اسحاق
licenseمعنی کلمه اسحاق
معنی واژه اسحاق
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | isaac | ||
عربی | إسحاق | ||
ترکی | İshak | ||
فرانسوی | isaac | ||
آلمانی | isaak | ||
اسپانیایی | isaac | ||
ایتالیایی | isacco | ||
واژه | اسحاق | ||
معادل ابجد | 170 | ||
تعداد حروف | 5 | ||
نقش دستوری | اسم خاص اشخاص | ||
آواشناسی | 'eshAq | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | لغتنامه دهخدا | ||
نمایش تصویر | معنی اسحاق | ||
پخش صوت |
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابن رباط بجلی . نجاشی در ترجمه ٔ حسن بن رباط گوید: حسن از ابوعبداﷲ روایت کند و برادرانش یونس و اسحاق و عبداﷲ میباشند. کشی گوید: فرزندان رباط چهارند: حسن و حسین و علی و یونس و هر چهار از اصحاب صادق (ع ) باشند، و فرزندان ایشان همه از حَمَله ٔ حدیث هستند. طباطبائی در رجال خود ایشان را حسن و اسحاق و عبداﷲ و یونس نام برده است و از اولاد ایشان در کتب رجال حدیث ، عده ای معروف و صاحب تألیفات باشند از جمله : محمدبن عبداﷲبن رباط و علی بن حسن بن رباط و جعفربن محمدبن اسحاق بن رباط و محمدبن محمدبن اسحاق بن رباط معروفند. (تنقیح المقال ج 1 ص 114).
isaac
إسحاق
İshak
isaac
isaak
isaac
isacco