است
licenseمعنی کلمه است
معنی واژه است
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | ace, is | ||
عربی | ذرة كمية قليلة جدا، بارِع | ||
ترکی | dır-dir | ||
فرانسوی | est | ||
آلمانی | ist | ||
اسپانیایی | es | ||
ایتالیایی | È | ||
مرتبط | ذره، اس، نقطه، ذره کوچک، رتبهء اول، ستاره یا قهرمان تیمهای بازی، بودن | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "است" یکی از مهمترین و پرکاربردترین فعلها در زبان فارسی است. در ادامه به چند نکته در مورد استفاده و قواعد نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره میکنم:
به طور کلی، "است" یکی از اجزای اساسی جملات در زبان فارسی است و توجه به کاربرد آن به درستی میتواند به بهبود مهارتهای نگارشی کمک کند. | ||
واژه | است | ||
معادل ابجد | 461 | ||
تعداد حروف | 3 | ||
تلفظ | [']ast | ||
نقش دستوری | فعل اسنادی | ||
ترکیب | (فعل) | ||
مختصات | ( ~.) (اِ.) | ||
آواشناسی | 'ast | ||
الگوی تکیه | S | ||
شمارگان هجا | 1 | ||
منبع | لغتنامه دهخدا | ||
نمایش تصویر | معنی است | ||
پخش صوت |
است . [ اُ س ِ ] (اِخ ) نام دسته ای از ساکنین قفقاز که در دو ناحیه سکونت دارند: استی شمال ، در روسیه ٔ شوروی ، سکنه ٔ آن 152000 تن کرسی آن ارجنی کیدز (ولادی قفقاز) و استی جنوب ، در ترانسکوکازی (قفقازیه ٔ جنوبی )، سکنه ٔ آن 88000 تن و کرسی آن تسخین ولی است . مردم مزبور از اعقاب آلان ها هستند که آس نیز نامیده میشوند. رجوع به آس در همین لغت نامه شود. آلان ها را سابقاً بعض نویسندگان از نژاد سکائی میدانستند چنانکه راولین سن در کتاب خود (ششمین دولت مشرق ص 291) گوید که آلان ها سابقاً در نزدیکی رود تاناایس (دُن کنونی ) و دریاچه ٔ پالس مئوتید (دریای آزُف ) مسکن داشتند و از سکاها بوده اند، ولی اکنون مسلم است که نویسنده ٔ مذکور اشتباه کرده و آلان ها از نژاد سکائی نبودند و باید آنان را از آریائیان ایرانی دانست . علاوه بر تحقیقات علمی که این نظر را میرساند خود اُوستهای کنونی هم نظر مذکور را تأیید میکنند، زیرا اگراز یک قسمت اُسِت بپرسند که آنان کیستند جواب میدهند «ایرونی ». (ایران باستان تألیف پیرنیا صص 2457 - 2458). و رجوع به آس و آسیان در همین لغت نامه شود. کلمه "است" یکی از مهمترین و پرکاربردترین فعلها در زبان فارسی است. در ادامه به چند نکته در مورد استفاده و قواعد نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره میکنم: کاربرد در جملات: "است" به عنوان فعل بودن، در جملات حال و برای توصیف وضعیت یا ویژگیها به کار میرود. مانند: "او معلم است." نکته در ساختار جملات: در جملات خبری، "است" معمولاً در انتهای جمله قرار میگیرد و به معنای وجود یا اتفاق افتادن چیزی است. نحوه صرف: "است" صرف فعل "بودن" در زمان حال برای سوم شخص مفرد است. برای سایر اشخاص صرفهای مختلفی دارد. به عنوان مثال: استفاده در جملات منفی: برای ساخت جملات منفی، "است" به "نیست" تبدیل میشود. مانند: "او معلم نیست." جملات سوالی: در جملات سوالی، "است" معمولاً در انتهای جمله قرار میگیرد. مانند: "او معلم است؟" به طور کلی، "است" یکی از اجزای اساسی جملات در زبان فارسی است و توجه به کاربرد آن به درستی میتواند به بهبود مهارتهای نگارشی کمک کند.
- زبان اُست ؛ یکی از شعب زبانهای ایرانی است . (ایران باستان ص 2458). و آنرا آس نیز گویند. در لغت فرس اسدی چند لغت ازین زبان آمده است . رجوع به آسیان در همین لغت نامه شود. زبان استی شامل دو لهجه است : دیگرن و ایرن . نمونه ای از لغات دیگرن :
اواد بمعنی طوفان ، خودک بمعنی خود، دوار بمعنی در، زرد ، بمعنی دل ، زنون بمعنی دانستن ، سد بمعنی صد، ردزینگ بمعنی پنجره ، دزهور بمعنی هوشیار، مرد بمعنی مرده ، ارت بمعنی سه ، فورت بمعنی پسر. رجوع به دائرةالمعارف اسلام ج 3 ص 1127 ستون 1 مقاله ٔ ایران شود.
ace, is
ذرة كمية قليلة جدا، بارِع
dır-dir
est
ist
es
È
ذره، اس، نقطه، ذره کوچک، رتبهء اول، ستاره یا قهرمان تیمهای بازی، بودن