جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

'arzan
millet  |

ارزن

معنی: ارزن . [ اَ زَ ] (ع اِ) معرب ارژن . چوبی که از وی عصا سازند. (غیاث ). درختی است سخت چوب که از وی عصا سازند. (منتهی الأرب ). نوعی از بادام کوهی که ثمر آن بسیار تلخ باشد و آنرادر دواها بکار برند و چوب آنرا عصا کنند و پوست آنرا بر کمان پیچند. (مؤید الفضلاء). ارزه . ارجن . و رجوع به ارژن شود. || نام غله ای که بهندی آنرا چینا گویند. (غیاث ). طِهف . دُخن . دخنه . (مؤیدالفضلا). ذرّت . (منتهی الأرب ) (نصاب ) (محمودبن عمر ربنجنی ). طارو. دارو. نباتی است که در نواحی سردسیر که گندم عمل نمی آید یعنی در قسمتهای کوهستانی برای مصرف اهالی یا دانه ٔ مرغ کاشته شود و آن پست و کم ارز است .گال . بعضی آنرا گاورس و جاورس و برخی قسمی از گاورس دانسته اند ولی سوای آنست . میدانی گوید: الحماطة و الخبثا؛ کاه گاورس . الدّقع؛ کاه ارزن . در السامی فی الاسامی آمده : طَهف ؛ نان ارزنین . لعیعه ؛ نان گاورسین . اخرفت الذرة؛ بسیار دراز شد گیاه ارزن . دخن ؛ ارزن که بهندی کنکنی یا چیناست . (منتهی الأرب ). و طعامشان [طعام مردم کرمان ] ارزنست . (حدود العالم ). و ایشان [ صقلابیان ] را کشت نیست مگر ارزن . (حدود العالم ).
تو نان جو و ارزن و پوستین
فراوان بجستی ز هر کس بچین .
فردوسی .
همان ارزن و پِسْت از ناردان
بیارد یکی موبدی کاردان .
فردوسی .
شبانش همی گوشت جوشد بشیر
خود او نان ارزن خورد با پنیر.
فردوسی .
زرّ دنیا به پیش بخشش تو
نگراید به دانه ٔ ارزن .
فرخی .
اگر زین سو بدان سو بنگرد مرد
بدان سو در زمین بشمارد ارزن .
منوچهری .
وز بخل نیوفتد بصد حیلت
از مشت پرارزنش یکی ارزن .
ناصرخسرو.
عالم و افلاک نیرزد همی
بی سخن او به یکی ارزنم .
ناصرخسرو.
صحبت این زن بدگوهر و بدخو را
گر بورزی تو نیرزی به یکی ارزن .
ناصرخسرو.
و اگر گاورس پوست کنده و ارزن پوست کنده و از کرنج شسته نیم کوفته آشامه سازند همچنان که ازخندروس سود دارد. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ).
نه ارزن دارم از بهر لعیّه [ یعنی لعیعه ].
سوزنی .
کبوترخانه ٔ روحانیان راست
نقطهای سر کلک من ارزن .
خاقانی .
پرارزن است دستم و با بسطتی چنین
از دست درنیفتد یک دانه ارزنم .
کمال اسماعیل .
فرق باشد در معانی گرچه در پیش نظر
آفتاب و قرص ارزن راست شکل مستدیر.
سیف اسفرنگ .
درگذر زین عالم گندم نمای جوفروش
کز جفای اودل احرار ارزن ارزنست .
شهاب الدین سمرقندی .
- امثال :
ارزن پهن کرده ام . رجوع به امثال و حکم شود.
ارزن نما و ریگ پیما .
ارزنی از خرمنی .
اگر از سرش یک من ارزن بریزنددانه ای به زمین نیاید .
مرغ گرسنه ارزن در خواب بیند .
... ادامه
708 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم) (زیست‌شناسی)
مختصات: (اَ زَ) [ په . ] (اِ.)
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: 'arzan
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 258
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
millet
ترکی
darı
فرانسوی
millet
آلمانی
hirse
اسپانیایی
mijo
ایتالیایی
miglio
عربی
الدخن | حبة الدخن , زوانة
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه «ارزن» به چند مفهوم مختلف در زبان فارسی اشاره دارد. از یک سو، ارزن به نوعی دانه خوراکی تعلق دارد که برخی از پرندگان آن را می‌خورند. اما در مورد قواعد نگارشی و دستوری این کلمه، نکات زیر حائز اهمیت است:

  1. املا: املای صحیح کلمه «ارزن» به همین شکل است و باید به یاد داشته باشیم که در نوشتن آن از حروف صحیح استفاده کنیم.

  2. جنس و شمار: کلمه ارزن از نوع اسم و مفرد است. برای جمع کردن آن، می‌توان از کلمه ارزن‌ها استفاده کرد.

  3. نقش دستوری: این کلمه معمولاً به عنوان اسم در جمله به کار می‌رود و می‌تواند نقش مفعولی یا فاعلی داشته باشد. به عنوان مثال: «پرنده‌ها ارزن می‌خورند.»

  4. نکات نگارشی: در نوشتن متن، توجه به فواصل بین جملات و درست استفاده کردن از علائم نگارشی مانند ویرگول و نقطه حائز اهمیت است. همچنین، به قواعد تسلسل در جملات و هماهنگی زمان‌ها در جمله‌ها توجه داشته باشیم.

  5. توجه به فعل: کلمه ارزن معمولاً با فعل‌هایی مانند «خوردن» یا «خریدن» به کار می‌رود. مثال: «من ارزن خریدم.»

این نکات به‌عنوان راهنمایی‌هایی برای استفاده صحیح از کلمه «ارزن» در نوشتار و نگارش فارسی می‌باشد.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

البته! در اینجا چند مثال برای استفاده از کلمه "ارزن" در جمله آورده‌ام:

  1. مرغ‌ها به شدت از ارزن خوششان می‌آید و آن را به عنوان تغذیه‌ای سالم می‌شناسند.
  2. در بازار محلی، قیمت ارزن نسبت به دیگر غلات پایین‌تر است.
  3. من برای صبحانه، یک کاسه ارزن پخته شده درست کردم که خیلی مغذی و خوشمزه بود.
  4. کشاورزان تصمیم گرفتند که باغ خود را با ارزن آبیاری کنند تا محصول بهتری برداشت کنند.
  5. ارزن به عنوان یک منبع خوب پروتئین در خوراکی‌های گیاهی شناخته می‌شود.

اگر نیاز به اطلاعات بیشتری دارید، خوشحال می‌شوم که کمک کنم!


500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری