوم نیست و رأی همگان در مشیت است که صواب آید یا خطا پس موافقت رأی پادشاه اختیار کردم . (گلستان ). گر ترا در بهشت باشد جای عاقلان دوزخ اختیار کنند. سعدی (گلستان ). صاحبدلی بمدرسه آمد ز خانقاه بشکست عهد صحبت اهل طریق را گفتم میان عالم و عابد چه فرق بود تا اختیار کردی از آن این فریق را. سعدی (گلستان ). || پسندیده داشتن . صواب دانستن : امیر سبکتکین رسولی نزدیک بوعلی فرستاد و پیغام داد که خاندان شما قدیم است و اختیار نکنم که بر دست من ویران شود. (تاریخ بیهقی ). || گرفتن . dispute نزاع، خلاف، خصومة، جدال، خصام، مناقشة، مناظرة، مشاكسة، تناظر، مناقشات، تجادل، تنازع، شك، ناقش، هاجم، حاول إنتزاع، ينازع
کلمه "اختیار کردن" به معنای انتخاب یا تصاحب چیزی است و در جملات فارسی به کار میرود. برای استفاده درست از این کلمه، نکات زیر را در نظر داشته باشید:
جملهسازی: "اختیار کردن" معمولاً به عنوان یک فعل ترکیبی در جملات استفاده میشود. به عنوان مثال:
"او اجازه داد که من مسیر زندگیام را اختیار کنم."
"ما باید تصمیمهایمان را با دقت اختیار کنیم."
فعلهای متناسب: برخی از فعلها و عبارات به خوبی با "اختیار کردن" همخوانی دارند. مانند:
"اختیار کردن راه"
"اختیار کردن زندگی"
"اختیار کردن فرصت"
استفاده در زمانهای مختلف: این فعل را میتوان در زمانهای مختلف استفاده کرد:
گذشته: "او اختیار کرد."
حال: "من اختیار میکنم."
آینده: "ما اختیار خواهیم کرد."
توجه به معنی: "اختیار کردن" به معنای انتخاب و داشتن کنترل بر یک موضوع است. بنابراین در مواردی که به جبر اشاره میشود، این کلمه نمیتواند به درستی به کار رود.
استفاده از قیدها و صفات: شما میتوانید قید و صفتهایی به جمله اضافه کنید تا مفهوم دقیقتری را بیان کنید، مانند:
"با دقت اختیار کردن"
"آگاهانه اختیار کردن"
با رعایت این نکات، میتوانید به درستی و به طور مؤثر از کلمه "اختیار کردن" در جملات فارسی استفاده کنید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
او تصمیم گرفت که آیندهاش را به دست خودش اختیار کند و رشتهی مورد علاقهاش را انتخاب کند.
در این جلسه، اعضای هیئت مدیره اختیار کردند که تغییراتی در ساختار سازمانی به وجود آورند.
در زندگی، هر کسی باید یاد بگیرد که مسئولیتهای خود را اختیار کند و بر تصمیماتش مسلط باشد.