باعث
licenseمعنی کلمه باعث
معنی واژه باعث
bā'es
cause
|
باعث
مترادف:
1- انگيزه، سبب، علت، محرك، موجب، مورث، وسيله
2- باني، مسبب
3- برانگيزاننده
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(اسم) [عربی، جمع: بَواعِث]
مختصات:
(عِ) [ ع . ] (اِفا.)
الگوی تکیه:
WS
نقش دستوری:
اسم
آواشناسی:
bA'es
منبع:
لغتنامه دهخدا
معادل ابجد:
573
شمارگان هجا:
2
دیگر زبان ها
انگلیسی
cause
ترکی
neden
فرانسوی
cause
آلمانی
ursache
اسپانیایی
causa
ایتالیایی
causa
عربی
سبب
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "باعث" در زبان فارسی به عنوان یک اسم و فعل و همچنین در ترکیبهای مختلف استفاده میشود. برای استفاده صحیح از این کلمه، نکات زیر را در نظر بگیرید:
1. معنی:
- "باعث" به معنای "علت" یا "فردی که موجب چیزی میشود" است.
2. کاربرد در جملات:
- "او باعث موفقیت من شد."
- "بارش باران باعث رشد گیاهان میشود."
3. نگارش:
- این کلمه به صورت "باعث" نوشته میشود و نباید به اشتباه به صورت "باعث" بدون "ع" یا با املای نادرست دیگر نوشته شود.
4. در ترکیبها:
- "باعث ایجاد کردن" (به معنای موجب شدن) همچنین "باعث شدن" (به معنای موجب بروز یک وضعیت) از ترکیبهای رایج است.
5. همنشینی:
- "باعث" معمولاً با مفعول و یا با جملات توصیفی به کار میرود. مثلاً: "او باعث شادی همه شد."
6. نکات نگارشی:
- باید توجه داشت که "باعث" کلمهای است که به تنهایی قابل استفاده است و نیازی به ویرگول یا علامتگذاری خاصی ندارد مگر در جملات پیچیدهتر.
با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه "باعث" به شکل صحیح و مؤثر در نوشتار و گفتار خود استفاده کنید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
البته! در ادامه چند مثال برای کلمه "باعث" در جمله آوردهام:
- باران شدید باعث سیلاب در شهر شد.
- عدم توجه به سلامتی باعث بروز بیماریها میشود.
- تصمیم اشتباه او باعث ناراحتی دوستانش شد.
- همکاری تیمی باعث موفقیت پروژه گردید.
- آموزش مستمر باعث افزایش کیفیت کار کارکنان میشود.
اگر نیاز به جملات بیشتری دارید یا موضوع خاصی مد نظر دارید، لطفاً بفرمایید!