جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

'estār
star  |

استار

معنی: استار. [ اِ ] (معرب ، اِ) (معرب چهار) چهار. اربعه . چهارتا. (منتهی الارب ). جوالیقی گوید: الاستار، قال ابوسعید: سمعت العرب تقول للأربعة «استار» لانه بالفارسیة «چهار» فاعربوه فقالوا «استار». (المعرب چ احمد محمد شاکر ص 42). || «چهار مثقال ». (ابن سرافیون ). || وزنی که چهار مثقال و نیم باشد. (رشیدی ) (غیاث اللغات ) (مهذب الاسماء). چهار و نیم مثقال . (منتهی الارب ). یعنی چهار بار و نیم . معادل شصت وهشت جو میانه و چهار قسمت از هفت قسمت یک جو. || ده درم سنگ . (مؤید الفضلاء). || شش درم سنگ . (فرهنگ اسدی نسخه ٔ مدرسه ٔ سپهسالار). || ستیر . و آن شش درم سنگ و نیم است . (حاشیه ٔ فرهنگ اسدی نخجوانی ) (اوبهی ). در بعضی مواضع شش و نیم درم دارند. (مؤید الفضلاء). شش درهم و دو دانگ . شش درهم و سه سبع. وزنی معادل ربع عشر من . (مفاتیح ). چهل یک من ، و آن به وزن دراهم شش درهم و نیم است اصطلاحاً نه تحقیقاً. استیر. (جوهری در کلمه ٔ اوقیه ). ج ، اساتر، اساتیر. (مهذب الاسماء) (منتهی الارب ).
- استار طبی ؛ شش درهم و دو ثلث . شش درهم و نیم : بگیرند آب خسک تر، ده استار. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ، متعلق به کتابخانه ٔ مؤلف ). بگیرند خیارشنبر و مویز دانه بیرون کرده از هر یکی سه استار. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ). و ده استار لعاب اسپغول اندرین آب کنند و بقوام آرند... (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ). بگیرند زیره ٔ کرمانی دو مثقال ... شکر هشت استار همه را بکوبند و به انگبین بسرشند. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ). و داروها را اندر یک من آب بپزند تا بمقدار ده استار بازآید. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ).
... ادامه
572 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم) [معرب، مٲخوذ از یونانی] [قدیمی]
مختصات: ( اِ )(اِ.)
آواشناسی:
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 662
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
star
ترکی
yıldız
فرانسوی
étoile
آلمانی
stern
اسپانیایی
estrella
ایتالیایی
stella
عربی
نجم | نجمة , النجمة , كوكب , ممثل , نجم السينما , شكل يمثل نجمة , نجم أو نجمة في السينما , تألق , رصع بالنجوم , أشر بنجمة , مثل دور البطولة , مثل دور , ترصع بالنجوم , نجمي , ممتاز , لامع
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه «استار» در زبان فارسی به معنای ستاره یا به عنوان واژه‌ای برای اشاره به یک شخصیت معروف و برجسته در برخی حوزه‌ها (مانند سینما، موسیقی و ورزش) به کار می‌رود. در اینجا نکات و قواعد فارسی و نگارشی مرتبط با این کلمه را بررسی می‌کنیم:

  1. تلفظ صحیح: تلفظ صحیح کلمه «استار» به صورت /estɒːr/ است.

  2. جنس کلمه: این کلمه به عنوان اسم، جنس مذکر دارد و در جملات به صورت اسم خاص یا عام به کار می‌رود.

  3. نحوه نوشتار: کلمه «استار» به صورت فونت فارسی نوشته می‌شود و باید در متن‌های رسمی و نگارش‌های درست به درستی استفاده شود.

  4. جمع بستن: جمع کلمه «استار» به صورت «استارها» (با افزودن پسوند «ها») درست است. در موارد خاص، می‌توان از «استارهای» نیز استفاده کرد.

  5. کاربرد: این کلمه معمولاً در زمینه‌های هنری و ورزشی به کار می‌رود و می‌توان آن را در ترکیب‌های مختلف مانند «استار سینما»، «استار موسیقی»، «استار ورزشی» و غیره مشاهده کرد.

  6. معادل‌های فارسی: در برخی موارد می‌توان از واژه‌های معادل فارسی مانند «ستاره» یا «شخصیت» بسته به سیاق جمله استفاده کرد.

به‌طور کلی، حفظ دقت در استفاده از این کلمه و رعایت قواعد نگارشی و زبانی در متن‌های رسمی و غیررسمی اهمیت دارد.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. ستاره‌های درخشان در آسمان شب، زیبایی خاصی به زمین می‌بخشند و چشم‌ها را به خود جلب می‌کنند.
  2. او همیشه آرزو داشت که در یکی از فیلم‌های هالیوود به عنوان یک استار بازی کند و مشهور شود.
  3. در مسابقات ورزشی، برخی ورزشکاران به قدری با استعداد هستند که به عنوان استارهای دنیای ورزش شناخته می‌شوند.

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری