جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

bārzad
bar  |

بارزد

معنی: بارزد. [ زَ ] (اِ) بمعنی بیرزد است و آن صمغی باشد مانند مصطکی و بعربی قِنّه خوانند. دو درم آنرا بآب بنوشند بواسیر را سود دارد.(برهان ) (آنندراج ). تره ای است چون اسپرغم که اطبا بادرونه نویسند و آنرا از ادویه ٔ طبی نامند و بادرنجویه نیز گویندش . (اوبهی ). صمغ درختی است در شام . صمغ درخت ماطونیون است . صمغی که پیرزد نیز گویند و حسن لبه . (ناظم الاطباء). لغت فارسی است بعربی قنه و بترکی قاسنی گویند. (از تحفه ٔ حکیم مؤمن ). بریزه . صمغ محلل که در طب بکار است . (دِمزن ). صاحب ذخیره گوید: کمافیطوس ، گفته اند برگ و شاخ درخت بارزد است . (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ). صمغ گیاه راب یعنی کماه است . (از ذخیره ٔ خوارزمشاهی ). بعربی قنه و بیونانی خلبانی و بترکی قاسنی و بهندی بربجا و بلغتی کنده بهروزه نامند و باین نام معروف است . ماهیت آن : صمغ نباتی است ، برگ آن شبیه ببرگ چنار مشابه نبات سکبینج و ساق آن باریکتر از آن و سفید مایل بزردی و شبیه بکندر بهتر از سرخ و زرد آن است و ثقیل الوزن و آنچه به تحقیق پیوسته و دیده شده لبن درختی است عظیم بقدر سرو، که تنه ٔ آنرا بتیشه و غیر آن جابجا خراشیده از آن تراوش مینماید و برمی آید و مانند لبن بلسان که دهن بلسان نامند می باشد. در اول سفیدرنگ اندک رقیق ولیکن نه به رقت دهن بلسان و بتدریج منجمد و زردرنگ پس زرد تیره پس سرخ و اندک خشک و صلب مانند کندر میگردد و چون بر آتش گذارند گداخته میگردد و تازه ٔآن زردتر و رقیق تر و کهنه ٔ آن دیرتر و غلیظتر میباشد و در بنگاله از کوهستان مورنگ بسیار می آورند و بقیمت ارزان میفروشند... و گفته اند سه نوع میباشد یکی سبک بسیار سفید و خشک و یکی کثیف صلب زرد سنگین و سوم زردرنگ نرم صافی بسیار تندبو و این بهترین همه ٔ انواع است . (از مخزن الادویه ص 129). مؤلف اختیارات بدیعی آرد: قنه است بپارسی بیزد (بیرزد) و بشیرازی پرز خوانند و آن سه نوعست برّی و بحری و جبلی و گویند دو نوع است یکی سفید سبک و آن خشک بود و یکی نرم بود و زردرنگ مانند عسل صافی تیزبوی و این نوع بهتر بود و طبیعت آن گرم است در سیم و خشک است در دویم و گویند تر است جهت عرق النسا و نقرس بغایت مفید بود. مقدار دو درم چون زن بخود برگیرد و در شیب خود نیز بخور کند حیض براند و بچه بیندازدو چون با شراب و مر صافی بیاشامند بچه مرده بیندازدو دفع زهرها بکند خواه مار و خواه عقرب ، و اگر دو درم بآب بیاشامند بواسیر ببرد و چون سه نوبت بیاشامنددیگر هرگز عود نکند البته . رازی گوید محرورمزاج نشاید که استعمال کند و شیخ الرئیس گوید سودمند بود جهت صداع سرد و درد گوش که از سردی بود و ورم آن تحلیل یابد بی اذیتی و جهت جرب چشم نافع بود. رازی گوید محلل ریاح و منبت لحم بود. و شیخ الرئیس گوید مفسد لحم بود و اگر حل کنند بعسل و لعق کنند سده ٔ گرده بگشایدو سنگ بریزاند و زائیدن را آسان کند اما مضر بود بسر و مصلح آن آشق است . و جالینوس گوید بدل آن دو وزن آن سکبینج است و اسحاق بن عمران گوید بدل آن بوزن آن سکبینج است و نیم وزن آن جاوشیر است . واﷲ اعلم . رجوع به اختیارات بدیعی ، تحفه ٔ حکیم مؤمن ، تذکره ٔ داود ضریرانطاکی ، بحر الجواهر و ترجمه ٔ فرانسه ٔ ابن بیطار ج 1 ص 201 و بیرزد شود.
... ادامه
286 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم) (زیست‌شناسی)
مختصات: (زَ) (اِمر.)
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: bArzad
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 214
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
bar
ترکی
meydana gelmek
فرانسوی
émerger
آلمانی
auftauchen
اسپانیایی
surgir
ایتالیایی
emergere
عربی
يظهر
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "بارزد" در زبان فارسی به معنای "بار زدن" یا "تحمیل کردن بار" به کار می‌رود. در اینجا به نکات نگارشی و قواعد فارسی مربوط به این کلمه اشاره می‌کنم:

  1. فعل و ساختار: "بارزد" از ریشه "بار زدن" ساخته شده است و به صورت گذشته معین (سوم شخص مفرد) به کار می‌رود.

  2. جُملات: این کلمه می‌تواند در جملات مختلف به کار رود. برای مثال:

    • "او بارزد و تمام ناکامی‌ها را به دوش کشید."
    • "شخصی به او توصیه کرد که بار را به آرامی بارزد."
  3. نحو و صرف: حرکت اصلی این کلمه می‌تواند بر فعل‌های دیگر تأثیر بگذارد. در زبان فارسی، معمولاً استفاده از افعال در زمان‌های مختلف باید طبق قواعد صرف و نحو انجام شود.

  4. علامت‌های نگارشی: در جمله‌ها، باید به استفاده صحیح از ویرگول، نقطه و سایر علامت‌های نگارشی توجه شود. برای مثال:

    • "بارزد، اما نگران نباشید."
  5. تلفظ: توجه به تلفظ صحیح این کلمه نیز مهم است. "بارزد" با تاکید بر "ز" باید تلفظ شود.

اگر سوال خاص‌تری در مورد کاربرد یا نکات دیگر واژه "بارزد" دارید، خوشحال می‌شوم کمک کنم.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

البته! در اینجا چند مثال برای کلمه “بارزد” در جمله آورده‌ام:

  1. پس از گذشت مدت طولانی، تلاش‌های او بارزد و توانست به هدفش برسد.
  2. وقتی که پروژه جدید آغاز شد، امید داشتیم که ایده‌های نوین او بارزد و نتایج مثبتی به همراه داشته باشد.
  3. بالاخره پس از ماه‌ها کار مداوم، زحمات او بارزد و همه موفقیتش را جشن گرفتند.
  4. اگرچه ابتدا با موانع زیادی مواجه شد، اما بارزد و توانست مشکل را حل کند.

اگر مثال‌های بیشتری نیاز دارید یا سوال دیگری دارید، خوشحال می‌شوم کمک کنم!


500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری