باربردار
licenseمعنی کلمه باربردار
معنی واژه باربردار
bārbardār
borrower
|
باربردار
مترادف:
1- باركش، باري
متضاد:
سواري
1- باربر، حمال
2- آبستن، باردار، حامله
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(اسم، صفت فاعلی)
مختصات:
آواشناسی:
منبع:
لغتنامه دهخدا
معادل ابجد:
610
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
borrower
ترکی
kapıcı
فرانسوی
porter
آلمانی
porter
اسپانیایی
portero
ایتالیایی
facchino
عربی
مقترض | مدين , دائن , مستعير
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "باربردار" یک واژه مرکب در زبان فارسی است که به معنای کسی است که بار را حمل میکند. قواعدی که میتوان در استفاده و نگارش این کلمه در نظر گرفت به شرح زیر است:
-
استفاده از خط فاصله: اگر "باربردار" در ترکیب با کلمات دیگر قرار گیرد و به عنوان صفت یا اسم مشخص شود، خط فاصله بین اجزای آن استفاده نمیشود. مثلاً "باربردار حرفهای".
-
نکات نگارشی:
- حروف اول کلمه در متنهای رسمی معمولاً با حروف بزرگ نوشته نمیشود، مگر اینکه در ابتدای جمله قرار گیرد.
- در متون رسمی یا ادبی، دقت کنید که واژه به درستی نوشته شود و از همنوایی (تکرار) واژههای مشابه پرهیز شود.
-
توجه به ساخت واژه: "باربردار" از دو جزء "بار" و "بردار" تشکیل شده است. "بار" به معنای محموله و "بردار" به معنای کسی که چیزی را برمیدارد یا حمل میکند، است.
-
استفاده در جمع: برای اشاره به چند باربردار، میتوان از "باربرداران" استفاده کرد.
- استفاده در جملات: برای بیان مفهوم و نقش آن در جملات، باید به جایگاه آن در جمله توجه کنید. همچنین میتوانید از قیدها و صفات مختلف برای توصیف باربردار استفاده کنید.
با رعایت این اصول میتوانید از واژه "باربردار" به درستی در نگارشهای خود استفاده کنید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
- باربردار جوان با دقت و سرعت بارهای سنگین را از کامیون تخلیه کرد.
- در این انبار، باربردارهای ماهر برای ساماندهی کالاها به خوبی آموزش دیدهاند.
- پس از پایان روز کاری، باربردار خسته اما راضی به خانه برگشت.