جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: اخلاق . [اَ ] (ع اِ) ج ِ خُلق . خویها : بعثت لاتمم مکارم الاخلاق (حدیث )؛ برانگیختند مرا به پیامبری تا کامل کنم مکارم اخلاق را. قرقرخان ، ناحیتی است از کیماک و مردمانش اخلاق خرخیزیان دارند. (حدود العالم ). اگر بیند خان ما را بدین اجابت کند چنانکه از بزرگی نفس و همت بزرگ و سماحت اخلاق وی سزد. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 212). این تلک مردی جلد آمد و اخلاق ستوده نمود. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 415). فیلسوفان هستند که ایشان را طبیبان اخلاق دانند که نهی کنند از کارهای سخت زشت . (تاریخ بیهقی ص 499). هر بخرد... دوستی .... گزیند... و تفحص ... اخلاق خویش را بدو مفوض کند. (تاریخ بیهقی ص 570). جالینوس ... بیهمتاتر بود در معالجت اخلاق . (تاریخ بیهقی ص 555 چ ادیب ). سلوک کن بر طبق ستوده تر اطوار خود و راه نماینده تر اخلاق خود. (تاریخ بیهقی ص 313). و پسندیده تر افعال و اخلاق مردمان تقوی است . (کلیله و دمنه ). و نه او بر عادت و اخلاق ایشان وقوف دارد. (کلیله و دمنه ). گفت [ دمنه ] اگر قربتی یابم و اخلاق او را بشناسم خدمت او را باخلاص و مناصحت پیش گیرم . (کلیله و دمنه ). یعنی چون وجوه تجارب معلوم گشت اول در تهذیب اخلاق خویش باید کوشید. (کلیله و دمنه ). - اخلاق سیئه ؛ اخلاق نکوهیده و ناپسندیده . || ج ِ خَلَق ، بمعنی خوی . طبع.مروت . دین . || (ص ، اِ) ج ِ خَلَق ، بمعنی کهن . (مؤید الفضلاء). جامه های کهنه . - ثوب اخلاق ؛ جامه ٔ تمام کهنه . || ج ِ خَلِق ، بمعنی خوشخوی . (مؤید الفضلاء) (ربنجنی ). خوش خلق . خوش خرام . خصلت، خلق، خوي، داب، عادت، منش moral, morality, behavior, comportment, deportment, behaviour, ethics أخلاقي، معنوي، أدبي، افتراضي، روحي، أخلاق، مغزى، عبرة etik éthique ethik ética etica روحیه، پند، سیرت، معنی، اخلاقیات، رفتار، سلوک، طرز رفتار، حرکت، وضع، رویه
کلمه "اخلاق" در زبان فارسی به طور کلی به مفهوم رفتارها و اصول اخلاقی اشاره دارد. برای نوشتن و به کارگیری این کلمه در جملات، نکات نگارشی و زبانی زیر میتواند مفید باشد:
نوشتار صحیح: حتماً کلمه "اخلاق" را به شکل صحیح بنویسید. دقت کنید که تلفظ آن "akhlaq" است و باید با "خ" نوشته شود.
نظم در استفاده: زمانی که از "اخلاق" در جملات استفاده میکنید، سعی کنید با واژههای مرتبط نظیر "اخلاقی"، "اخلاقیات" و "اخلاقمداری" به طور هماهنگ جملات خود را ساختاردهی کنید.
نکات معنایی: "اخلاق" میتواند به جنبههای مختلفی از رفتار انسانی اشاره کند، بنابراین در جملات خود معنای دقیق و مورد نظر را مشخص کنید. به عنوان مثال:
"اخلاق خوب در جامعه موجب همبستگی بیشتر میشود."
"اخلاق اسلامی بر انجام نیکوکارها تأکید دارد."
استفاده از مثال: برای روشنتر کردن مفهوم "اخلاق"، میتوانید از مثالهای عملی استفاده کنید:
"شجاعت، صداقت و احترام به دیگران از اصول اخلاقی مهم در زندگی هستند."
اجتناب از تکرار: برای جلوگیری از تکرار کلمه "اخلاق"، میتوانید به جای آن از مترادفها یا عبارات متنوع استفاده کنید. مثلاً "فرهنگ رفتار" یا "دستورات اخلاقی".
قیدهای توصیفی: میتوانید از قیدهای توصیفی برای توضیح بیشتر درباره اخلاق استفاده کنید:
"اخلاق انسانی" یا "اخلاق حرفهای"
با به کارگیری این قواعد و نکات نگارشی، میتوانید در استفاده از کلمه "اخلاق" در نگارش و گفتار خود تسلط بیشتری پیدا کنید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "اخلاق" در جمله آوردهام:
اخلاق خوب یکی از مهمترین ویژگیهای یک فرد موفق به شمار میرود.
او همیشه سعی میکند با اخلاق نیکو با دیگران رفتار کند.
آموزش اخلاق به کودکان به آنها کمک میکند تا در آینده شهروندان بهتری شوند.
در جامعهای که اخلاق حاکم است، احترام و همدلی میان افراد بیشتر است.
فیلمنامهنویس در داستان خود به بررسی چالشهای اخلاقی انسانها پرداخته است.
اگر مثالی خاص مد نظر دارید، میتوانید بفرمایید تا بیشتر کمک کنم!
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر