جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

'arš
meaning  |

ارش

معنی: ارش . [ اَ رَ / رِ ] (اِ) از آرنج تا سر انگشتان . (غیاث اللغات ) (جهانگیری ). آرش . باع . قولاج . قلاج . باز. بَوع . رش . شاهرش . و آن مقداری باشد معین از سر انگشت میانین یک دست تا سر انگشت میانین دستی دیگر چون کسی دستها را از هم گشاده دارد. || یا از سر انگشت میانین تا مرفق که بندگاه ساعد و بازو است . و مؤلف برهان گوید این اصح است . و در منتخب آمده مقدار هر دو دست آدمی که برابر قامت آدم است . (غیاث ). ذراع :
درازای مزگت خانه ٔ خدای عزوجل سیصدوهفتاد ارش است و پهناش سیصدوپانزده ارش . خانه ٔ مکه را بیست و چهار ارش و نیم دراز است و پهناش بیست و سه ارش و نیم و سمک کعبه بیست و هفت ارش و از گرد سنگ طواف پنجاه ارش است و درازا صدوپنجاه ارش است . (حدود العالم ).
ارش پانصد بود بالای او [ سد سکندر ]
چو نزدیک صد یاز پهنای او.
فردوسی .
کمندی بفتراک بر سی ارش
کمانی ببازو زره در برش .
فردوسی .
نهنگ او ز دریا برآرد بدم
ز هشتاد ارش نیست بالاش کم .
فردوسی .
دو ستاره اند میان ایشان چند ارش بدیدار. (التفهیم ). سودا ارشی است به عراق معروف . (التفهیم ). و میل چهارهزار ارش سوداست . (التفهیم ).
هم آن جا یکی سهمگین چاه بود
که ژرفیش نهصد ارش راه بود.
اسدی .
سنانش یکی نیزه ٔ سی ارش
به آب جگر یافته پرورش .
نظامی .
بکف ماروش نیزه ای ده ارش
ز خون عدو یافته پرورش .
هاتفی .
و رجوع به ایران باستان ص 1422، 1423، 1912، 1913 شود. || و گاه اندازه ای باشد چون انگشتی یا بند انگشتی . || نوعی از جامه ٔ سبزرنگ . (غیاث اللغات ).
- ارش بابلی ؛ از مقادیر و مقیاسهای طول معمول در ایران قدیم بوده است و آن معادل 0/51 گز (متر) است . (ایران باستان ص 166).
- ارش مصری ؛ از مقادیر و مقیاسهای طول معمول در ایران قدیم و آن مساوی 0/46 گز است . (ایران باستان ص 166).
... ادامه
782 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم) [عربی] (فقه)
مختصات: (اَ رَ) (اِ.)
آواشناسی:
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 501
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
meaning | arash
ترکی
araş
فرانسوی
arach
آلمانی
arash
اسپانیایی
arash
ایتالیایی
una eruzione cutanea
عربی
معنى | مغزى , مدلول , مضمون , مراد , اعتزام
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "ارش" به معنای "آسمان" یا "فراز" است و به شیوه‌ای خاص در زبان فارسی کاربرد دارد. با این حال، استفاده و نگارش آن ممکن است به قواعد خاصی بستگی داشته باشد. به‌طور کلی، در نگارش کلمات فارسی باید به نکات زیر توجه کرد:

  1. تایپ صحیح: کلمه "ارش" باید به طور صحیح و بدون اشتباه نگاشته شود.

  2. تلفظ: تلفظ صحیح کلمه باید مدنظر قرار گیرد؛ "ارش" به صورت "ahrash" خوانده می‌شود.

  3. جمله‌سازی: در جملات، این کلمه می‌تواند به عنوان یک اسم یا صفت به کار رود. مثلا:

    • "آسمان در شب زیبا و پرستاره است؛ ارش همیشه بالای سر ماست."
  4. نقطه‌گذاری: در نگارش متن، باید به استفاده صحیح از علامت‌های نگارشی توجه کرد. مثلاً در پایان جملات می‌توان از نقطه، ویرگول و ... استفاده کرد.

  5. توجه به تناسب: در انتخاب کلمات و ساختار جملات، تناسب آن‌ها با مفهوم جملات دیگر را رعایت کنید.

اگر سوال خاص‌تری در مورد این کلمه یا کاربرد آن دارید، خوشحال می‌شوم که کمک کنم!

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. ارش در فرهنگ ایرانی به معنای قیمت و ارزش چیزی است که می‌تواند مورد بررسی قرار گیرد.
  2. بسیاری از افراد به دنبال شغلی هستند که ارش و اعتبار اجتماعی بالایی داشته باشد.
  3. در مراسم، ارش آثار هنری به حاضران نشان داده شد و بحث‌های زیادی درباره‌ی آن‌ها شکل گرفت.

واژگان مرتبط: معنی، مفهوم، مقصود، منظور، مراد

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری