اسگرد
licenseمعنی کلمه اسگرد
معنی واژه اسگرد
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
آواشناسی:
منبع:
لغتنامه دهخدا
معادل ابجد:
285
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
عربی
تحول | انتقال , مفتاح كهربائي , قضيب , مفتاح الكهرباء , عاكس التيار , عصا , سوط , كتلة شعر طويل , المحولة بالسكة الحديد , الضفيرة العارية , بدل , انتقل , حول , فصل التيار , غير , جلد , قطع التيار , ضرب بالسوط , قطع الكهرباء
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "اسگرد" در زبان فارسی به معنای "افتادن" یا "رنجه شدن" است و بیشتر در متون ادبی استفاده میشود. در نوشتار فارسی، هنگامی که از این کلمه استفاده میشود، باید به نکات زیر توجه کرد:
-
نحوه نگارش: کلمه "اسگرد" باید بهصورت درست نوشته شود و از رسمالخط مناسب استفاده کنید. بهطور مثال، در متون ادبی میتوان از اشکال متفاوت آن استفاده کرد، مانند "اسگردن".
-
ترکیب با سایر کلمات: در زبان فارسی معمولاً ترکیبسازیهای خاصی وجود دارد. شما میتوانید این کلمه را با ضمایر، افعال و سایر واژهها ترکیب کنید.
-
جایگاه کلمه در جمله: "اسگرد" معمولاً در جملات فعلی و توصیفی به کار میرود. توجه داشته باشید که فعل باید با فاعل و مفعول به درستی هماهنگ باشد.
- سبک و سیاق: در متون ادبی، استفاده از کلمه "اسگرد" میتواند به ایجاد فضایی شاعرانه و عاطفی کمک کند. توجه به لحن و سیاق متن بسیار مهم است.
به طور کلی، برای استفاده صحیح از کلمه "اسگرد"، رعایت نکات فوق ضروری است تا از لحاظ نحوی و نگارشی بهدرستی بیان شود.