جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: اسپغول . [ اَ / اِ ] (اِ) نام تخمی است . معنی ترکیبی آن گوش اسپ است ، چه غول بمعنی گوش است و تخم مذکور با گوش اسپ مشابهت دارد و بعضی نوشته اند که برگش شبیه گوش اسب است . (غیاث اللغات ) (برهان ) (سروری ). تخمی که با شربت بخورند برای سردی . (مؤید الفضلاء). بفارسی بزرقطوناست . (فهرست مخزن الادویه ) (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). اسپیوش مبدل آنست . (بهار عجم ). اسپرزه . اسفرزه . شکم پاره . شکم دریده . قارنی یارق . اسپغون . اسپغونه . (شعوری ). رجوع به اسپرزه وقطونا شود. به اصفهان اسپرزه و به تازی بزرقطونا گویند و شعرا شپش را بدان تشبیه دهند و آنرا اسپغول جانور گویند یعنی اسپغول جاندار چنانکه بهرامی گوید: بهیچ گاه نیارم بخانه کرد مقام از آنکه خانه پر از اسپغول جانور است . و جهانگیری در این بیت اِسْپَخول خوانده بمعنی پیخال جانور و بعد از آن گفته است که هندوشاه و حافظ و اوبهی ظاهراً بمعنی اسپخول نرسیده اند و در این بیت اسپغول بمعنی بزرقطونا خوانده اند و گمان صاحب فرهنگ خطاست ، چه ایشان در این بیت بمعنی بزرقطونا نگفته اند و بلکه کنایه از شپش کرده اند و این معنی در این بیت درست است و اسپخول بمعنی پیخال در نسخه ٔ دیگر بنظر نیامده و شاهدی میخواهد.(رشیدی ). آنچه جهانگیری مینویسد که بمعنی پیخال است دلیلی ندارد، چه در قدیمترین فرهنگها از قبیل حاشیه ٔ فرهنگ اسدی نخجوانی بمعنی بزرقطونا ضبط کرده اند و شعر بهرامی را هم شاهد آورده اند، و بی شک اسپغول در شعر مذکور بمعنی ساس است . spog سبوج spagoul spagoule spaghetti spaghoul spaghoul
کلمه "اسپغول" که به معنای "اسفناج" در برخی لهجهها است، باید با توجه به قواعد نگارشی فارسی به کار برده شود. در ادامه به برخی نکات نگارشی و قواعدی که مرتبط با این کلمه است، اشاره میکنم:
نوشتار صحیح: در نوشتار رسمی، بهتر است از استانداردهای زبان فارسی پیروی شود. اگر "اسپغول" به عنوان یک واژه محلی یا لهجهای در نظر گرفته شود، ممکن است در متون غیررسمی استفاده شود، اما در متون رسمی باید از واژه "اسفناج" استفاده کرد.
استفاده در جمله: این کلمه میتواند بهعنوان اسم در جمله مورد استفاده قرار گیرد. به عنوان مثال:
"من امروز اسپغول خریدم."
"در سالاد امشب از اسپغول استفاده میکنم."
توجه به لهجه و منطقه: اگر در یک متن علمی یا ادبی به تفاوتهای زبانی و لهجهها اشاره میشود، میتوان از "اسپغول" استفاده کرد و توضیح داد که این کلمه در برخی مناطق یا خانوادهها رایج است.
فارسینویسی: اطمینان حاصل کنید که کلمه به درستی نوشته شده است و قواعد املایی فارسی رعایت شده باشد.
ذکر منبع: اگر در جایی از این کلمه استفاده میشود، ممکن است بهتر باشد که منبع یا منطقهای که این اصطلاح در آن رایج است، ذکر شود.
به طور کلی، استفاده صحیح و مناسب از واژهها در متون، به رعایت قواعد و ساختارهای زبان فارسی بستگی دارد.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
کلمه "اسپغول" به معنای "سوزن" در زبان فارسی است. در زیر چند جمله که از کلمه "اسپغول" استفاده شده آمده است:
لطفاً اسپغول را بیاور تا دکمههای این پیراهن را بدوزیم.
مادر همیشه به من میگفت که با اسپغول باید با احتیاط کار کنم تا دستم زخمی نشود.
در این خانه همیشه اسپغول و نخ پیدا میشود، چون مادرم عاشق خیاطی است.
وقتی مشغول بافتن دستبند بودم، اسپغول را ناخواسته روی زمین افتادم و گم کردم.
معلم هنر از ما خواست تا با اسپغول و نخ، کاردستیهای خود را آماده کنیم.
اگر سوال دیگری دارید یا نیاز به کمک بیشتری دارید، بفرمایید!
لغتنامه دهخدا
جعبه لام تا کام
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر