جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

bāre
regard  |

باره

معنی: باره . [ رَ / رِ ] (پسوند) بصورت پسوند در ترکیب با کلمات به معنی دوست دارنده و حریص آید. غلام باره ؛ یعنی پسردوست . بمعنی دوست هم آمده . (برهان ) (دِمزن ) (غیاث ).بمعنی دوست که در بار مذکور شد. (انجمن آرا). کلمه ٔنسبت نیز هست که افاده ٔ معنوی دوست دارنده ٔ چیزی میکند. چون عشقباره و شاعرباره و روسپی باره و اژدهاباره و دخترباره و زن باره و غلام باره و شب باره بمعنی زن بدکاره که شبها را دوست دارد. اشرف گوید :
بر دور او ز خیل غلامان بود حصار
زین رو غلام باره توان گفت خواجه را.
فردوسی گوید :
شبستان مر او را فزون از صد است
شهنشه که زن باره باشد بد است .
مولوی معنوی آرد :
نیست شهرت طلب این خسرو شاعرباره
تا ز بیت و غزل و شعر روان بفریبم .
و بار بدون «ها» نیز بدین معنی است و در این بیت ابن یمین اگرچه بچه باز با زای معجمه درست میشود لیکن ائمه ٔ لغت به رای مهمله آورده اند و هو هذا :
آنکو بچه بار و طفل گایست
ای بس که کشد زحیر و رنجه .
(آنندراج ).
دوست باشد و آن را بار نیز خوانند. (جهانگیری ). باره و بار دوست باشد چون زن بار و باره و غلام بار و باره . (فرهنگ رشیدی ). دوست و مصاحب و موأنس . (ناظم الاطباء). دوست و یار و غلام باره و زن باره یعنی بچه دوست و زن دوست .(ناظم الاطباء). بمعنی دوست و مایل و صاحب علاقه آمده مانند عشق باره و شاعرباره یعنی عشقباز و شاعردوست . (فرهنگ شاهنامه ٔ شفق ). طالب . خواهان . و رجوع به شعوری ج 1 ورق 191 شود. و در این معنی نیز غالباً با کلمات دیگر ترکیب شده است چون : زناباره . (ناسخ التواریخ ). شکرباره . عشق باره . هواباره . شکارباره . سیلی باره . گوباره . سخن باره . جامه باره . اسب باره . گل باره . سماع باره :
در بلخ ایمنند ز هر شری
میخوار و دزدو لوطی و زن باره .
ناصرخسرو.
دلی که عشق ندارد ز سنگ خاره بود
چه دولتی بود آن دل که عشق باره بود.
شرف شفروه (از جهانگیری ) (انجمن آرا).
من گر نه همچو ذره ٔ هواباره بودمی
گرد جهان چرا شده آواره بودمی .
اثیر اومانی .
شکر نعمت خوشتراز نعمت بود
شکرباره کی سوی نقمت بود.
مولوی .
هر کجا باشد ریاضت باره ای
از لگدهایش نباشد چاره ای .
مولوی .
|| ظاهراً در اشعار زیر بجای وار یا واره بکار رفته است ، اژدهاباره :
فریدون بدان اژدهاباره مرد
هم از قوت اژدهایی چه کرد.
نظامی .
درآمد چنان اژدهاباره ای
فرشته کشی آدمی خواره ای .
نظامی .
و در بیت زیر :
چوسر در قصر شیرین کرد شاپور
عقوبت باره ای دید از جهان دور.
نظامی .
مرحوم وحید آرد: عقوبت باره یعنی باره و حصاری از عقوبت آگنده . (حاشیه ٔخسرو و شیرین چ وحید دستگردی ص 105). || (اِ) زن و بچه . (ناظم الاطباء). || گله و رمه و گاو و گوسفند و اسب و امثال آن . (برهان ) (جهانگیری ) (دِمزن ). بمعنی گله و رمه ٔ گاو و گوسفندان است وآن گله گوباره نیز گویند. (انجمن آرا) (آنندراج ). رمه ٔ دواب و ظاهراً صحیح «پاده » است (ببای فارسی و دال ). (رشیدی ) (از جهانگیری ). رمه ٔ گاو و گوسفند. (شعوری ج 1 ورق 191). گله و رمه . (ناظم الاطباء). گوباره .رمه ٔ گاو و خر باشد. (معیار جمالی چ دانشگاه طهران ص 427). || گاوباره . (ملوک رستمدار و طبرستان ) (حبیب السیر چ قدیم طهران جزو 4 از ج 2 ص 145).
... ادامه
1030 | 0
مترادف: 1- اسب، توسن، سمند، فرس، مركب 2- برج، دژ، قلعه 3- بار، دفعه، كرت، مرتبه 4- بار، حصار، ديوار، جرم 5- باب، مورد 6- روش، طرز
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (صفت نسبی)
مختصات: ( ~.) ( اِ.)
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: bAre
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 208
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
regard
ترکی
yük
فرانسوی
charger
آلمانی
belastung
اسپانیایی
carga
ایتالیایی
carico
عربی
حمولة
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "باره" به معنای "دفعه" یا "مرتبه" است و در متن‌های فارسی به‌کار می‌رود. در زیر به برخی از نکات نگارشی و قواعد مرتبط با این کلمه اشاره می‌کنم:

  1. استفاده از "باره": این کلمه معمولاً در جملات برای اشاره به تعداد دفعات یا میزان وقوع یک عمل استفاده می‌شود.

    • مثال: "این بار به یک مسافرت طولانی می‌روم."
  2. نحوه نگارش: "باره" به‌صورت جدا نوشته می‌شود و نباید با کلمات دیگر ترکیب شود.

  3. نکات گرامری:

    • "باره" معمولاً به‌عنوان اسم استفاد می‌شود و می‌تواند به دنبال خود حرف اضافه بیاورد، مانند "در باره".
    • مثال: "در باره‌ی این موضوع باید بیشتر بحث کنیم."
  4. ترکیبات: "باره" می‌تواند در ترکیبات مختلف به کار برود، مانند "یک بار"، "دو بار" و ...

  5. زبان ادبی: در متون ادبی و شعر نیز ممکن است از "باره" به شیوه‌ای خاص و با معنی‌های مجازی استفاده شود.

  6. جایگزینی: می‌توان "باره" را با کلماتی مانند "دفعه" یا "مرتبه" جایگزین کرد، اما باید توجه داشت که هر یک ممکن است بار معنایی متفاوتی داشته باشند.

این نکات می‌تواند به شما کمک کند تا در استفاده از واژه "باره" به‌درستی عمل کنید و متن‌های خود را بهبود بخشید.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "باره" در جملات مختلف آورده شده است:

  1. در باره مسائل اقتصادی کشور مشاوره گرفتیم.
  2. لطفاً در باره این موضوع بیشتر توضیح بدهید.
  3. ما باید در باره این تصمیم به دقت فکر کنیم.
  4. آیا می‌توانی اطلاعاتی در باره تاریخ این نهاد به من بدهی؟
  5. جلسه‌ای برای بحث در باره مشکلات محیط زیستی برگزار خواهیم کرد.

امیدوارم این جملات مفید باشند! اگر سوال دیگری دارید، خوشحال می‌شوم کمک کنم.


500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری